تاثیر کار بر زندگی افراد

کار و شغل در مفهوم اجتماعی به مجموعه ای از اقدامات هدفمند و مهم گفته می شود که برای بقای خود و جامعه به آن نیاز داریم.

حتما شما هم با افرادی مواجه شده اید ، که همیشه از کار کردن می نالند و اذعان دارند که اگر همین امروز وارث یک ارثیه ی بزرگ شوند یا برنده ی قرعه کشی بانک شوند ، برای همیشه از کار کردن دست خواهند کشید. این تفکر اشتباه و سمی می تواند ضربه های جبران ناپذیری را به افراد یک جامعه وارد  نماید. نفس کار کردن امید به زندگی را افزایش می دهد و افرادی که کار می کنند همواره با انگیزه و اعتماد به نفس بیشتری اهداف خود را دنبال می کنند. کار کردن به ما توانایی شجاعت در پذیرفتن مسئولیت و به چالش کشیدن میزان توانایی‌هایمان را می‌دهد و این امر، یکی از برجسته ترین نکات ارزشمند زندگی قلمداد می شود.

همه ی ما به کارکردن نیاز داریم، این نیاز می تواند در راستای اهداف متعددی صورت یپذیرد. عده ای کار می کنند تا مایحتاج اولیه ی زندگی شان از خورا ک و پوشاک را تهیه نمایند و گروهی به دنبال کارند تا سریعتر به اهدافشان دست یابند. کار کردن با هر هدفی که باشد به زندگی انسان ها روح و انرژی می بخشد.  بیکاری سبب می شود که علی رغم داشتن مهارت های مختلف ، عملا کم کم به پوچی و انزوا کشیده شویم و خستگی و روزمرگی به سراغ مان خواهد آمد. به همین دلیل، بسیاری از ثروتمندان معروف دنیا با انبوهی از ثروت باز هم مشغول کارند و از کار کردن لذت می برند.

تاثیر کار بر زندگی افراد از ابعاد مختلف بر هیچ کس پوشیده نیست و بسیار روشن و آشکار است ، کار افراد بر روی شخصیت، نوع روابط، طرز برخورد با دیگران ، اطرافیان و موارد دیگر بسیار تاثیرگذار است. همه ما در بخش های  مختلف زندگی به نوعی به دنبال هویت بخشی یا همان چیزی که از آن به عنوان هویت نام می بریم‌، هستیم. در این راستا، کارکردن باعث ساخته شدن و پرورش بخشی از هویت مان در محیط کاری می شود.در واقع بخش بزرگی از هویت و تعریفی که از خودمان یاد می کنیم در قالب شغل هایی است که با آن شناخته و معرفی می شویم.در اینجا است که مقوله کار و اهمیت انتخاب یک شغل خوب و متناسب با روح و روان افراد، خودش را نمایانگر  می‌سازد.

اگر به نکته مهم دیگر پیرامون اهمیت و جایگاه کار در زندگی افراد بخواهیم ذکر نماییم، عزت نفسی است که با احساس کارکردن و مفید بودن در افراد رشد کرده و بیدار می شود. این احساس همان ارزش درونی است که ما برای خودمان قائل هستیم. در حقیقت، اعتماد به نفس، میوه درخت عزت نفس است. کار به زندگی انسان هدف می دهد و هدف سبب حرکت، شور و تلاش می شود. البته اغنای مالی کافی نیست، بلکه کار، سبب نوعی استقلال مالی  می شود که بسیار مهم و انگیزه بخش است. به همین علت اکثر روانشناسان بر این عقیده اند که فرزندتان را مستقل و تلاشگر تربیت کنید تا بتوانند برای آینده شان برنامه ریزی کنند و خود را در لابلای مشکلات جامعه و پستی بلندی های روزگار، فردی هدفمند بیابند.

اهمیت شغل و نقش ویژه ‌ای که در زندگی انسان ها ایفا می کند، غیر قابل انکار است. اگر چه در گذشته که تنوع مشاغل تا به حد امروزی نبوده است و شغل ؛امری موروثی در  خانواده ها محسوب می شد، اما اکنون اغلب جوانان یا خودشان شغل انتخاب می کنند و در شرایطی قرار می‌گیرند که ناچار به انتخاب شرایط شغلی خود می شوند. شغل ؛ آفریننده نظم در زندگی  انسان هاست و این خود یکی از موهبت های الهی است. از اینرو کار کردن نه تنها برای بدست آوردن و کسب در آمد و نیازهای فردی افراد است، بلکه اثرات مثبت آن در روابط دوستانه ، اجتماعی و خدمت به بشریت و اعلام پوچ نبودن فرد بسیار ملموس می باشد. کار؛ سبب عزت و اقتدار هر فرد می شود و به او حس مفید بودن در جامعه می دهد.

هویت شغلی شما در طول زمان کاری‌ تان ساخته شده و خلاقیت تان شکوفا می شود. بسیاری از روانشناسان بر این عقیده اند که بیکاری، زمینه بسیاری از مشکلات روانی و اجتماعی است و فردی که کاری برای انجام دادن ندارد، تمام نیرو و انرژی زندگی کردن را از دست می‌دهد. با کار کردن، ایده های ذهنی مان را بیدار کنیم و آن را به ورطه ی عمل بکشانیم.

محسن محمدزاده کیاسری – کارشناس اجتماعی