چطور کارآفرین تربیت کنیم؟
همه ما شاید در این عصر زیاد شنیده باشیم که کشورهایی موفق و ثروتمند محسوب میشوند که دیگر وابسته به منابع طبیعی نیستند و بر مدیریت انسانی و توسعه و قابلیتهای مدیریتی و کارآفرینی شان متکی شدهاند و حرکت رو به جلو دارند، چرا که تنها از این طریق میتوان رشد و توسعه کشور را هدایت و مدیریت کرد؛ به همین دلیل کارآفرینی و کارآفرینان در روند مدیریتی و خوداشتغالی در کشور نقش اساسی را در اقتصاد ایفا میکنند این را تجارب کشورهای مختلف از جمله ژاپن، کره جنوبی، مالزی و... در زمینه کارآفرینی نشان داده و به توسعه رسیدهاند.
به گزارش تفاهم آنلاین به نقل از فارس، مهمترین نکته در ایجاد کارآفرینان موفق در آینده تربیت نسل کارآفرین با تفکر ویژه در این راستا است که از کودکی به فکر کارمندی نباشند و به گردش در آورددن اقتصاد و سایر بخشهای حوزهها را با تفکر پویا و محوری کارآفرینی جلو ببرند.
ترویج کارآفرینی نیاز به بسترسازی مناسب از دوران کودکی دارد، جوامعی که در این راستا گام برداشتهاند، نسلهای آتی شان تحصیل کردههای کارآفرین تربیت شدند. اما یک کارآفرین دارای چه ویژگیهایی است؟ اگر بخواهیم به طور خلاصه بگوییم، کارآفرین فردی فرصتشناس، خلاق، ریسکپذیر، هدفمند، پرشور، کمالطلب و رویاپرداز، تیز و مستقل است.
نخستین گام این است که به عنوان والدین بدانیم چه نوع تربیتی تفکر فرزندان ما را به سمت سیستم خلاقانه و کارآفرینی و پویایی سوق میدهد، به طوری که علایق و تمایلات آنها را سرکوب نمیکند؟ چه نوع بازیهایی را باید برای بچهها تهیه و چه خصلتهایی را باید در آنها تقویت کنیم؟
خیلی از ما والدین فرزندانمان را به سمت کارمند شدن هل میدهیم، در حالی که نمی دانیم تفکر خلاق آن را با این خط و مشی از بین میبریم، حال منظور از این گزارش این نیست که کارمند شدن امر بدی است، خیر منظور داشتن یک تفکر ایستا و غیر خلاق است که پسندیده نیست. اینکه بچهها را به سمت مشاغلی ببریم که در آنها خلاقیت کمتری وجود دارد و تنها فکرمان هم این باشد که اگر قرار است کار خلاقانه بکنیم حتما باید در رشته مدیریت تحصیل کنیم.
در خیلی از کشورهای دنیا حتی در همین ایران خودمان گاه دیدهایم که بسیاری از ایدههای خلاقانه برای تأسیس شرکتهای دانشبنیان و تأثیرگذار توسط جوانانی که شاید برایمان تعجب داشته باشد، داده شدهاند. این اتفاقات چرا نباید بیش از این در جامعه ما باشد که باعث رشد خود و کشورمان بشود، شاید علتش این باشد که ما از همان ابتدا به فرزندانمان گفتیم معلمی دوست داری یا دکتر یا مهندس و خلبان شدن؟
این را باید در نظر داشته باشیم که برای موفق شدن در زندگی حتما نباید معلم، خلبان، پزشک، کارمند حتی هنرپیشه یا فوتبالیست باشیم، بلکه میتوانیم صاحب یک شرکت بزرگ با کلی نیروهای برجسته باشیم که براساس خلاقیتمان تأثیر جهانی داشته باشد یا اینکه تاجر موفقی باشیم و علم و خلاقیتمان را به همه دنیا صادر کنیم.
برای پرورش چنین تفکری از دوران کودکی و رشد خلاقیت ذهنی کودکان، نخست باید مراقب باشیم که جلوی ریسک بچهها را نگیریم اینکه به بچههایمان بگوییم که دنیا جای همیشه امنی است که میبایست فقط دنبال عافیت باشیم، امری اشتباه است یا اینکه بگوییم بزرگ شدی یک کار امنی پیدا کن که حقوقی داشته باشی و زندگیت بچرخد! این تفکر با کارآفرینی جور در نمیآید ما میبایست بچههایمان را به سمت زندگی سوق دهیم که در آن ریسک وجود دارد نه اینکه دنبال گوشه امن عافیت باشند البته با تفکر صحیح!
پول تو جیبی ضد روحیه کارآفرینی
نکته اول این است که از همان کودکی فرزندانمان توجه داشتیم که پول تو جیبی دادن به بچهها عادتی است که بچهها را غیرمستقل و حقوقبگیر بار میآورد اینکه بچهها منتظر پرداخت منظم هر ماه باشند و این مخالف روحیه کارآفرینی است. حال سوال پیش میآید که چه باید بکنیم. پول تو جیبی بچهها میتواند مشروط باشد به کمکی که به خانواده میکنند و ارزشی که برای خانواده ایجاد میکنند اینکه بچهها یاد بگیرند که در صورت کمک به خانواده و انجام یک کار خلاقانه و خوب میتوانند پول تو جیبی متغیری بگیرند این امر هم خلاقیت آنها را پرورش میدهد و هم حقوق بگیر نمی شوند.
هر شب برای بچهها قصه نگویید
شاید عادتمان این باشد که هر شب برای بچههایمان قصه بگوییم، اما اگر تصمیم دارید فرزند خلاق و کارآفرین تربیت کنید هر شب برایش قصه نگویید اگر سه شب قصه میگویید، سه شب هم از او بخواهید که برای شما قصه بگوید، یک بچه خلاق باید بتواند سناریو ایجاد کند و دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
بچهها را تشویق به صحبت و اظهارنظر کنید
خیلی از خانوادهها هستند که وقتی بچههایشان شروع به صحبت میکنند یا بی توجهی میکنند یا میگویند تو بچه هستی و حرف نزن! این امر سرکوب کردن اظهارنظر و عزت نفس بچهها است، در حالی که برای تربیت خلاق میبایست اجازه دهیم بچه صحبت کند حتی او را تشویق کنیم که در جمع دوستانش اظهارنظر کرده و راجع به مسائل خودش و مثلا اسباب بازیهایش سخنرانی کند در این صورت به او یاد دادهایم که روی بقیه تأثیر بگذارد و دوستانش را با خود همراه کند.
روحیه انتقادگری را تقویت کنیم
یکی از نکات مهم در تربیت خلاق کودک و نوجوان این است که اجازه دهیم بچهها انتقاد کنند از هر مسئلهای که به نظرشان نادرست میآید، صحبت کرده و وقتی تشخیص میدهند، انتقاد کنند. مثلا اگر جایی مثل یک رستوران میروید و خدمات نامناسبی میگیرید، به بچهها یاد دهید که در ازای آن خدمات انتقاد کنند.
تقویت ویژگیهای کارآفرینی
کارآفرینی دارای یک سری ویژگیهایی است از جمله نتیجه گرا بودن، استمرار در فعالیتها، قدرت رهبری، دروننگری و همسبتگی با دیگران که در این زمینهها هم میتوان بچهها را تقویت کرد. به طور مثال در بازیها بچهها را تشویق کنیم که رهبر گروه شوند یا گاهی اوقات به درون خود بروند و درباره فعالیتهایشان فکر کنند، نتایج کارها برایشان مهم باشند و از سختیها و شکستها نهراسند.
در نظر داشته باشیم بازیهایی را برای بچهها متناسب سن و سالشان تهیه کنیم که آنها را به سمت تفکر خلاق سوق میدهد. به طور مثال برای بچههای بالای شش سال نقاشی کردن بدون هدف و طرح خاص مناسب است یا برای بچههای بالای 9 سال انجام آزمایشهای علمی یا آشپزی و فعالیتهای دیگر مثل گل کاری و کار در باغچه خیلی میتواند مفید باشد.
نوشتن داستان یا شعر، خمیر بازی براساس سن و سال بچهها، اجرای نمایش و نوشتن نمایشنامه، جستوجوی اشیاء مخفی شده، کتاب خواندن، کشیدن نقشه محل سکونت، جستجوی گنج در خانه، درست کردن اشیاء با مواد مختلف و… همه میتوانند تفکر کودک را خلاق کرده و به ما نشان دهند که فرزندمان در چه زمینههایی علاقه دارد و میتواند تفکرش را در بزرگسالی نیز ادامه دهد نه اینکه از همان دوران کودکی به او بگوییم که تو باید دکتر، مهندس، معلم یا فوتبالیست شوی!