بانک-بیمه-بورس

چرا بیمه زندگی دغدغه مردم نیست

نخستین دغدغه مردم در شرایط فعلی تهیه نان شب و رفع نیازهای فیزیولوژیکی است نه تهیه بیمه های عمر و تامین آرامش روزهای آتی.

به گزارش اخبار پولی مالی، با توجه به شرایط بحرانی صندوق های بازنشستگی، بیمه زندگی می تواند مکمل خوبی برای تقویت احساس امنیت و آرامش خیال به ویژه در دوران بازنشستگی برای شهروندان به شمار آید؛ اما چرا از این امکان در کشور کمتر استقبال می شود؟ محمدحسین یوسفی، سرپرست بیمه های عمر و زندگی شرکت بیمه تعاون در مصاحبه اختصاصی با ما به این پرسش و پاسخ گفته و به نکات جالبی اشاره است:

اجازه بدهید مستقیم به سراغ اصل موضوع برویم، به نظر شما بزرگترین موانع در مقابل رشد بیمه‌های زندگی در کشور شامل چه مواردی می شود؟

موانعی را که برای بیمه‌های عمر می‌توانیم در نظر بگیریم به چندین طبقه می‌توان تقسیم کرد. یکی موانع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و موانع اعتقادی هست. این‌ها را اگر بخواهیم هرکدام باز کنیم داخل هر کدام موانعی برای عدم گسترش بیمه‌های زندگی وجود دارد. ولی در نهایت بزرگترین مانعی که در جامعه دیده می‌شود مانع اقتصادی است. به صورت طبیعی کشورهای جهان سوم با ماهیت این بیمه نامه مشکل دارند. این مختص کشور ما نیست اما نکته اینجا است که ما حتی از کشورهای هم سطح خودمان هم در این زمینه عقب تر هستیم. همیشه در صحبت‌ها گفته می‌شود که مردم هندوستان برخی نان شب ندارند ولی بیمه عمر را برای خودشان خریداری می‌کنند. مردم ژاپن و کشورهای اروپایی چندین بیمه عمرا دارند که وارد ان نمی‌شوم. این قضیه نشان می‌دهد که مقداری قضیه تقصیر ما هم هست. به هر حال به نظر من بزرگترین عامل، عامل اقتصاداست و در قسمت دوم عامل اجتماعی و فرهنگ سازی.

توضیح بیشتری در این باره بدهید؟

بیمه در طبقه بندی احتیاجات در نظریه‌ها ( مازلو) جزو طبقه بندی سوم است. احتیاج روزمره ما نیازهای فیزیولوژیکی ما است و بعد احترام و بعد موارد دیگر. موضوعی که هست، باتوجه به وضعیت اقتصادی، مردم شاید این یک اهرمی برای رشد و یا برعکس تلقی کنند. یعنی این قضیه گرانی و وضعیت اقتصادی شبیه یک تیغ دو لبه است که عامل مثبت و منفی خواهد بود. ولی اگر از دید یک فرد معمولی و یک فرد که در جامعه زندگی می‌کند نگاه کنید،‌اولین دغدغه او نان شب است. این درجه بندی را اگر کنار بگذارم، قشر متوسط به بالا اولویت بیمه دارند و مطمئنا جامعه هدف بسیاری از شرکت‌های بیمه همین افراد هستند و با طراحی‌های بیمه ای که دارند می‌خواهند به این مردم خدمت کنند.

چه راهکاری برای رشد بیمه های عمر در کشور پیشنهاد می‌کنید؟

راهکارهای زیادی وجود دارد. بهترین کار این است که شهروندان ما از کودکی با بیمه های عمر آشنا شوند. همیشه هم گفته شده که این درس بیمه و الفبای بیمه و حقوقی که بیمه شده و بیمه گذار و بیمه گر نسبت به هم دارند باید در مدارس تدریس شود. مثلا در کشور ترکیه کودکان تا کلاس پنجم که درس می‌خوانند، حق و حقوقی که در جامعه دارند به آن‌ها درس داده می‌شود. یعنی اگر در جامعه فردی به من چیزی گفت نسبت به او چه حقی دارم و خانواده چه حق و حقوقی نسبت به کودک دارد و جامعه چه حقوقی دارد. این‌ها کاملا تعریف شده است. متاسفانه در کشور ما این موضوع وجود ندارد و حق و حقوق خود را کامل نمی دانیم و نمی‌دانیم اگر حق ما داده نشد از چه مرجعی باید این را طلب کنیم. به همین خاطر اگر بخواهیم زیربنایی نگاه کنیم این فرهنگ سازی از مدارس می‌بایست انجام می‌شد. کارهایی انجام شده مانند زنگ بیمه ولی تاثیر آنچنان که باید نداشته است. این به عنوان یک درس و واحد درسی در کشور و مدارس کشور باشد که بیمه چه خدماتی می‌خواهد برای مردم انجام دهد و در نهایت این به جامعه و اقتصاد کشور بر می‌گردد. اگر اتفاقی برای فردی بیافتد این اتفاق برای خود شخص نیست .برای خانواده و همسایه اش هم هست و در راس آن به کل جامعه می‌رسد. اگر بخواهیم این اتفاقات را تعدیل و کنترل کنیم مطمئنا کنترل این بلایا و و اتفاقات آسان خواهد شد که برای هر خانواده ای ممکن است بیافتد.

اما موضوع بعدی که باید چه کاری برای بهبود این شرایط انجام دهیم،‌ باید لزوم استفاده از بیمه های عمر را به صورت فرهنگ درآوریم و این کار را با تکرار در تلویزیون، بیلبوردها، روزنامه ها شبکه های اجتماعی نهادینه کنیم. باید به مردم بگوییم که این بیمه برای شما و زندگی شما است. به صحبت‌های قبلی بر می‌گردم که هندوستان با وجود اینکه مردم فقیر زیاد دارد ولی درصد بیمه نامه‌های عمرشان بسیار بیشتر از کشور ما است. این نشان از رشد فرهنگ در این حوزه است که این‌ها فهمیده اند که باید بیمه شوند. در مثلی دیگر، در کشور مالزی بیمه نامه‌هایی مشخص شده که از بدو تولد است. دولت هم کمک می‌کند. از بدو تولد، کودکی که به دنیا می‌آید حق بیمه ای دارد و بعد این بیمه نامه را در اختیار خانواده می‌گذارند و بعد از ۱۸ سالگی این بازخرید می‌شود. در نتیجه کودک با رسیدن به دوران جوانی، قدرت پرداخت هزینه دانشگاه و خانه اش را دارد . اگر بخواهد سفر خارج انجام دهد و تحصیلات انجام دهد هزینه هایش را دارد و باری برای خانواده اش نیست. جالب این که، حجاجی که کشورهای شرق آسیا دارند اکثرا جوان هستند. باید جای سوال باشد که چرا آن‌ها در جوانی آن کار را انجام می‌دهند ولی در کشور ما باید همه هفتاد ساله شوند تا به حج بروند. دلیل همین بیمه‌های عمر و زندگی است که آن‌ها از بدو تولدشان این بیمه نامه‌ها را دارند. سن قانونی که می‌رسد بیمه حج دارند./ اختصاص اخبار پولی مالی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا