سلامت روان در صنایع و مشاغل
برای همه ما پیش آمده است که جایی در زندگی قدرت تحلیل و تصمیمگیری لازم را از دست دادهایم. مشکلات و فشارهای مختلف، عدم آگاهی نسبت به آن موضوع و ندیدن تمام ابعاد یک پدیده باعث شده که ما توان لازم برای تحلیل و تصمیمگیری نداشته باشیم
در موقعیتهایی از این دست یا به سراغ یک بزرگتر برای مشورت رفتهایم یا با فردی که صاحب نظر آن حوزه بوده نکاتی را به ما گوشزد کرده است. در بسیاری از موارد هم با این سوال روبرو شدهایم که چرا با یک مشاور یا روانشناس این مساله را مطرح نمیکنی؟این مساله اغلب در حوزه مشکلات فردی یا خانوادگی مطرح میشود. اما روانشناسی ابعاد دیگری نیز دارد. در حوزه اقتصاد و صنایع و کسبوکارها نیز گونهای از روانشناسی وجود دارد که به کمک مدیران و صاحبان کسب و کار میآید.
روانشناسی صنعتی و سازمانی (Industrial-organizational psychology) که در برخی منابع دیگر، عنوان روانشناسی کار (work psychology) را برای آن استفاده میکنند. اینکه این رشته دانشگاهی چند دهه است که در کشور ما تدریس میشود ولی متاسفانه باید بپذیریم که خروجی آن قابل قبول نبوده و بسیاری از صنایع و کسبوکارها از آن بی بهره هستند. البته باید این امیدواری را هم مطرح کرد که در سالهای اخیر احساس نیاز در این حوزه بسیاری از صاحبان صنایع و مشاغل را متوجه اهمیت آن کرده است. اگر بخواهیم به صورت خلاصه این شاخه از روانشناسی را تعریف کنیم باید گفته شود که این شاخه از علم روانشناسی تلاش میکند تا از نظریهها و اصول روانشناسی در صنایع و سازمانها استفاده کرده تا به اهداف آن مجموعه کمک کند. افزایش بهرهوری در محیط کار، شرایط مناسب فیزیکی و ذهنی کارمندان، مطالعه رویکردها و رفتار کارکنان، ارزیابی شرکتها و برگزاری دورههای رهبری سازمان از جمله کارهایی است که در حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی صورت میگیرد.
در نگاه اول شاید بسیاری فکر کنند که این حوزه به دنبال استخدام بهترینها است اما جذب نیروی انسانی بخشی از کار روانشناسی صنعتی سازمانی است. بررسی بهترین شیوه هماهنگ شدن افراد با شغلهای مختلف نیز در این بخش قرار میگیرد. موارد دیگری مانند آموزش کارمندان، تدوین استانداردهای شغلی و اندازهگیری عملکرد شغلی کارمندان نیز در این حوزه تعریف میشوند و از اهمیت بالایی برخوردار هستند. بسیاری از صاحبان کسبوکار و همچنین نیروی انسانی با یکدیگر مشکلاتی دارند که توجه به این موارد خاص و بهره گیری از کارشناسان این حوزه بسیاری از مشکلات حوزه کسب و کار را حل می کند.
روانشناسان صنعتی سازمانی می توانند فضای گفتوگو محور را در مجموعهها به وجود بیاورند تا افراد مسائل و مشکلات خود را با کمترین هزینه با هم حل کنند.
نوع مواجهه با افراد و توجه به ابعاد روانشناختی نیروی انسانی – معطوف به اهداف صنایع و مشاغل- بخشی از کار روانشناسی صنعتی سازمانی است. بخش دیگر آن به سراغ تاثیر سازمان و مناسبات آن بر رفتار افراد تمرکز دارد.
«ارگونومی» شاخهای از مباحث روانشناسی صنعتی سازمانی است که به ساختار سازمانی، هنجارهای اجتماعی، شیوههای مدیریتی و انتظارات شغلی توجه ویژهای دارد تا بتواند رفتار افراد در سازمان را تحت تاثیر قرار دهد. فرایند «طراحی تجهیزات» و «رویههای کاری» متناسب با تواناییها و محدودیتهای انسانی وظیفه اصلی متخصصان این حوزه است. تلاش این افراد کمک میکند محصولات مرتبط با کار و محیط کار ایمن باشد و بهرهوری را به حداکثر برساند. مثال معروف آن تجهیزات خط مونتاژ است، که باید برای تواناییهای فیزیکی کارگران، مناسب باشد و این کار متخصصان این حوزه است.
ارگونومی کمک میکند رویهها علمی و با توجه به شرایط و محدودیتها طراحی شده تا نتیجه بهتری حاصل شود. یک روانشناس صنعتی امیدوار است با فهم چنین عواملی، عملکرد و سلامت افراد را بهبود بخشد تا سودآوری سازمان را نیز افزایش دهد. از سطح خرد مانند اینکه مدیر یک مجموعه بداند تاریخ تولد کارمندانش چه زمانی است و به آنها تبریک بگوید تا سطح کلان مانند روابط سازمانی و تشکیل گروهها و نظارت بر آنها در حوزه روانشناختی، در این علم قرار میگیرد.
ما به عنوان صاحبان صنایع و کسبوکارها یا حتی به عنوان یک مدیر و نیروی متخصص یا نه حتی به عنوان یک کارمند این وظیفه را داریم که در شرایط سخت تحریم و کرونا در مرحله اول در سلامت جسمی باشیم. در مرحله دوم باید به سلامت روان خود و محیطی که در آن کار میکنیم توجه ویژهای داشته باشیم. اگر این دو مرحله را به خوبی طی کنیم آن زمان است که میتوان به مرحله سوم یعنی رشد و بهرهوری اقتصادی برسیم. بدون توجه به مسائلی از این دست نمیتوان یک مجموعه بالنده و پیشرو داشت.
نازیلا نورفردی