دام تزویر مکن چون …
تابستان امسال با سال های گذشته تفاوت دارد و مهم ترین آن موج گسترده خاموشی هاست که زندگی مردم را مختل کرده است. ممکن است که این خاموشی ها دلایل فنی ، سرمایه گذاری ، اقتصادی ، مدیریتی و … داشته باشد اما مردم به دلایل کار ندارند بلکه این خاموشی ها را به کارکرد دولت و دستگاه ها منتسب می کنند که آسایش و امنیت را از آنان سلب کرده است.
در این ایام قیمت کالاها و خدمات هم به صورت سرسام آوری بالا رفته و کنترلی بر بازار نیست. خاموشی ها و کمبود برق هم بر مردم فشار و خسارت فراوانی تحمیل کرده است. در برابر هر مغازه ای یک موتور برق روشن است، کمبود برق هم به وسایل برقی مردم خسارت زده است. کسب و کارها تحت تاثیر بی برقی اسیب دیده اند. در اعتماد مردم نسبت به کارآمدی دولت شکاف جدی ایجاد شده است و در کنار همه این موارد، دوران انتقال قدرت از دولت دوازدهم به دولت سیزدهم و خلاهای موجود هم مساله مهمی است که به تشدید مشکلات کمک می کند.
در استان گیلان سطح درگیری مدیران و مسئولان کلان استان از استانداری و مدیران دستگاه ها گرفته تا نمایندگان مردم و نیروهای اجتماعی و سیاسی و رسانه ها با پدیده خشکسالی ، گرانی و خاموشی ها مورد انتظار نیست و شاید تلاش و لابی برای حفظ موقعیت کنونی و یا بدست آوردن پست جدید اهمیت بیشتری نسبت به مشکلات مردم دارد. وقتی هر روز لیست جدیدی از مدیران پیش نهادی آینده منتشر می شود. وقتی حتی با صدور اطلاعیه، خود را برای تصدی عالی ترین منصب سیاسی استان پیش نهاد می دهند و از توانایی و مزایای خود می گویند ایا نمی شود گفت که اینان درد قدرت دارند نه درد مردم ؟!
دولت جدید هنوز مستقر نشده است و منطقی این است که بابد اجازه دهند دولت با آرامش و اطمینان و برنامه ریزی، این بار امانت را بدوش گیرد و آن گاه در یک فرایند مشخصی همکاران خود را برگزیند؛ بنابراین ، لابی و فشار سیاسی و رسانه ای برای تحمیل خود به دولت با شعارهای بعضی از آقایان همخوانی ندارد. احتمالا این مدعیان به دیدگاه آلفرد آدلر
پایهگذار مکتب روانشناسی فردی در قلمروی روانکاوی، معتقدند که می گفت انگیزه اساسی فعالیتهای بشر کسب قدرت است و بالا رفتن در پلکان قدرت احساس ناایمنی بنیادی بشر را تسکین میدهد و یا دلبستگی به ارای نیچه، فیلسوف آلمانی دارند که قدرت را اساس فضیلت و رفتار اخلاقی میدانست؟! و …
اما می شود به آرای میشل فوکو و ژاک دریدا، فیلسوفان فرانسوی اعتقاد داشت که می گویند بیشتر گفتگوی بین انسانها گفتمان قدرت است تا گفتمان معرفت؟!
به هر رو، باید بدانند امروز درد مردم، مدیر شدن اینان نیست درد مردم تورم، گرانی، فقر، فساد و تبعیض و بیکاری و ناکارآمدی است.
*نقی هدایتی