«بیمه» و ارتباطات آیینی
گسترش روزافزون فناوریهای ارتباطی بر بستر شبکه جهانی اینترنت، و متعاقب آن همه گیری بهره گیری مردم از رسانه ها / ابزارهای ارتباطی و شبکه ای مختلف باعث شده که عصری جدید در تاریخ اطلاعرسانی و ارتباطات جمعی کلید بخورد، این تغییرات فناورانه نهتنها زیرساختهای ارتباطی، بلکه سازمانهای رسانهای را نیز دچار تغییر و تحول کرده است و این تحولات موجب و موجد دگردیسی های بسیاری در شیوه، چگونگی و چرایی الگوهایی مدیریتی در حوزه اطلاعرسانی و ارتباطات شده است.
هرچند که صاحب نظران و متخصصان علوم ارتباطی معتقدند که شیوه های ارتباطات نیز در طی زمان به مانند سایر حوزهها دستخوش تغییرات و دگرگونگی شده است اما همین صاحب نظران بر این باورند که ایجاد و زایش هر وسیله / ابزار ارتباطی باعث زوال و نابودی وسایل و تجهیزات ارتباطی دیگر نمی شود، کما اینکه در عصر حاکمیت شبکه های ارتباطی و در زمانه ای که ماهیت مفاهیمی مانند « مالکیت» و « دسترسی» را نمی توان به مانند گذشته های دور به رسانه ها تعمیم داد، هنوز «کتاب» به عنوان قدیمی ترین رسانه ارتباطی، مخاطب پرو پا قرص دارد، هنوز «روزنامهها» منتشر می شوند و مخاطبان در صفحات مختلف به دنبال مطالب خواندنی هستند، هنوز صدای «رادیو» در گوش مخاطبان می خواند، هنوز «تلویزیون»، یک رسانه تاثیر گذاراست و در عین حال ابزارها و رسانه هایی چون توئیتر و اینستاگرام و تلگرام و واتساپ و… هم دارند همپای رسانه ها / ابزارهای دیگر به مخاطبان جدید می اندیشند وبا ترفندهای مختلف به جذب و جلب مخاطبان می پردازند و این چنین در تقویت ساختارهای ارتباطات، نقش های جدید می زنند.
از دیگر سو آميختگي ذاتي ارتباطات با انواع واقعيت ها و متغيرهاي اجتماعي، مطالعه علمي آن را به سوي رويكردهاي ميان رشتهاي كشانده و به اين ترتيب حجم موضوعات، مسائل ارتباطي عمق مفاهيم و گزاره هاي جديد با سرعتي اعجابآور در حال فزوني است واین تولیدات ضمن حفظ جریانهای علمی متاخر، بر وجوه دیگر نیز متمرکز شده و دامنههای جدیدی را به این رشته علمی می افزایند.
مطالعاتی که بر اساس آن « آنتونی گیدنز» به عنوان یک صاحب نظر متاخر، رسانه های مبتنی بر زمان و مکان و متعاقب آن رسانه های سبک و سنگین را آفرید، «امانوئل کاستلز» در عصر جدید، مفهوم «فضای جریانی» را به سپهر ادبیات ارتباطی اضافه کرد و مجموعه ای از مطالعات و دانشهای اینچنینی باعث شد که حضور و گستردگي رسانه در سپهر عمومي و انباشت و فوران نشانه ها و تصاوير رسانه اي در همه شئون زندگي چون اقتصاد، سياست، فرهنگ و… و توليد و توزيع معاني، به رسانه اي شدن فرهنگ، سياست و اجتماع منتهي شود تا آنجا که امروزه، رسانه ها صرفاً به عنوان يكي از نهادهاي فرهنگي و اجتماعي و موثر بر ديگر قلمروها تلقي نمي شوند، بلكه تنها فضا و چارچوبي فراهم مي آورند كه فرهنگ، سياست و اجتماع در آن جريان مي يابد و آنی از این جریانها و حرکتها بهره خواهد برد که بتواند در بهترین زمانها و شرایط، بهترین تصمیم ارتباطی را بگیرد و ساختار ارتباطی خود را متناسب با شرایط و ویژگی های خاص آن زمان، مکان و مخاطبان بچیند.
اما یکی دیگر از تکنیک هایی که شاید بیشتر در ارتباطات سنتی و حتی مذهبی کارکرد دارد بهره گیری از ارتباطات آیینی است، مفهومی که «اریک دبلیو ردونبولر»، در کتاب «ارتباطات آیینی» خودآن را «اجراي داوطلبانه رفتاري می داند كه به شكل سزاوارانه به منظور تأثيرگذاري نمادين يا مشاركت در زندگي جدي طراحي شده است». این قسم مطالعات، از جریان های علمی متأخری است که در پی بررسی «ارتباط» در بستر مفهومی و نظری متمایز از رویکردهای پیشین دانش ارتباطات است. در این نظرگاه، بر وجوه آیینی ارتباطات انسانی، اعم از میان فردی، بین گروهی و رسانه ای تمرکز میشود که نه تنها می تواند به بخشی از موضوعات مطالعات ارتباطی تبدیل شود، بلکه دامنه ی بررسی را حتی تا «جنبههای آیینی خود ارتباط» نیز توسعه می دهد.
درحال حاضر وسعت مفهومی «آیین» آن قدر گسترده شده است که حتی مرزهای مفهومی ارتباط را در می نوردد. در این رویکرد ادعا می شود که «ارتباط، پیش از اینکه ابعاد انتقالی داشته باشد، واجد ابعاد آیینی است.» در این وضعیت، «ارتباط» نه به گسترش پیام ها در بعد مکان، بلکه به حفظ جامعه در بعد زمان معطوف است. ارتباط، نه عمل ابلاغ اطلاعات، بلکه بازنمود باورهای مشترک است وبه بیان ساده مراسمی است که انسان ها را با رفاقت و اشتراک گرد هم می آوردو نقطه کانونی آن هم تکرار آن ارتباط – بخوانید رویداد- در «زمان» و در بسیاری از موارد «مکان» مشخص است.
پرسشی که اینجا می توان طرح کرد اینکه آیا صنعت بیمه کشور به عنوان یکی از ارکان اقتصادی و بعضا اجتماعی از چنین فرصت و یا رویکردی استفاده می کند؟ و یا در بازه های زمانی خاص استفاده کرده است؟ به بیان ساده تر آیا در تاریخ نزدیک به یکصد ساله بیمه در ایران، رویدادی وجود دارد که هم جنبه تکرار داشته باشد و هم بتوان از آن برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده و همچنین تعیین چشم انداز برای برنامه های آینده بهره گیری کرد؟ و در پاسخ به این پرسش ها می توان گفت که هرچند شاید نتوان به صراحت هدف ازنامگذاری یک روز در تقویم ملی کشور بنام روز بیمه به عنوان یکی از مصداق های ارتباطات آیینی نام برد ولیکن کارکردهایی که این روز – از سیزده آذر سال 1367 به این طرف – در تاریخ این صنعت داشته است می تواند ما را مجاب کند که به این روز به عنوان یکی از مصادیق ارتباطات آیینی در صنعت بیمه نگاه کنیم. روزی که به هرحال در تقویم رسمی کشور به عنوان روز بیمه نامگذاری شده و اتفاقا تصمیم گیران وقت بیمه مرکزی از این فرصت به عنوان یکی از ابزارهای مهم برای برقراری ارتباط با تصمیم گیران، و مدیران ارشد کشوری بهره های لازم را برده اند کما اینکه با درک درست از کارکرد ارتباطات آیینی، درست هفت سال پس از این روز در آذر 1373زمزمه هایی برای برپایی نخستین همایش بیمه و توسعه در بیمه مرکزی بلند شد و این چنین بود که برگزاری این رویداد نیز از آن سال تاکنون به عنوان یکی از رویدادهای اصلی صنعت بیمه کشور – بخوانید یکی دیگر از مصادیق ارتباطات آیینی- تبدیل شده است.
همانگونه که گفته شد شاید در نگاه تصمیم گیران و مدیران ارشد صنعت بیمه گذارن یک روز به نام بیمه و برگزاری یک همایش به عنوان بیمه و توسعه، بهانه ای برای ایجاد «ارتباطات آیینی » و بهره بردن از کارکردهای ارتباطاتی آن نبود ولیکن نگاه توسعه ای به هر حوزه ای- در اینجا بیمه- مستلزم بهره گیری هوشیارانه از همه ابزارها است و یکی از این ابزارها، رویداد سازی با رعایت تکرار در برگزاری مداوم آن در زمان مشخص است، موضوعی که بعدها با تعریف و تبیین رویدادهای دیگری مانند «برگزاری جشنواره های بیمه در رسانه»، «روابط عمومی های برتر»، «تقدیر از کارکنان شایسته تقدیر»، «معرفی چهره ماندگار»، «تقدیر از کتب برتر»، « تعیین روز19آبان به عنوان روز زنگ بیمه در مدارس کشور» و… از این ظرفیت برای توسعه فرهنگ بیمه استفاده شده است و قطعا می توان با تعریف و تبیین رویدادهای دیگر به کارکردهای این روش و رویکرد ارتباطاتی اضافه کرد.
پی نوشت: شیوع ویروس کرونا و تاثیر آن بر همه جوانب زندگی، هرچند برخی از رویدادهامانند برگزاری جلسات و همایش های حضوری را با محدودیت مواجه کرده است ولیکن بزرگداشت روز بیمه به مثابه یک آیین، همیشه تاثیر خود را بر یادآوری مفهومی به نام بیمه در سطح افکار عمومی برجای می گذارد.
جواد گودرزی