یادداشت

رونق تولید در گروی کاهش وابستگی به نفت

در ایران نفت اصلی ترین منبع تامین درآمدهای ارزی و یکی از منابع مهم تامین بودجه عمومی دولت بوده و در تولید ناخالص ملی سهم عمده ای دارد و امروزه بخش عمده ای از تولید ناخالص ملی کشور را به خود اختصاص داده است.

 

افزایش درآمد های نفتی ایران به خصوص زمانی که قیمت نفت چند برابر شد، تمام ساختارهای اقتصادی اجتماعی و سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار داد. تداوم وابستگی به نفت، شرایط نامطمئن فضای کسب و کار و عدم توجه به بخش خصوصی را می توان از دستاوردهای وابستگی اقتصاد کشور به ذخیره های نفتی دانست. تا جایی که در ایران بسیاری از صاحب نظران اقتصادی و سیاسی معتقدند که ثروت نفت عملکرد اقتصادی کشور را تحلیل برده و اثرات مخربی بر ساختار سیاست و اقتصاد کشور داشته است، به گونه ای که از ثروت نفت به مثابه طلای سیاه گریبانگیر اقتصاد کشور یاد می کنند. چرا که نحوه استفاده از ثروت نفت در کشور به گونه ای بوده است که نتایج رفاهی و توسعه ای مورد انتظار از آن به بار نیامده است.

 

در شرایطی که مدیریت بازارهای جهانی در دست ابرقدرت های جهان است، تصویب و اعمال تحریم های ناعادلانه علیه ایران، میزان وابستگی اقتصاد ایران را به صادرات نفت و گاز و درآمدهای حاصله بیش از پیش آشکار نمود و نشان داد که آن ها به دقت شاخص های اقتصادی و سهم درآمدهای نفتی در بودجه کشور و در تراز پرداخت های خارجی ما را دنبال می کنند و این مطلب را دقیقا نقطه ی آسیب پذیر کشور می دانند، که همانطور که مشاهده می کنید تحریم ها نیز کماکان به حول محور نفت می چرخد و منابع نفتی که باید تسریع و تسهیل کننده ی برنامه توسعه کشور باشند خود مانعی برای توسعه تبدیل شده است. ما باید به دنبال اقتصادی باشیم که حتی در صورت شدیدترین تحریم ها از جانب دشمن، قدرت ادامه حرکت در مسیر دستیابی به آرمان های جامعه را داشته و از آسیب در برابر مخاطرات خارجی مصون باشد. اما متاسفانه تا کنون با اتکا صرف به درآمدهای نفتی جامعه ای را شکل داده ایم که از یکسو توان تولید چندانی ندارد و از سوی دیگر به شدت مصرف گراست.
این نگاه که اقتصاد ما با اتکا به حوزه هایی غیر از نفت می تواند خود را نجات دهد موضوع عجیب و یا صرفا شعار نیست. البته عوامل متعددی در تحقق این مهم موثرند. اما مهم ترین راه های کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت خام را می توان جلوگیری از واردات بی رویه و بازگشت به سیاست تولید داخل است. چرا که تکیه بر نیروی انسانی متخصص و دانش داخلی ثروت لایزالی است که می تواند هر کشوری را از ورطه نابودی و ورشکستگی اقتصادی نجات دهد. صنایع مختلفی که در کار تشنه حمایت اند اولین و اساسی ترین گامی هستند که می توانند که کشور را از تکیه صرف، به اقتصاد نفتی نجات دهند. به شرط آنکه شعارهای بیان شده در این راستا تنها در سطح حرف باقی نمانده و جامه عمل به تن نمایند.
عدم وابستگی به درآمدهای نفتی و اتکا به درآمدهای تولید داخل می‌تواند به عنوان راهکار اصلی توسعه کشور مطرح باشد، چرا که تولید و صادرات وابسته به یکدیگرند و اگر تولید در داخل رونق بگیرد به توسعه صادرات کشور کمک می‌کند. اصلاح دید مسئولان کشور به نفت به عنوان یک ثروت بین نسلی و نه یک درآمد باعث می شود که همگان دریابیم که نفت باید خرج سرمایه گذاری های عظیم و بلند مدت با بازه ماندگاری بالا شود، نه به عنوان خرج های روزمره و مصرفی کشور مورد استفاده قرار گیرد.

البته مدتی است که بحث چگونگی برون رفت از این وضعیت اقتصادی و لزوم اهمیت و توجه بیشتر به اقتصاد غیر نفتی در کشور شکل گرفته و با توجه به ظرفیت های گسترده کشور، راهکارهای عملی نیز ارائه گردیده است. بدون تردید وجود منابع نفتی اگر در مسیر درست خود هدایت شوند، ابزاری ارزشمند در نیل به توسعه و عدالت اجتماعی به شمار می آیند. اما جایگزین نمودن اقتصاد دانش بنیان به جای اقتصاد تک محصولی که بر پایه ی دانش و نیروهای متخصص استوار است از اهمیت بسزایی برخوردارست. حمایت از تولید داخلی و کارآفرینان وطنی با تشکیل بنگاه های زود بازده و با تکیه بر استعداد های جوانان و نخبگان کشور می توان از بحران های اقتصادی کشور گذر کرد. باور اینکه سرمایه های ملی کشور جوانانند و نه چاه های نفت و با فراهم نمودن شرایط و امکانات لازم یک اقتصاد خود کفا در عمل و نه صرفا یک شعار، می توان سکان هدایت کشور را به سوی تعالی پیش برد.

مهندس امین رشیدیوابستگی به نفت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا