مذاکره با آمریکا؛ راه یا چاه؟
با انتخاب بایدن به ریاست جمهوری آمریکا بار دیگر موضوع مذاکره با آمریکا مطرح شد. بایدن در رقابتهای انتخاباتی برای بازگشت به برجام چراغ سبز نشان داد. همین امر موجب شده عدهای پیروزی بایدن را به نفع ایران توصیف کنند. در حالی که حتی تصویب اقدام راهبردی توسط مجلس ایران هم موجب نشد تا بایدن اقدامی عملی و سریع برای رفع تحریمها اجرا کند.
به گزارش تفاهم آنلاین، انتقال قدرت در آمریکا بار دیگر بحث جنجالبرانگیز مذاکره با آمریکا را به جریان انداخته است. از یک سو موافقان دلایلی ظاهراً منطقی برای لزوم مذاکره ارائه میکنند. از سوی دیگر مخالفان، عهدشکنیهای متعدد آمریکا را یادآوری کرده و مذاکره را بینتیجه میدانند.
در این میانه مردمی که فشار تحریم و کرونا حسابی آنها را خسته کرده حیران ماندهاند با کولهباری از ابهامات و تناقضات که بعید است هیچگاه روشن شود.
آیا دولت بایدن تحریمها را لغو میکند؟
چراغ سبز بایدن برای بازگشت به برجام در کارزار انتخابات آمریکا مهمترین دلیل موافقان مذاکره با آمریکا است. آنها معتقدند بایدن که به سختی توانسته ترامپ را شکست دهد نه به خاطر مردم ایران که به خاطر اثبات بیکفایتی ترامپ هم که شده رویه متفاوتی نسبت به ایران اتخاذ خواهد کرد.
در واقع این گروه معتقدند مناقشات احزاب سیاسی در آمریکا دلیل تغییر رویه این کشور نسبت به ایران است. کسی نمیتواند ادعا کند این بار آمریکا بر خلاف دفعات قبل به تعهدات خود عمل خواهد کرد ولی ممکن است مانند برجام، چند صباحی برای نمایش چهره صلحطلب و منطقی جمهوریخواهان از فشارها بر ایران کاسته شود.
نکته مهم این است که هیچیک از مقامات آمریکایی حرفی از لغو کامل تحریمها نزدهاند. در واقع صحبت از کاهش فشارها احتمالاً در حد و اندازه کمکهای بشردوستانه و آزادی مراودات مواد غذایی و دارو است نه بیشتر از آن که فعلاً همان هم در هالهای از ابهام است.
آیا قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها مشکلات ایران را بیشتر میکند؟
پیش از رد یا تأیید این اقدام لازم است شرایطی که منجر به تصویب چنین قانونی شده است را بررسی کنیم. برجام در شرایطی امضا شد که مخالفان بسیاری در ایران داشت و بسیاری از افراد معتقد بودند امتیازاتی که ایران در این تعهدنامه داده بیش از آن چیزی است که کسب کرده است.
با این وجود قبل از به ثمر رسیدن توافقات برجام، ترامپ به راحتی از آن خارج شد. اقدامی که با قوانین بینالمللی تناقض آشکار داشت و تمام مجامع بینالمللی و دیگر اعضای برجام نیز آن را ظاهراً محکوم کردند. اما این محکومیت در عمل هیچ حاصلی نداشت.
کشورهای اروپایی تنها با مذاکرات متعدد و طرحهای بینتیجهای چون اینستکس زندگی مردم ایران را به بازی گرفتند. تازه در این شرایط، آمریکا در اقدامی ناجوانمردانه ترور شهید سلمیانی و پس از آن ترور شهید فخری زاده را مرتکب شد. به عبارت دیگر در این چند سال آمریکا اثبات کرد نه به قوانین بینالمللی و نه به اصول اخلاقی پایبند نیست.
در تمام این مدت ما با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کشورهای اروپایی و حتی روسیه و چین که بارها مخالفت خود با آمریکا را اعلام کرده بودند نهایت همکاری را انجام دادیم شاید این مشکل از طریق دموکراتیک بر طرف شود. اما هیچ اقدامی از طرف مقابل برای اثبات حسن نیت اجرایی نشد.
حتی دوران سخت و پیچیده کرونا نیز باعث نشد فشار تحریم بر ایران کاهش یابد. در چنین شرایطی راهکار دیگر یا چارهای برای ما باقی مانده بود؟
مذاکره با آمریکا از موضع قدرت
در این چند سال ما در نهایت صبر و نجابت به تمامی تعهدات خود پایبند بودیم و طرف مقابل در نهایت رذالت و زیادهخواهی تمامی اصول و قوانین سیاسی و اخلاقی را زیر پا گذاشت.
ما حتی کاهش تعهدات خود را نیز گام به گام و مطابق برجام اجرا کردیم شاید مجامع عریض و طویل بینالمللی راهکاری برای این معضل پیدا کنند. اما ظاهراً هیچ یک از کشورها قصد نداشتند به حل مشکل یا اعمال فشار بر آمریکا بپردازند.
بنابراین تصویب و اجرای قانون اقدام راهبری برای لغو تحریمها بهترین گزینه برای دفاع از حقانیت و مظلومیت مردم ایران است که در این کشمکش سیاسی، بیشترین فشار را تحمل کردند.
مذاکره با آمریکا جایی معنا دارد که دو طرف جایگاه و حق و حقوق برابری داشته باشند. تا زمانی که طرف مقابل هیچ اقدامی برای اثبات حسن نیت خود انجام ندهد نشستن پشت میز مذاکره با آمریکا نتیجهای نخواهد داشت.