هیچ پدیده ای به تنهایی بدون علت یا عاملی بروز نمی کند و پدیده های اجتماعی نیز از آنجا که در جامعه و در ارتباط با انسان ایجاد می شوند از پیچیدگی های بیشتری برخوردارند. کافی نبودن دستمزدها در مشاغل رسمی به حدی چشمگیر شده است که بیکاران را به اجبار و بدون جستجو در مشاغل غیر رسمی مشغول به کار می نماید و کارشناسان حوزه ی اقتصاد بر این عقیده اند که اگر دولت فکری برای ایجاد اشتغال پایدار نکند تا چند سال دیگر، مشاغل غیر رسمی به سرعت رشد کرده و بازار را تسخیر می کند.
یکی از شاخصه های مهم در نظم اجتماعی ، داشتن شغل مناسب در بدنه سالم اقتصادی یک جامعه است و با توجه به وابستگی مستقیم زندگی انسان ها به نظام تولید، شغل از اهمیت ویژه ای در زندگی هر فرد برخوردار است و مهم ترین فعالیت او در راستای تامین نیازهای زندگی او به شمار می رود.
متاسفانه در شرایط اقتصادی حال حاضر کشور نیز، یکی از مشکلات اساسی که در نظم اقتصادی اجتماعی کشور اخلال ایجاد کرده است ،وجود شغل های غیر رسمی می باشد که اغلب افراد به دلیل تنگنای اقتصادی و افزایش بی رویه مخارج ها به آن ها روی می آورند و با گستردگی جوامع شاهد افزایش رو به رشد فعالیت هایی هستیم که در بسیاری از موارد نه تنها منفعتی برای نظام اقتصادی کشور نداشته، بلکه آسیب های جدی را متوجه جامعه می سازد و متاسفانه روند اقتصاد غیرمولد در کشور باعث روند صعودی مشاغل کاذب در سال های اخیر شده است.
به همین علت در جامعه فعلی، سود امر غیرتولیدی بیشتر از تولید است و به همین دلیل مردم گرایش بیشتری به سمت مشاغل غیررسمی پیدا کرده اند و هرچه آمار اشتغال در بخش خدمات در کشور بالاتر رود، گرایش به سمت مشاغل کاذب بیشتر خواهد شد. مشاغلی که گاها عجیب به نظر می رسد ، اما مزیت آن برای صاحبانش فرار از بی پولی ناشی از بیکاری و درآمد است.
عده ای بر این عقیده اند که آمار بالای مشاغل غیررسمی در کشور که نشان دهنده اشتغال قریب به نیمی از درصد جمعیت فعالان کشور است ، نتیجه ای مثبت برای کاهش بیکاری در جامعه می باشد. اما در نگاهی عمیق ،ناتوانی دولت در اخذ مالیات از این کسب و کارهای پنهان، یکی از ضعف های اساسی این قبیل فعالیت های اقتصادی می باشد، همچنین تبعاتی چون رقابت نابرابر با واحدهای قانونی و در نتیجه کاهش تعداد شاغلان در آن بخش ها را نیز در پی خواهد داشت. چرا که بسیاری از این گونه فعالیت ها گاهی باعث تعطیلی و ورشکستگی بنگاه های اقتصادی می شوند و لطماتی بیش از بیکاری به کشور وارد می کنند. مشاغلی که سودی برای اقتصاد کشور نداشته و تنها برای صاحبان خود درآمدزایی می کنند.
از مهم ترین دلایل بی سرانجامی و عدم موفقیت در مبارزه با مشاغل غیررسمی، وضعیت اقتصادی موجود است. این امر ، قطع به یقین یکی از نمادهای فقر را نمایان می سازد. متاسفانه اقتصاد معیوب، مشاغل غیر رسمی را با دست پس می زند و با پا پیش می کشد، زیرا معمولا اصناف، تعزیرات و ماموران سد معبر شهرداری ها، از اشتغال این افراد جلوگیری می کنند و از سوی دیگر بستر اقتصاد نامطلوب کشور ،زمینه های فعالیت را برای این اقتصاد بیشتر از قبل فراهم می سازد.
جلوگیری از واردات بی رویه کالاهای خارجی و توجه بیشتر به واحدهای تولیدی ورشکسته داخلی، افزایش کیفیت رقابت پذیری تولیدات داخلی بنگاه ها، حمایت از صنعت داخلی و بکارگیری ابزار و استعدادهای نخبگان و کارآفرینان داخلی می تواند از جمله مولفه های تاثیرگذار در مهار و کنترل غیر رسمی محسوب شود. رفع معضل بیکاری در کشور نیاز مبرم به عزم سران و مسئولان کشور، برنامه ریزی ها و سیاست گذاریهای کلان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اصلاح قوانین و مقررات و بهره گیری از راهکارهای اجرایی مناسب در زمینه های مختلف آموزشی، پژوهشی و اطلاع رسانی، صنعت، کشاورزی و خدمات و از همه مهم تر اشتغال نخبگان و… دارد.