یادداشت

دفاع مقدس و پاسداشت شهدا

دفاع مقدس از واژه های زیبایی است که این واژه به ما یادآوری می کند که در برابر شهدا و مادران شهدا باید سر تعظیم فرود آورد و تمام قد سجده کرد و گفت : همه ما مدیون شهدائیم و اگر در این راه به وصیت نامه های آنان جامه عمل نپوشانیم ، فردای قیامت شرمنده قطره قطره خون شهدا خواهیم بود.

این روزها که در هفته ی دفاع مقدس قرار داریم، یادآور آغاز روزهای هشت سال جنگ تحمیلی و رشادت های فرزندان این مرز و بوم است. نکته ی قابل توجه این جاست که هر ملتی پایان جنگ را جشن می گیرد و از آن به نیکی یاد می کند و این در حالیست که این روزها یادآور شروع تحمیل ، جنگی تلخ و ظالمانه برعلیه ملت ایران است و ما آن را گرامی می داریم. علت آن در رشادت ها، مردانگی ها و بزرگمردی هایی است که در طول این هشت سال به زیباترین شکل ممکن جلوه گر شد. تاریخ این کشور کهن ، عرصه گاه وقایع تلخی است. در دویست سال گذشته، یعنی از زمان فتحعلی شاه قاجار به بعد، نزدیک به یک میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران جدا شده است. اما ما با شرایطی روبرو بودیم که کل جهان در قامت سپاه بعث عراق روبرویمان قد علم نموده بودند و جوانان سلحشور ایران زمین ، اعم از زن و مرد ، پیر و جوان با دلی پاک و ایمانی راسخ با رهبری پیر فرزانه جماران، تا آخرین قطره ی خون از وجب به وجب خاک مان محافظت نمودند.

دفاع مقدس
دفاع مقدس

جان انسان بی تردید ، ارزشمندترین دارایی هر انسان است که چنانکه ستانده شود، هیچکس را توان برگشت دادن آن نیست. جانی که در پی علایقی چون خانواده ، فرزند و ده ها عوامل مادی و معنوی ، بسی شیرین تر می شود و از دست دادن و بخشیدن آن سخت تر. این روزها، پشت هیاهوی شهر و بی اعتنایی مردمانی که گاها فراموش می کنند، زیر تک تک قدم هایشان ، خون های شهیدان قرار دارد و پست و مقام هایی که در سنگر تزویر و تظاهرها بدست می آید، ما مدیون انسان هایی هستیم که با سجاده های سبزشان ، دنیا را از دریچه ی چشمان خویش دیدند و رفتن را به ماندن ترجیح دادند.

ما باید جوابگوی آن همه شور و سرمستی باشیم. دل هایی که از هیچ  چیزی نهراسیدند و زیر رگبار باروت و خمپاره تنها به امنیت و آرامش هموطنانشان اندیشیدند و جانشان را با خدا معامله کردند. نه به فکر آن بودند که روزهای از جان گذشتگی شان از کدام صفحه ی تقویم سر در بیاورد و نه بواسطه ی روزهای حضورشان در آن میدان جنگ و خون به پست و مقامی برسند.

جوانانی که از سر کلاس درس و دانشگاه یا کارخانه و مزرعه برخواستند و جبهه را تنها جلوه گاه ادای وظیفه ی خود دانستند و با رشادت هایشان، صحنه های بی نظیری از انسانیت را خلق نمودند. درور خدا بر شما غیرتمندان که آزادی و آزادگی را برایمان به ارمغان آوردید. گرچه ما در برابرتان ، روسیاه وشرمنده ایم. یا تنها به اسم تان بسنده کردیم و کوچه هایمان را مزین نمودیم و یا چهره های معصوم و پاکتان را بر روی آسمان خراش های قدیمی شهر طراحی کردیم. اسم و عکس تان  را از بر کردیم ، ولی رسم تان را به فراموشی سپردیم. شما باران رحمت الهی هستید که به جان خشک این روزهای ما ، حقیقتی دوباره می بخشید. به جرات می توانم بگویم ، هشت سال دفاع مقدس ، آزمونی بزرگ برای اثبات قدرت ایمان و حقانیت مردم ایران بود، که البته در آن سرافراز شدند و اکنون نوبت به مسئولینی رسیده است که بر مسند قدرت تکیه زده اند و این اعتبار و آسایش را وامدار وجود شهدا هستند و وظیفه ای بس سنگین به گردن دارند.

حسین یحیایی – مدیر مسئول روزنامه تفاهم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا