آیا میدانید مطالبه گری چیست؟
اگر مردم یک جامعه بدانند مطالبه گری چیست؟ به سادگی میتوانند در اصلاح امور جامعه مشارکت کنند. مردم باید بدانند حساب مطالبه گری از انتقاد و گلایه مداوم و بی پایه و اساس جداست. مطالبه گری باید با تحقیقات اصولی آغاز شده و تا دستیابی به نتیجه نهایی تداوم داشته باشد.
بسیاری از افراد جامعه به سادگی در مورد مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی اظهارنظر میکنند. اما اگر از این افراد بپرسیم مطالبه گری چیست؟ پاسخی برای آن ندارند. در واقع همه ما در تمام سطوح جامعه به نوعی غر زدن یا انتقاد بیپایان عادت کردهایم. اغلب ما در مواجهه با هر پدیدهای به سرعت به بیان نکات منفی آن میپردازیم. از همه بدتر این است که گله و شکایت مداوم موجب شهرت برخی افراد شده است. تا جایی که حتی اگر اثبات شود که فلان اعتراض و انتقاد بهجا نبوده این افراد وقیحانه برای توضیح یا عذرخواهی نیز اقدامی نمیکنند. نکته تأسفبرانگیز این است که گویا همه ما از مردم عادی گرفته تا مسئولین به شنیدن گلایههای مداوم و عدم اصلاح و بهبود شرایط عادت کردهایم. شاید اگر مسلمانی پیدا میشد تا از همان کودکی به ما بیاموزد که مطالبه گری چیست؟ چه اصولی دارد؟ چه نشانههایی دارد؟ جامعه بهتری داشتیم.
مطالبه گری چیست؟
مطالبه گری طرح یک مسئله و طلب حقی ضایع شده در راستای برقراری عدالت اجتماعی و مقابله با فساد است. اما این امر اصولی دارد و مهارتی است که باید آموخته شود. منظور از مطالبه گری تنها طرح مسئله و رها کردن آن نیست. بلکه طرح مسئله باید پس از بررسی دقیق موضوع صورت گیرد و در مرحله بعد باید این مسئله مجدانه تا کسب نتیجه نهایی پیگیری شود. بنابراین بر خلاف آنچه در جامعه امروز شاهد هستیم مطالبه گری تنها به معنای طرح مسئله، انتقاد، گلایه یا حتی افشاگری نیست. هیچکس شرعاً و اخلاقاً اجازه ندارد پیش از اثبات جرم و به بهانه افشاگری آبروی کسی را ببرد، تهمتی بزند و فضای جامعه را متشنج کند. اگر قرار باشد تمام ماجرا به همین طرح مسئله و شعارهای هنجارشکن محدود شود هرگز معنای متفاوتی خواهد داشت. چنین فرایندی تنها سبب از بین رفتن امنیت روانی جامعه میشود.
تفاوت گلایه و انتقاد با مطالبه گری چیست؟
مردم باید بیاموزند فردی که مدام از موضوعات مختلف گلایه میکند فعال اجتماعی یا منتقد محسوب نمیشود. انتقادات مداوم ولو اینکه بهجا باشند مشکلی را برطرف نمیکنند. جز اینکه گوش مسئولین به شنیدن انتقاد عادت میکند و مردم احساس ناامیدی میکنند. ضمن اینکه بینتیجه ماندن مطالبات، میزان مشارکت اجتماعی را به شدت کاهش میدهد. مردم در برابر تمام تبعیضها، تخلفات و معضلات اجتماعی سکوت کرده و هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهند. در حالی که مطالبه گری اصولی میتواند تغییرات مثبتی در جامعه ایجاد نماید. مطالبه گری باید به صورت سازمانی، با اهداف خیرخواهانه و اصلاحطلبانه، با همراهی مردم و کارشناسان و با تلاش و پشتکار فراوان در جامعه اجرایی شود. مطالبهگری باید همراه با راهکار اجرایی برای اصلاح امور همراه باشد.
سخن آخر
سخن آخر اینکه برای اصلاح جامعه، مردم و مسئولین هر دو باید پذیرای رفع مشکلات و بهبود شرایط باشند. مردم باید بیاموزند که با هدف اصلاح امور به طرح مسئله بپردازند. مسئولین نیز باید پاسخگوی مطالبه گری اصولی مردم باشند. از همه مهمتر اینکه هر دو گروه باید افرادی را که به طور مداوم انتقاد و گلایه بیاساس میکنند نادیده بگیرند. زیرا چنین افرادی موجب تخریب وجهه مطالبه گری و نیز تخریب اعتماد اجتماعی میشوند.