«اعتیاد به کار» و آسیب های ناشی از آن
اعتیاد به کار مثل تمام انواع اعتیادهای دیگر، نوعی اختلال در سلامت روان است.وقتی که صحبت از اعتیاد می شود، اولین چیزی که در ذهن تداعی می گردد ، مواد مخدر است. در حالیکه انواع و اقسام اعتیاد در جوامع وجود دارد که هر کدام از آن ها اگر خطری بیشتر از اعتیاد به مواد مخدر نداشته باشند، کمتر ندارند. یکی از آن ها اعتیاد به کار است. به گونه ای که فرد ، ساعات های متمادی به کار کردن مشغول است و بطور وسواس گونه ای حتی زمان فراغت خود را به کار اختصاص می دهد. این تنش و وابستگی تا جایی ادامه می یابد که عملکرد سایر حوزه های زندگی فرد مختل شده و فرد دچار نوعی کمال گرایی برای میل به موفقیت می شود.
اعتیاد به کار، معضل پیچیده ای است که در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری با آن روبرو هستیم. شما هم در اطراف خود حتما با افرادی روبرو بوده اید که از این وابستگی رنج می برند. نمی توانند تفریح کنند، آرامش روانی شان دچار اختلال است و در صورتیکه وقت خود را صرف تفریح و یا مسافرت نمایند ، احساس گناه می کنند. آن ها تمام فکر و ذکرشان مشغول کار است و حتی زمان هایی که با خانواده ی خود سپری می کنند در ذهنشان مشغول حل و فصل کار و مسائل مربط به فضای کاری هستند و از اینرو ، هرگز در زندگی فردی خود هم موفق نخواهند بود. افرادی که دچار اعتیاد به کار می شوند، سلامت جسمی و روانی خود را برای شغل شان به خطر میاندازند و از خورد و خوراک خود هم می زنند.
درست است که در فرهنگ ما سخت کوشی بسیار ارزشمند و قابل اخترام است، اما باید همواره مرز ظریف آن را با کار افراطی تشخیص داد. چرا که این افراد در هر شرایطی به کار فکر می کنند. حتی زمانی را که در منزل جلوی تلویزیون یا کنار میز غذا هستند نیز تمام فکر و ذکرشان متمرکز کارهایی است که در محل کار انجام داده اند یا قرار است در آینده آنها را انجام دهند. به همین دلیل باید خاطرنشان کرد که مرز باریکی بین علاقه مندی به کار و حتی پرکاری معمولی با اعتیاد به آن وجود دارد. افراد کوشا به کار خود علاقه مندند و براحتی بین کار و زندگی خود تعادل و تعامل برقرار می کنند.
اگر شما هم یک کارآفرین جوان هستید و یا به تازگی استارت آپ خود را راه اندازی کردید، اگرچه با عشق و تمایل به کار خود صبح ها بر می خیزید، اما باید مراقب باشید که گرفتار بیمار روانی اعتیاد به کار نشوید. در واقع آن ها همواره در تلاشند که ضعف های شخصیت و اجتماعی خود را در پس کار پنهان نمایند. اغلب آن ها عزت نفس پایینی دارند و از اختلال شخصیت وسواسی جبری رنج می برند. این موضوع در دنیای امروز آنقدر مهم و با اهمیت است که پنجم ژوئیه را روز جهانی اعتیاد به کار معرفی نموده اند تا نظر جهانیان را به این معضل ویرانگر جلب نمایند.
متاسفانه اعتیاد به کار زیاد در مواقع بسیاری به عنوان یک شوخی تلقی می شود اما کافی است ، چند دقیقه ای پای درد و دل این خانواده ها و فرزندانشان بنشینید، تا ببینید که عدم توجه و جدی نگرفتن این اختلال مخرب چگونه بر کار و زندگی فرد تاثیرات سوء می گذارد. اعتیاد به کار زیاد ، نوعی فرسودگی شغلی برایتان به ارمغان خواهد آورد که بعد از مدتی نه تنها از شغل خود لذت نمی برید، بلکه حسرت روزهای گذشته ی عمر خود را می خورید.
البته باید اذعان داشت که اعتیاد به کار یک بیماری آبرومند است که در مقایسه با بسیاری از بیماری ها و عادات رفتاری نادرست دیگر، تصویر متمایزتری از خود را به جلوه می گذارد. شاید در نگاه اول جامعه و روسای یک شرکت این ویژگی را به عنوان یک مزیت تلقی کرده و حتی بسیاری از شرکتها و سازمانها از استخدام افرادی با چنین خصیصه ای استقبال می نمایند.
البته نقش تکنولوژی را هم در اعتیاد به کار نمی توان نادیده گرفت. اگر در گذشته های نه چندان دور، تنها با حضور فیزیکی در محیط کار، شرایط و اوضاع قابل رصد بود. اکنون فضای مجازی، سایت ها و حتی دوربین های مدار بسته می تواند ساعت ها خارج از تایم کاری، شما را در فضای کار غرق نماید. در هر صورت ، افراط و تفریط در هر مسئله ای می تواند ضررها و صدمات جبران ناپذیری به روح و جسم انسان وارد نماید و او را از رسالت اصلی وجودی خویش دور نماید. کارآفرینان جوان و صاحبان کسب و کاری که به تازگی کار خود را شروع کرده اند، می توانند با یک برنامه ریزی مدون و منسجم به تمام ابعاد زندگی خود و از جمله مسائل کاری، به نحو احسن رسیدگی نمایند.
دکتر حوریه یحیایی