پیامدهای تدریس بدون تخصص
فعالیت شغلی در مسیری خارج از تخصص در کشور ما پدیده رایجی است. اما در برخی موارد خاص نمیتوان پیامدهای دنبالهدار چنین پدیدهای را نادیده گرفت. تدریس بدون تخصص یکی از این موارد است که به دلیل تربیت نسل آینده بسیار اهمیت دارد. ما در این مطلب به شناسایی عوامل مسبب و پیامدهای این پدیده میپردازیم.
به گزارش تفاهم آنلاین، سالهاست فعالیت شغلی خارج از تخصص افراد در جامعه ما به یک شوخی دردناک و تکراری تبدیل شده است. در حال حاضر هیچ یک از ما در مواجهه با این پدیده شگفتزده نمیشویم.
اما مسئله مهم این است که این پدیده دو وجه کاملاً متمایز دارد.
گاه فردی مشغول به کاری است که علاقه و استعداد آن را دارد ولی ارتباطی با تحصیلات او ندارد. چنین افرادی در واقع کمی دیر مسیر خود را پیدا کردند.
ولی گاه فرد مشغول به کاری است که نه تنها علاقهای به آن ندارد بلکه با دانش او نیز همخوانی ندارد. چنین افرادی در واقع به اجبار مشغول به این کار هستند.
هر قدر گروه اول میتوانند در مسیر موفقیت پیشروی کنند گروه دوم نه تنها در مسیر موفقیت قرار ندارند بلکه مانع پیشرفت مجموعه کاری خود نیز میشوند. بدترین نمونه از گروه دوم، معلمانی هستند که در زمینهای خارج از تخصص خود مشغول تدریس هستند.
چرا معلمان در زمینه غیرتخصصی تدریس میکنند؟
مشکلات سیستم آموزشی
کمبود نیروی متخصص برای تدریس در رشتهای خاص یکی از دلایل اجبار معلمان به تدریس غیرتخصصی است. بدیهی است برنامهریزی بلند مدت در سیستم آموزشی کشور برای جذب نیروی ماهر در زمان و مکان مناسب به سادگی میتواند این مشکل را برطرف نماید.
تغییرات قوانین
قوانین نظام آموزشی کشور نیز نقش مهمی در این پدیده دارند. اعمال برخی تغییرات ناگهانی، مدارس را با کمبود نیروی انسانی مواجه میسازد. لذا ایشان ناگزیر به استفاده از نیروهای غیرحرفهای هستند.
برخی قوانین خاص مانند “پذیرش انتقالی به شرط تدریس ابتدایی” نیز سبب ترغیب معلمان به این امر میشود. کسب درآمد بیشتر و یا تدریس دروس آسانتر نیز از دیگر دلایل معلمان برای پذیرش چنین شرایطی است.
نیاز شخصی معلمان
دلایل شخصی نیز از دیگر عوام چنین پدیدهای است. به عنوان مثال معلمانی که در شهرهای غیربومی تدریس میکنند تمایل زیادی دارند تا در شهر خود استخدام شوند. لذا اگر در شهر خود با تقاضای تدریس غیرتخصصی مواجه شوند آن را بر تدریس تخصصی در شهر غیربومی ترجیح میدهند.
پیامدهای تدریس بدون تخصص
– کاهش کارایی
روشن است که عدم تسلط کامل معلم بر موضوع تدریس بازدهی کار او را کاهش میدهد. عدم استفاده از دانش تخصصی انگیزه معلم در کلاس را کاهش میدهد. نتیجه چنین تدریسی، افت تحصیلی دانشآموزان و عدم رضایت درونی معلم است.
– آموزش ناکارآمد
برای تربیت نسلی خلاق و پژوهشگر، معلم باید انگیزه و اشتیاق درک مطالب را در دانشآموزان ایجاد کند. در حالی که در تدریس غیرتخصصی معلمان برای تشریح مطالب درسی نیز اشتیاق خاصی ندارند؛ تحقیق و پژوهش و خلاقیت که هیچ.
راهحل چیست؟
بدون تردید برنامهریزی بلندمدت برای سیستم آموزشی کشور مهمترین اقدامی است که باید صورت گیرد. این برنامهریزی باید جذب نیروی متخصص نظام آموزشی را ضمانت کند تا دیگر هیچ معلمی به اجبار، به تدریس غیرتخصصی مشغول نشود.
دانش و مهارت معلم لازمه خلق تجارب مثبت و بهبود کارایی یک کلاس درس است. فراموش نکنیم اولین پیامد تداوم و استمرار یک پدیده، عادی شدن آن و نادیده گرفتن نقاط ضعف و تبعات منفی آن است.
شاید این پدیده از دیدگاه یک معلم، تنها پر کردن ساعات و دریافت حقوق آن باشد اما از دیدگاه کلان اجتماعی، هدر دادن فرصت ارزشمند شناسایی استعدادهای نسل جوان و پرورش نیروهای کارآمد برای آینده این سرزمین است.