واقعبینی یا بزرگنمایی؟
بلایای طبیعی، حوادث ناگوار، فشارهای خارجی، خیانت و فساد مسئولین همه و همه بهانهای برای القای یأس و ناامیدی به جامعه است. باور اینکه تنها درد و رنج و فلاکت شما را احاطه کرده و امیدی به آینده وجود ندارد برای شکست یک ملت کافی است. بدون شک ما روزهای سختی را میگذرانیم ولی نه آنقدر سخت که تمام امیدمان را از دست بدهیم.
به گزارش تفاهم آنلاین، یأس و ناامیدی دیگر به همراه دائمی ما در این چند سال اخیر تبدیل شده است. آن قدر از گوشه و کنار، بلا و مصیبت بر سرمان آوار شده که به سختی میتوانیم بارقههای امید را در این فضای غبارآلود و وهمانگیز بیابیم.
بلایای طبیعی، مشکلات اقتصادی، تحریمهای خارجی و حالا کرونا اغلب افراد را تسلیم شرایط کرده تا کمتر کسی به آینده این کشور امیدوار باشد. افراد زیادی فرار را بر قرار ترجیح داده و مهاجرت را تنها گزینه موجود میدانند اما آیا واقعاً امیدی نیست؟
واقعبینی یا بزرگنمایی؟
تمامی اخبار و حوادثی که یأس و ناامیدی را در جامعه پراکنده میسازند مدعی آگاهسازی و روشن کردن حقایق برای مردم هستند. با این اوصاف ما باید در بدترین شرایط تاریخ کشور باشیم. زیرا نه طبیعت، نه دنیا و نه مسئولین هیچیک همراه مردم نیستند. یعنی شرایط فعلی از آغاز انقلاب و دوران جنگ تحمیلی سختتر است؟ از دوران قحطی و شیوع طاعون و وبا در کشور سختتر است؟
منصفانه اگر بنگریم این کشور روزها و مصائبی را پشت سر گذاشته که شرایط فعلی در برابر آن چندان بحرانی نیست. به هر حال اکنون ما کشوری مقتدر در سطح منطقه و جهان هستیم؛ علیرغم اعمال شدیدترین تحریمها توانستیم مایحتاج مردم را تأمین کنیم و مانع قحطی در کشور شویم. کسی منکر سختی زندگی و تأمین معاش در این روزها نیست ولی میتوانست سختتر باشد؛ اینطور نیست؟
در این بحبوحه مصائب و مشکلات آیا واقعاً حقیقت، تمام خبرهای بد و ناامیدکنندهای است که هر روز ما را محاصره میکنند؟ چرا اقدامات نیروهای جهادی و مردمی در یاری رساندن به مردم، اقدامات قابل تحسین محققان ایرانی در تولید داروهای مورد نیاز مردم و آخرین افتخار آنها در کشف واکسن کرونا یا معرفی کارآفرینان زحمتکشی که با دست خالی و تنها با تکیه بر تلاش و پشتکار خود به تولید در کشور مشغولند جایی در این واقعنمایی رسانهها جایی ندارد؟
حقیقت این است که آنچه یأس و ناامیدی در کشور را تشدید میکند نه واقعبینی که بزرگنمایی مشکلات است.
یأس و ناامیدی ما به نفع کیست؟
راز مگوی این جریان یأس و ناامیدی که در کشور رواج یافته، تلاش برای انفعال مردم و اضمحلال کشور از درون است. هدف از بزرگنمایی مشکلات و دامن زدن به سختیها، ناامید ساختن مردم از حرکت و ساخت آینده کشور است.
زیرا همزمان با بزرگنمایی مشکلات، تخریب نقاط قوت و بارقههای امید در جامعه نیز صورت میگیرد. این جریان معاند از اتفاق مهم و تحسینبرانگیزی چون کشف واکسن کرونا توسط محققان ایرانی نیز اخباری برای تخریب و ترس و واهمه مردم میسازند.
آنها هر فرصتی برای سربلندی ایران و ایرانی را به تهدیدی برای وحدت و انسجام ملی تبدیل میکنند. متأسفانه اغلب مردم نیز تحت تأثیر بازیهای رسانهای قرار گرفته و به سادگی فریب میخورند. در حالی که بسیاری از این مسائل و مشکلات در دیگر کشورها نیز وجود دارد ولی بزرگنمایی مغرضانه آن سبب میشود ما خود را بدبختترین مردم دنیا بدانیم.
در نتیجه این افکار اگر تک تک افراد جامعه منفعل شده و هیچ تلاشی برای حل مشکلات و بهبود اوضاع کشور ننمایند سقوط کشور به آسانی و توسط خود ما صورت میگیرد و این همان آرزویی است که دشمنان ما آن را به گور خواهند برد.
آنچه جامعه ما در مبارزه با ویروس مرگبار یأس و ناامیدی نیاز دارد مرور نقاط درخشان در تاریخ این کشور است. تمام موفقیتها و افتخارات این سرزمین با حضور و همبستگی مردم شکل گرفته است.
در زمان پیروزی انقلاب، جنگ تحمیلی و حتی در حوزه موشکی و هستهای، ما، تحت فشار مشکلات و تحریمهای شدید، تنها با توکل بر خدا و اعتماد به استعداد و پشتکار جوانان خود به موفقیت دست یافتیم. بدون تردید گذر از روزهای سخت امروز نیز با همراهی و همدلی مردم آسان خواهد شد و فرزندان ما آینده روشن ایران سرافراز را خواهند دید.