یادداشت

خلاء بازاریابی در بسیاری از فعالیت های کارآفرینانه

درباره استارت آپ ها، شروع یک کسب و کار مستقل، کارآفرینان موفق در فعالیت های کارآفرینانه و آگاهی از چند و چون انواع حوزه های مختلف کاری و صدها مطلب دیگر در حوزه های کسب و کار، بسیار سخن گفته شده است. درباره بازاریابی هم اینطور است.

 

ولی بین شروع یک کسب و کار و آغاز پروسه و طرح بازاریابی، رابطه ی بسیار مهم و تعیین کننده ای وجود دارد که بسیاری از کارآفرینان تازه کار با آن مواجه می شوند و به علت عدم آگاهی لازم درباره ی آن براحتی در مسیر شکست قرار می گیرند. با دنیایی از انگیزه و تلاش و با یک ایده ی ناب کارشان را آغاز می کنند و البته تا بدینجا همه چیز در حال درست پیش رفتن است. اما به یکباره وقتی به پروسه ی فروش و بازاریابی که می رسند، ورق بر می گردد و دیگر ماجرا طبق انتظارتشان پیش نمی رود. از اینرو خلاء بازاریابی بالاخص بازاریابی خلاقانه در اکثر کسب و کارها به شدت احساس می گردد. از اینرو بسیاری از صنایع درصدد ایجاد مزیت های رقابتی پایدار در مقایسه با سایر رقبا با تاکید بر استفاده از بازاریابی خلاقانه می باشند. سلیقه ی مشتریان تغییر کرده است و دیگر برای آنها یک شعار تبلیغاتی و یا یک جمله ی ترغیب کننده به خرید جذابیت گذشته را نداشته و تنها ایده های ناب و جدید هستند که قدرت تفکر و انتخاب مشتریان را در اختیار می گیرند.

یکی از مهمترین مسائل در بازاریابی کشاندن مشتریان به سمت خود است تا بتوان به آنها کالا یا خدمتی را معرفی کرده و در گام بعد فروش آن را تضمین نمود. در واقع چرخه ی مارکتینگ حتی قبل از آنکه مشتری وارد چرخه ی کسب و کار شود آغاز می شود، نه تنها زمانی که محصول آماده ی فروش است. بازاریابی با تمام جنبه های مختلف کسب و کار مرتبط است، از توسعه و تولید محصول گرفته تا روش های مختلف توزیع محصول و خدمات، قیمت گذاری، استراتژی های فروش، تبلیغات و حتی روابط عمومی و خدمات مشتریان که می تواند با تفکرات خلاقانه و رویکردی نو و متفاوت برگ برنده را از آن شما کند. در بررسی فرایند مذکور بازاریابی های سنتی دیگر پاسخگوی تحولات سریع فناوری نیستند و تبیین متدهای جدید بازاریابی می تواند باعث ظهور نو اندیشی و تبدیل به فروش و سود آوری شود. البته روش های رایج بازاریابی، آنقدر از سوی بنگاه های تجاری مختلف استفاده شده اند که دیگر تکرار آنها نتایج چندان مطلوبی ندارد. لذا هر کسب و کاری برای موفق شدن در عرصه ی تجارت نیاز به یک استراتژی بازاریابی خاص خود را دارد.

در واقع یک بازاریاب خلاق همچون دوروی سکه از سویی به یک هنرمند شباهت داشته و در سوی دیگر یک کارآفرین پیشروست. چرا که با توجه به اهمیت خلاقیت در بازاریابی، بازاریابان باید در نقش کارآفرینانی ظاهر شوند که همه ی تلاش آنها برای حفظ بازار استفاده از تکنیک های کارآفرینیست. تکنیک هایی همراه با ریسک و توام با موفقیت. در واقع بازاریابی خلاقانه دیگر صرفا تلاش برای افزایش فروش محصول به روش های سنتی نیست، بلکه بازاریابی علم و هنر جذب مشتری از طریق ارتقا محصول است که این خود کلیدی برای حل مشکل خلاقیت در بازاریابی است. در هر مجموعه یا شرکتی وقتی یک تیم خلاق تشکیل شده و شروع به کار می کند، بازاریابی خلاق باید بتواند بین قسمت های تولید و طراحی خلاقانه و بخش تحقیق و توسعه هماهنگی ایجاد کند تا در نهایت محصول تولید و طراحی خلاقانه با نیاز بازار هم خوانی داشته و مورد استقبال مصرف کننده قرار گیرد.

بازاریابی برندهای موفق مطرح دنیا با تکیه بر تحلیل داده ها و استفاده از تجربه ی مشتریان به طراحی و تبلیغ محصولات خود می پردازند و با این اوصاف نقطه ی توجه باید نیاز مشتریان و بازار باشد و نه نیازهای خود شرکت و یا موسسه ی ارائه دهنده ی خدمات. بازاریابی خلاقانه و البته جدید و موفق، علاوه بر اینکه با توسعه ی محصولات، خدمات و تکنولوژی های جدید مرتبط است، بلکه یکی از مهمترین عواملی است که بنگاه های کوچک و متوسط می توانند با به کارگیری درست از آن جوابگوی نیازهای مشتریانشان باشند و در مقایسه با رقبا در محیط رقابتی گوی سبقت را ربوده و به رشد و توسعه کسب و کارشان نائل آیند. دنیای بازاریابی آن قدر وسیع و گسترده بوده و دارای فرصت های بی پایان است، که می توان از آن به عنوان موثرترین پارامتر برای ارتقاء فروش در دنیای مارکتینگ یاد کرد.

مهندس امین رشیدیبازاریابی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا