پیامدهای مثبت اشتغال زنان
اشتغال زنان از موضوعاتی است که همواره بحث و جدل فراوانی در مورد آن وجود دارد. اما موافقان و مخالفان این موضوع اغلب تنها از روی تعصب به دفاع از عقاید خود میپردازند. مرور بیطرفانه پیامدهای مثبت و تبعات منفی اشتغال زنان تنها راه درست برای شناخت ابعاد مختلف این موضوع است.
به گزارش تفاهم آنلاین، اشتغال زنان یکی از موضوعات بحثبرانگیز در میان اقشار مختلف جامعه است. متأسفانه مانند بسیاری موضوعات دیگر، این عرصه نیز مخالفان و موافقان سرسختی دارد که هرکدام متعصبانه از عقاید خود دفاع میکنند. کاش یک بار برای همیشه پیامدهای مثبت و تبعات منفی این موضوع را بیطرفانه مرور کنیم تا از این پس نه از روی تعصب که از روی منطق و دلیل در این زمینه اظهارنظر کنیم.
پیامدهای مثبت اشتغال زنان
توسعه اقتصادی
بدیهی است حضور زنان در عرصه اقتصادی هم برای اقتصاد خانواده و هم در ابعاد کلان برای اقتصاد جامعه مفید است. اضافه شدن درآمد زنان میتواند سطح رفاه خانوار را افزایش دهد. در سطح کلان نیز زنان بخش بزرگی از نیروی کار یک جامعه هستند که میتوانند نقش مؤثری در توسعه اقتصادی کشور داشته باشند.
تقویت باورهای ملّی مذهبی
در بسیاری از مشاغل تخصصی و خدماتی، مانند حوزه درمان، نیاز به متخصص زن برای ارائه خدمات به بانوان جامعه وجود دارد. فراهم کردن زمینه تحصیل و اشتغال زنان در این عرصهها موجب استقلال ملی و تقویت باورهای مذهبی در جامعه میشود. از سوی دیگر بسیاری از بانوان درآمد شخصی خود را برای امور فرهنگی، خیریه و امثال آن صرف میکنند که بسیار ارزشمند است.
شکوفایی استعدادها و رضایت درونی
اساساً هیچ چیز به اندازه شکوفایی استعدادها و تحقق رؤیاها بشر را از لحاظ روحی راضی نمیکند. اشتغال زنان با القای حس مفید بودن و اثرگذاری در جامعه، رضایت درونی و شادی حقیقی را برای زنان به ارمغان میآورد.
تبعات منفی اشتغال زنان
کمبود در خانه
در باورهای دینی و ملی ما حضور زن در خانه مایه آرامش و ثبات خانواده است. به ویژه حضور مادر در خانه برای تربیت فرزندان کاملاً ضرورت دارد. مهمترین دلیل مخالفان اشتغال زنان تبعات همین کمبود حضور زنان و مادران در خانواده است.
فشار مضاعف
حقیقت این است که در باورهای سنّتی ما در هر شرایط زنان، مسئولیت اداره امور خانه را بر عهده دارند. بنابراین اشتغال زنان به معنای اعمال فشار مضاعف بر زنان است. در حالی که ذات زنان ظریفتر و آسیبپذیرتر از مردان است و این فشار مضاعف میتواند از لحاظ روحی و جسمی آنها را تضعیف کند.
سوءاستفاده از زنان
مسئله قابل تأمل این است که حتی در بسیاری کشورهای پیشرفته و پرمدعای غربی که سالهاست در زمینه برابری حقوق زن و مرد شعار میدهند نیز حقوق کارمندان زن و مرد برابر نیست. در حالی که زنان از لحاظ زمان و شرایط کاری تفاوتی با مردان ندارند. این موضوع روشنترین نشانه شائبه سوءاستفاده از زنان در محیط کار است.
بیکاری مردان
در ادامه مورد قبلی، درآمد کم کارمندان زن در مقایسه با کارمندان مرد موجب شده بسیاری از کارفرمایان از استخدام زنان استقبال کنند. بدیهی است این اقدام نه در جهت اکرام زنان که در جهت افزایش منافع شخصی ایشان است. چنین رویکردی موجب افزایش بیکاری مردان جامعه شده است.
نتیجهگیری
نکته جالب توجه این است که بسیاری از پیامدهای مثبت اشتغال زنان با تبعات منفی آن ارتباط تنگاتنگی دارند. توسعه اقتصادی حاصل از حضور زنان در جامعه زمانی محقق میشود که سوءاستفاده از زنان موجب بیکاری مردان نشود.
مؤثرترین نقش زنان در تقویت باورهای ملی و دینی، تقویت بنیان خانواده و تربیت نسل آینده است. زنان زمانی میتوانند از شکوفایی استعدادها و اثرگذاری خود در جامعه احساس رضایت و لذت داشته باشند که فشار مضاعفی را تحمل نکنند و کسب درآمد تنها هدف آنان نباشد.
به بیان دیگر مجادله بر اصل موضوع اشتغال زنان بیراههای بیش نیست. مهم این است که شرایط کاری از لحاظ محیط کار، درآمد، ساعات کاری و مرخصیها به گونهای اختصاصی برای زنان در جامعه تعریف شود تا آرامش، سلامت و حقوق زنان و مردان جامعه همزمان تأمین شود.