بحران ارزاق عمومی را فراموش کردید؟
در سالهای اخیر کشور ما از لحاظ اقتصادی تحت شدیدترین فشارها و محدودیتها قرار داشت. آن قدر که از همان ابتدا اغلب مردم به سادگی تحت تأثیر شایعات قرار میگرفتند. بحران ارزاق عمومی یکی از این شایعات بود که اتفاقات ناخوشایندی را رقم زد. در طی این سالها دولت گرچه در کنترل تورم کاملاً ناموفق بود ولی در تأمین ارزاق عمومی عملکرد قابل دفاعی داشت.
به گزارش تفاهم آنلاین، تأمین ارزاق عمومی یکی از نقاط قوت دولت در سالهای اخیر است که همه ما به سادگی آن را نادیده میگیریم. البته در شرایط عادی این مسئله از وظایف معمول و بدیهی دولت است. ولی اتفاقات سالهای اخیر در عرصه اقتصادی کشور ما خارج از قواعد و شرایط عادی بوده است.
شاهد این مدعا تلاش مستمر رسانههای معاند در ایجاد شایعه “بحران ارزاق عمومی در ایران” بود. متأسفانه ما مردم فراموشکاری هستیم و گرنه پس از بارها دروغ شنیدن از این افراد خائن و خودباخته بار دیگر کام خود را به خاطر حرفهای بیمعنی آنها تلخ نمیکردیم.
شایعه بحران ارزاق عمومی از کجا کلید خورد؟
سال 97 بود که با خروج آمریکا از برجام و اعمال شدیدترین تحریمها، بحران اقتصادی کشور آغاز شد. اما پیش از اینکه نتایج این اتفاقات به واقع در بازار نمایان شود شرایط بازار ملتهب شد. جریانسازی معاندین کشور در بزرگنمایی مشکلات و تحریک مردم و ایجاد واهمه از بحران ارزاق عمومی سبب هجوم مردم به فروشگاهها شد.
آنها وقیحانه مردم را از آیندهای تاریک که با اعمال تحریمها قفسههای فروشگاهها خالی خواهد بود میترساندند. نکته تأسف برانگیز اعتماد مردم به شایعات فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای بود. تصاویر شرمآور سبدهای خرید مملو از قوطیهای روغن و حبوبات یا دستمال کاغذی، صحنههایی است که باید هراز گاهی آنها را مرور کنیم تا زودباوری خودمان و خیانت این رسانهها را فراموش نکنیم.
مرحله بعد زمانی بود که مردم بر خلاف اصول اخلاقی ایرانی و اسلامی خود تلاش کردند با زرنگی مانع از ضرر و زیان خود شوند. افزایش افسارگسیخته نرخ ارز و تورم غیر قابل کنترل بهانهای بود تا برخی مردم را برای انبار کردن ارزاق عمومی تحریک کنند. دو قطبی شکل گرفته در آن دوران تنها نتیجهای که داشت جلو انداختن روزهای سخت برای خود ما بود.
در این روزها خریداران تلاش میکردند با خرید بیشتر به قیمت قدیم و فروشندگان با تغییر قیمتهای قدیم به قیمت جدید سود کنند. در حالی که در واقع هر دو در حال ضرر بودند. این بازی روانی تنها موجب شد قیمت بالا در بازار زودتر وارد شود و چرخه طبیعی تأمین ارزاق عمومی در برخی مواد دچار اخلال شود. در این میان ثروتمندان جامعه کمترین فشار و اقشار محروم، بیشترین فشار را تحمل کردند.
چرا باید از دولت تقدیر کنیم؟
اگر منصفانه به مرور شرایط کشور در سالهای اخیر بپردازیم میپذیریم که عملکرد دولت حداقل در حوزه تأمین ارزاق عمومی قابل دفاع است.
به یاد بیاورید روزهایی را که هر روز اخباری مبنی بر مشکلات واردات و تولید یکی از کالاهای اساسی مطرح میشد. یک روز دستمال کاغذی، یک روز پوشک، یک روز گوشت و امثال آن.
اما تمام این موارد پس از مدت کوتاهی مرتفع میشد و گرچه با افزایش قیمت شدید ولی در بازار موجود بود. فراموش نکنیم در دنیای امروز تحریم به معنای دلالان بیشتر و هزینه تمام شده بالاتر برای مایحتاج مردم است.
مضاف براینکه خائنان داخلی و کسانی که با احتکار ارزاق عمومی خون مردم را درون شیشه میکردند سختی و دشواری این روزها را افزایش دادند. اگر گلایهای به حق باشد گلایه از وضع نابسامان نظارت بر بازار و برخورد با محتکران است. در چنین شرایط حساسی که کشور و مردم تحت شدیدترین فشارها قرار دارند انتظار برخورد شدید با محتکران انتظار بیجایی نیست.
البته نادیده گرفتن سیاستهای غلط دولت یا رانتخواری و فسادهایی که به بهانه تأمین ارزاق عمومی صورت گرفت مد نظر ما نیست. اگر از تدبیر دولت در حفظ آرامش بازار تقدیر میکنیم به معنای این نیست که برخورد با مسئولینی که عمداً یا سهواً اموال بیتالمال را هدر دادند مطالبه نمیکنیم. ما باید بیاموزیم نقاط قوت و ضعف مسئولین را بیان کرده و خواهان اجرای عدالت برای همه افراد در هر جایگاهی باشیم.