تبلیغات در دنیای کسب و کار، دارای مباحث گسترده ای است . به طور کلی تبلیغات ؛ راهی مفید برای رساندن پیام به مخاطبین مورد نظر تعریف شده است .در هر کسب و کاری ، تبلیغات به معنای معرفی و آگهی محصولات در رسانهها با هدف ترغیب و جذب مشتریان برای فروش کالای مورد نظر است.مسلما تبلیغاتی مثمرثمر خواهد بود که باعث جذب مشتری ، افزایش فروش و در نهایت ارتقای برندتان شود و برعکس تبلیغات کورکورانه ، راه خوبی برای موارد مطرح شده نخواهد بود.اگر قرار است تبلیغ کنید تا فروش بیشتری داشته باشید ، باید از مسیر درستی بروید.
هر روز در دنیای پیچیده ی مارکتینگ و تبلیغات، ایده و ترفندی جدید برای جذب مشتری ها ابداع می گردد. تمام هدف و علت پیدایش دنیای مارکتینگ بر فروش هر چه بیشتر و جلب مشتری شکل می گیرد و هر متدی که کسب و کارها را زودتر به این هدف نائل آورد ، رشد کرده و مرسوم می شود. فعالان صنعت تبلیغات با تحقیقات فراوان متوجه شده اند نقش ضد تبلیغات برای تبلیغات ، موثرتر و پیچیده تر و در عین حال بسیار تاثیرگذارتر از انواع تبلیغات مستقیم است. ضد تبلیغات یک استراتژی بازاریابی است که انگیزه های پنهان شرکت ها را تجزیه و تحلیل می کند. یک کمپین ضد تبلیغات به مصرف کنندگان کمک می کند تا تصمیم خود را در راستای انتخاب برند مذکور راحت تر بگیرند.
یکی از این روش ها ، ترغیب برندها بر فعالیت بر علیه خودشان است. اگرچه این امر کاملا عجیب به نظر می رسد و نمی توان تصور کرد که یک برند، برعلیه خود اقدام کند، با این حال واقعیت این است که اگر در این زمینه کاملا هوشمندانه رفتار شود، بدون شک به نتایجی فوق العاده ای دست پیدا خواهید کرد. بسیاری از شرکت های بزرگ دریافته اند که ترغیب نمودن افراد به خرید، یک اقدام رایج و تکراری است. اما هنگامی که بیلبوردهای شهر پیامی را نشان می دهد که از ما خرید نکنید به شدت مورد توجه قرار می گیرد و ذهن را درگیر می نماید.
حتما در تبلیغات تلویزیونی هم دیده اید. تیزرهای تبلیغاتی که ما را از مصرف روغن های نامرغوب که برای سلامتی مضر است منع می کند و در پایان تیزر، لوگوی برند خاص روغن را به نمایش می گذارد. در واقع بسیاری از برندها محصولات خود را برای آنچه که در واقع هستند، نمی فروشند، بلکه با هدف قرار دادن احساسات ما و اینکه منفعت مصرف کننده به عنوان اولین هدف از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در حوزه ی فروش فعالیت می کنند. چرا که بزرگان مارکتینگ دریافته اند که وقتی صحبت از بازاریابی می شود، احساسات می توانند بسیار مؤثرتر از واقعیت ها باشند. در واقع تبلیغات یک تلاش آگاهانه و منظم برای شکل دادن به احساسات مشتری و ترغیب او به انتخاب و خرید است. در حالیکه در تبلیغات ضد تبلیغ، به مخاطب هدف ، این آگاهی را می دهد که به ماهیت پیام تبلیغاتی فکر کند یا با آن تبلیغات مقابله کند، که در هر صورت هدف جلب توجه مشتریان حاصل شده است.
دنیای پیچیده ی مارکتینگ این ترفند را به شدت می پسندد.اما باید به شدت حواستان به معایب این روش تبلیغات نیز باشد و مرز باریک آن را بین محبوبیت و تخریب شدن بشناسید. گاهی اوقات معیارها و اصول یک تبلیغات موثر به درستی رعایت نمی شود و اینجاست که تبلیغات به جای آنکه به سود شما عمل کند، به ضرر برندتان خواهد شد. اینجاست که هزینه های انجام شده و تلاش های صورت گرفته برای رساندن پیام برند به مخاطب با کوچک ترین بی توجهی می تواند بر باد رود. در تبلیغات تان از بزرگ نمایی و اغراق بیش از حد پرهیز کنید. این مرز به شدت باریک و حساس است و نمی شود گفت که استفاده از این روش غلط است و هیچ توجیهی ندارد. چرا که استفاده از اغراق ، برخی اوقات نیز جواب مثبت می دهد خصوصا زمانی که یک قضیه فان و یا کاریکاتور به تصویر کشیده شود. تعداد دفعات پخش تبلیغات هم می تواند یک ضد تبلیغ به حساب بیاید.
یکی از پر هزینه ترین و گران قیمت ترین تبلیغات ها، تبلیغات های تلویزیونی اند. اما باید به خاطر داشته باشید که اغلب افراد تمایلی به تماشای این نوع تبلیغات ها ندارند چرا که تعداد دفعات و زمان های پخش این آگهی ها طولانی و خسته کننده اند. تمام این ترفندها چنانچه با ظرافت در کنار یکدیگر قرار گیرند ، می توانند برند شما را به موفقیت نزدیک کنند. دنیای پیچیده ی مارکتینگ مانند یک تیغ دو لبه هم می تواند برند و کسب و کارتان را به موفقیت برساند و چنانچه به ظرافت های آن توجه نشود شما را فرسنگ ها از موفقیت دور سازد.