اجتماعی

به جوانان اعتماد کنید؟!

اعتماد به جوانان، شعاری زیبا و تکراری است که مردم بارها از زبان نامزدهای انتخاباتی و مسئولین شنیده‌اند. اما در عمل، سپردن مسئولیت به جوانان به ندرت دیده می‌شود. یک وجه این ماجرا سرمایه عظیم انسانی است که هدر می‌رود و وجه دیگر آن معضلاتی است که انتخاب مکرر مسئولین به جامعه تحمیل می‌کند.

به گزارش تفاهم آنلاین، سالهاست اعتماد به جوانان نقش پررنگی در جلب اعتماد مردم در هنگام انتخابات دارد. متقاضیان مسئولیت‌های اجرایی با علم به خواست مردم، شعارهای جذاب و فریبنده‌ای در زمینه اعتماد به جوانان سر می‌دهند. اما در میدان عمل، کمتر کسی را می‌توان یافت که وعده‌های خود را عملی سازد.

معمولاً با بهانه‌هایی نظیر نیاز به تجربه کاری یا اوضاع بحرانی کشور باز هم یکی از افراد بازنشسته جایگزین جوانان پرانرژی این سرزمین می‌شود. در حالی که این روند در وهله اول بزرگترین سرمایه کشور که نیروی جوانان است هدر می‌دهد و در مراحل بعدی نیز کشور را با معضلات سختی روبرو می‌سازد که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.

عدم اعتماد به جوانان و فساد سیستماتیک

چرخش افراد در مسئولیت‌های مختلف حکومتی، حلقه هولناکی از مصونیت برای مسئولین ایجاد می‌کند. زمانی که این باور در فضای سیاسی کشور حاکم باشد که هرکس در هر مقام و مسئولیتی وارد شد دیگر از سیستم عریض و طویل دولتی خارج نخواهد شد. عملاً مسئولین در هر سطحی، نگران پاسخگویی در مورد عملکرد خود نخواهند بود. د

ر نتیجه حفظ منافع حزبی و شخصی خود را بر مصلحت و منافع کشور ارجحیت داده و تلاش می‌کنند از مقام خود نهایت منفعت را کسب کنند. چنین ساختاری منجر به شکل‌گیری فسادی سیستماتیک در بدنه حکومت می‌شود که هم‌اکنون در جامعه حرف آن بسیار است.

ماندگاری و مصونیت افراد در یک سیستم سبب می‌شود درگیر بده بستان‌های سیاسی شده و مصلحت مردم و کشور را فدای بازی‌های سیاسی کنند. در حالی که اعتماد به جوانان و حذف باور غلط ماندگاری دائمی افراد در بدنه اجرایی حکومت سبب می‌شود هر مسئولی تلاش کند با عملکرد خوب خود، مقام خود را حفظ کرده و ارتقا یابد.

تکرار اشتباهات و عدم پاسخگویی مسئولین

اعتماد به جوانان، اعتماد به ذهن خلاق جوانانی است که هم مملو از ایده‌های تازه هستند و هم ریسک قدم گذاشتن در مسیرهای تازه را می‌پذیرند. به عبارت دیگر اساساً با افزایش سن آدمیزاد محافظه‌کار می‌شود.

بنابراین کهنه‌کاران عرصه سیاست گرچه تجربه زیادی دارند ولی بعید است تاب و توان یافتن راههای تازه را داشته باشند. در حالی که جوانان ممکن است برای مشکلات کشور راههای تازه‌ای پیدا کنند و اساساً ساختار برخی امور کشور را از پایه تغییر دهند.

تغییری که شاید سخت و پرهزینه باشد ولی در درازمدت نتایج درخشانی به همراه دارد. در حالی که عدم اعتماد به جوانان در کشور ما سبب شده تا برخی سیاست‌های غلط در دروه‌های زمانی مختلف تکرار شده و موجبات نارضایتی مردم را فراهم سازد.

عدم ایجاد تغییرات ساختاری

پذیرش اینکه گاهی اساس ساختار یک سیستم یا روند اجرای امور اشکالی دارد که نتایج مطلوب حاصل نمی‌شود برای کهنه‌کاران عرصه سیاست بسیار دشوار است. زیرا اغلب آنها در پی‌ریزی و تشکیل چنین ساختاری نقش داشته‌اند.

به همین خاطر به جریان امور و ساختار سیاسی کشور نگاهی متعصبانه دارند. تعصب، آفتی است که موجب می‌شود نقص‌ها و کمبودها دیده نشده یا رفع و رجوع شود. در نتیجه اقدامات اصلاحی نیز اثر سطحی داشته و تغییر قابل توجهی در کشور ایجاد نمی‌شود.

شرایط خاص کشور ما به خصوص در صحنه‌های بین‌المللی نیازمند ذهن پویا و ابتکار عمل است. بدون شک کسی نمی‌تواند ارزش تجربه پیشکسوتان و ریسک بکارگیری افراد تازه‌وارد را انکار کند.

در واقع مطالبه اصلی اینجاست که سیستم به گونه‌ای طراحی شود که جوانان فرصت کسب تجربه نزد پیشکسوتان را داشته باشند و حتی در زمان مسئولیت نیز از مشاوره آنها بهره‌مند شوند. شاید راه‌حل بسیاری از معضلات کشور در دست توانای جوانانی باشد که هرگز فرصتی در اختیارشان قرار نمی‌گیرد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا