یادداشت

لزوم تبدیل دانشگاه ها به یک سازمان کارآفرین

در تمامی مراکز آموزشی پیشرفته دنیا، این باور مهم شکل گرفته است که، دانشگاه به عنوان نهادی آموزشی و پژوهشی یکی از مراکزی است که می تواند در تسهیل این امر و تربیت افراد کارآفرین که با خلاقیت و نوآوری خود علاوه بر ایجاد اشتغال، پویایی و ایجاد انگیزه در جامعه می گردد، نقش مهمی ایفا می کند.

از اینرو دانشگاه هم می تواند به یک سازمان کارآفرین تبدیل شود که طی آن همه اعضای آن از اعضای هیات علمی و کارمندان گرفته تا مهمترین هسته تربیتی آن یعنی دانشجویان در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های کارآفرینانه فردی و گروهی، بطور مستمر، سریع و راحت تر به نتیجه برسند. شاید بیان این مطلب در 25 آذرماه که متقارن با روز پژوهش است خالی از لطف نباشد. پژوهشی برآمده از دید کارآفرینی که نه تنها فرآیندی منطقی و معقول است، بلکه به شدت با نیل به پیشرفت و توسعه ی همه جانبه ی یک کشور رابطه ای مستقیم و تنگاتنگ دارد.

دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که در آن تولید منابع جدید از ثبت اختراعات و فرآیند تحقیقاتی را در راس امور قرار می دهد. پیدایش آن ها فاصله بین صنعت و دانشگاه را پر کرده و آن را تبدیل به صنعت و در مقابل، صنعت را تبدیل به بستری برای تولید علم دانشگاهی می داند. تقریبا در هیچ کجای دنیا آموزش صرف یا تنها تولید مقالات علمی تنها رسالت دانشگاه نبوده و نیست و در کنار این مطلب تربیت نیروی انسانی دارای روحیه کارآفرینی و اعتماد به نفس بالا برای فعالیت در بازار کار و ابداع فعالیت ها کارآفرینانه در راس امور قراردارد. البته باید توجه داشت که توسعه کارکرد کارآفرینی به معنای حذف یا تضعیف کارکردهای آموزشی و پژوهشی از رسالت و ماموریت دانشگاه ها نمی باشد و دانشگاه کارآفرین هیچگونه تضاد و تعارضی با مفاهیم مذکور نداشته و حتی می تواند کارآفرینی دانشگاهی تاثیرات بسیار مثبتی بر روی علوم و دانش های بنیادی در کنار سایر تحقیقات و چشم اندازهای بلند مدت پژوهش های دانشگاهی داشته باشد.

چنین دانشگاهی علم تولید شده در خود را، برای استفاده ی اقتصادی و صنعتی و تولید اشتغال به جامعه تزریق کرده و در بیان درست تر تنها تولید علم هدف آن نبوده و با پژوهش محوری رابطه ای دو طرفه بین علم وصنعت در آن شکل می گیرد. در حال حاضر نظام آموزشی کشورمان، افرادی را پرورش می دهند که فقط می توانند شکاف های شغلی از پیش تعیین شده را پر کنند، در حالیکه دانشگاه کارآفرین مکانی است که مشاغل جدید در آن خلق می شود و از افراد کارآفرین حمایت می کند.

سیر تکاملی دانشگاه های سنتی به  مدرن و در نهایت دانشگاه های کارآفرینی در بسیاری از کشور های دنیا در حال انجام است. سبقه ی فعالیت کارآفرینی از دهه 90 میلادی استارت خورده و دانشگاه های کارآفرین به رهبری دانشگاه MIT شکل گرفتند. آنها با برنامه ریزی و اقدام برای توسعه فناوری، بنگاه تجاری به وجود می آوردند تا با توان اعضای هیات علمی و دانشجویان ایده ها و نتایج پژوهش ها را به محصول و تولید اقتصادی مبدل ساخت. زیرا آن ها بر این باورند که ایجاد مراکز انتقال فناوری ها و علوم تولید شده در دانشگاه ها به کسب و کار بازار و فراهم نمودن زمینه اشتغال دانشجویان خلاق نقش بسزایی دارد.

در دانشگاه های مدرن، تمرکز بر آموزش فنی و حرفه ای و کاربردی صورت می پذیرد و علاوه بر آموزش، وجود پژوهش برای همکاری نهاد های علمی با صنایع نیز به چشم می خورد و تلفیق این دو در تاسیس دانشگاه های کارآفرینی نمود می یابد. دانشگاه کارآفرین در ارتباط با صنعت و جامعه می باشد و تبدیل دانش به کاربردها و نیازهای جامعه در راس امور قرار دارد. در این دانشگاه ها با ایجاد مراکز علمی فناوری، محیطی مناسب برای رشد علم و تعامل آن با صنعت بوجود آمده است. برای تبدیل یک دانشگاه به دانشگاه کارآفرین باید مراحل زیر طی شود تا در مجموع بتوان علاوه بر تولید دانش آموختگان در دانشگاه ها، کارآفرینانی زبده نیز تربیت نمود. در مرحله نخست هدفی است که برای موسسات دانشگاهی تبیین گردد و الویت بندی آن برای رسیدن به آن اهداف است. در مرحله بعد دانشگاه کارآفرین از ماحصل فعالیت خود و سایر اعضا نقش موثری در به اجرا رساندن ایده های نو و تجاری سازی آن ها بعهده می گیرد. در گام آخر موسسات دانشگاهی وظیفه خود را در ایجاد شغل و همکاری با صنعت انجام می دهند.

شرکت های صنعتی با ایجاد رابطه با دانشگاه های کارآفرین و بهره برداری از علوم روز می توانند در بسیاری از هزینه های مصرفی خود در حین تولید جلوگیری کرده و از صرفه اقتصادی این شرایط بهره مند شوند. بنابراین می توان بیان کرد که رشد و فناوری علوم جدید مستلزم حمایت از کارآفرین و خدمات کارآفرینی می باشد. دانشگاه می تواند از طریق شناسایی این فرصت ها و با به خدمت درآوردن عوامل محیطی و اقتصادی نقش مهمی را در این پروسه ایفا نماید. کارآفرینی در دانشگاه ها مستلزم توسعه کارآفرینی در تمام سطوح دانشگاه است و تعامل تمامی رشته ها و آموزش های دانشگاهی را طلب می کن دو علاوه بر آموزش مطالب نظری و تئوری، مهارت های شغلی رشته تحصیلی مورد نظر و مهارت های مدیریتی و از همه مهمتر بهره گیری از فرصت ها و نوآوری را به دانشجویان آموزش می دهد و واقعیت ها و الزامات بازار کار را به دانشجویان می شناساند. دانش آموختگان فارغ التحصیل از دانشگاه هایی با رویکرد کارآفرینی، آینده کاری خود را از همان سال های اولیه تحصیلی خود ترسیم نموده، تا با استفاده از فرصت ها به اهداف خود دست یابند و این همان خلا آموزشی است که هم اکنون نه تنها سیستم های آموزشی کشور، بلکه صنعت و بازار کارمان نیز به شدت از آن رنج می برند.

دکتر حوریه یحیایی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا