یادداشت

مدعیان بی مهارت بازار کار

اگر در گذشته شرط یافتن شغل، طی کردن مدارج دانشگاهی بود و با داشتن برچسب دکتر یا مهندس می توانستید شغل مورد نظرتان را به سادگی بیابید و مشغول کار شوید، شرط شاغل شدن در این روزها بسیار تغییر کرده است.

 

در حالیکه این روزها غالب جویندگان کار و دانش آموختگان وقتی وارد بازار کار می‌شوند، دنبال میز و صندلی هستند، فقدان مهارت این روزها با افزایش تعداد فارغ التحصیلان بیشتر از گذشته مورد توجه است. زمانی اگر چالش ما بی ‌سوادی بود، امروز چالش ما بی‌ مهارتی است. شاید در گذشته کمتر فارغ التحصیلی دچار بیکاری می شد اما در حال حاضر با توجه به افزایش تعداد فارغ التصیلان شرط یافتن شغل، «مهارت» است. البته این تنها یک سمت ماجراست. یك سوم جمعیت دانشجویی كشور در رشته های پایه در حال تحصیل هستند كه هرگز با بازار كار متناسب نیست و طبعا بسیاری از دانشجویان این رشته ها بیكار می شوند. وقتی که در طول این سال ها رشته‌هایی را برای دانشجویان در واحد های دانشگاهی تعریف شده است که هیچ سنخیت و تناسبی با بازار کار کشور، بدیهی است که امروز با جمعیت بالای فارغ التحصیلان بیکار روبه رو هستیم که بازار کاری برای خود متصور نیستند. البته انتقاد به تربیت دانشجویان بدون مهارت تازگی ندارد. انتقادی که مسئولان ذیربط و در راس آن وزارت کار بارها به آن اعتراف کردند.

در دنیای کسب و کار و صنعت سطح نیازمندی ها و مهارت ها را تغییر داده، اما متاسفانه علی رغم تلاش های صورت گرفته، سیستم آموزشی در بخش فنی و حرفه ای همچنان سنتی باقی مانده و پاسخگوی کامل نیازهای در حال تغییر فراگیران و بازار کسب و کار نیست. سنگ زیر بنای موفقیت، وابسته به درک ارزش مهارت ها، از سوی افراد، شرکت ها و دستگاه های دولتی است و اگر افراد و سازمان باور کنند که موفقیت در آینده وابسته به ارتقا سطح مهارت هایشان است، راه رسیدن به موفقیت بسی هموارتر خواهد شد. وقتی تحصیلات دانشگاهی به عنوان شاخصه ای برای جلوگیری از بیکاری کارساز نبوده، توجه به جایگاه آموزش های فنی و حرفه ای یکی از اصلی ترین نیازهای کشور است. چرا که بی تردید نقش مهارت آموزی در کنار آموزش های تئوری دانشگاه ها به نوعی هدایت کننده به سمت چرخه ی تولید است و در شرایط کنونی پای اقتصاد و فرهنگ ایران و بویژه برای شتابدهی به فرایند تولید امری حیاتی است.

مهارت، فناوری و تربیت نیروی انسانی ماهر یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه ی اقتصادی پایدار در هر کشور به شمار می رود و آموزش های فنی و حرفه ای یکی از کم هزینه ترین و سهل الوصول ترین راه ها برای دستیابی به تخصص مناسب برای رسیدن به اشتغال پایدار است و افراد را برای احراز شغل، حرفه و کسب و کار آماده کرده و کارایی و توانایی او را افزایش می دهد. در واقع خصیصه ی این آموزش ها، نوعی پرورش کارآفرین است که افراد پس از کسب مهارت و تخصص دانش فنی قادر خواهند بود، فرصت های شغلی مناسبی را بدست آورند و یا فرصت های شغلی مناسبی را ایجاد نمایند. چرا که آموزش نظری همگام با کار عملی موجب تربیت نیروی انسانی خلاق و فعال می گردد و این نیروها با نفوذ در جامعه سبب به کارگیری بخش عظیمی از نیروهای غیر خلاق جامعه خواهند شد. لذا هر دولت و ملتی برای تلاش در مسیر پر از فراز و نشیب توسعه نیازمند مدیریت هایی خواهد بود که با داشتن توان های ذاتی و اکتسابی، چرخ توسعه را در بستر فرهنگ خاص جامعه ی خود به چرخش درآورد و در این بین نقش آموزش های فنی و حرفه ای به عنوان حلقه ی واصله آموزش با دنیای کار برای بهبود وضعیت اشتغال جوانان و کاهش میزان بیکاری بسیار ضروری و غیر قابل انکار است. چراکه عدم ارتباط بین مباحث آموزشی و نیازهای اقتصادی و بازار کار باعث بروز نابسامانی موجود در حوزه‌ی اشتغال است.

البته آموزش های فنی و حرفه ای در کشورهای توسعه یافته تنها عهده دار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخش های مختلف اقتصادی نبوده، بلکه از طریق بسترسازی خود اشتغالی، به حل مشکل بیکاری کمک شایانی می نمایند. بیکاری موجب بسیاری از معضلات اجتماعی می شود و اگر جوانان با آموختن مهارت توانمند شوند، بسیاری از مشکلاتی که هم اکنون با آن روبرو هستیم مرتفع خواهد شد. بدیهی است، اگر در دانشگاه‌ ها مهارت ‌آموزی را در کنار تحصیل در دستور کار خود قرار دهند، فارغ التحصیلان به ‌سادگی می‌توانند در بنگاه‌های اقتصادی مشغول به کار شوند و حتی به کارآفرینی و تولید بپردازند و افراد بیکار زیادی را نیز صاحب شغل کنند.
مهندس مهسا صالحی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا