روزه فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شامل می شود و در یک کلام آنکه تمامی وجود آدمی در اختیار احکام و فرائض الهی باشد. بار دیگر ماه مبارک رمضان فرا رسید ماهی که سراسر مهر، رحمت، امید و نعمت است. عید اولیای الهی و بهار قرآن، گلستان دعا و بوستان مناجات با معبود. ماهی که شب قدرش ظرف نزول قرآن است. شب نور و برکت، شب عفو و رحمت، شب آزادی و حریت و شب بیداری و سعادت و اگر چنین ماه و چنین شبی نبود چگونه انسان غفلت زده و آلوده و در بند هواها و هوسهای نفسانی را امید به بیداری و بازگشت به خویش بود.
عاشقان کوی دوست ماههاست که در انتظار فرارسیدن این ماه اند و از رجب به استقبالش شتافتند تا با زلال عطوفت الهی غبار از جان و زنگار از قلب خویش بزدایند؛ و ما نیز قلم به کف گرفتیم تا با نگارش ذره ای از بیکران فضیلت و آثار و ثمرات روزه، پندی به خویش و تذکری به دوستان اهل معرفت دهیم.
فضیلت ماه مبارک رمضان
براساس آیات و روایات، ماه مبارک رمضان ماهی است ممتاز از دیگر ماهها و از حیث فضیلت بسیار برتر از آنها که نه فقط در امت پیامبر بلکه در امم سابق نیز چنین بوده است. قرآن نزول خود را در این ماه عظیم میداند: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ» براساس روایات، دیگر کتب آسمانی نیز در این ماه نازل شده از جمله طبق روایتی از امام صادق (ع) «تورات» در ششم ماه مبارک رمضان، «انجیل» در دوازدهم، «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل گردیده است.
ماه رمضان «شهر ا…» لقب گرفته است. براساس این قول رمضان اسمی از اسماء الهی است و از اینرو در حدیثی از امام علی (ع) آمده است که فرمودند: «لاتقولوا رمضان و لکن قولوا شهر رمضان فانکم لاتدرون ما رمضان؛ نگویید رمضان، بلکه بگویید ماه رمضان. همانا شما نمیدانید رمضان چیست؟»درباره معنای «رمضان» علاوه بر قول نقل شده در بالا دو معنای دیگر نیز بیان شده است که نظر به ارتباط معنای لغوی با فضیلت این ماه ذکر آن خالی از فایده نیست؛ و ما این دو معنی را از تفسیر لطیف کشف الاسرار نقل می کنیم: «اینک ماه رمضان اقبال کرد بر دوستان، ماهی که هم بشوید و هم بسوزد. بشوید به آب توبه دلهای مجرمان، بسوزد به آتش گرسنگی تنهای بندگان، اشتقاق رمضان از «رَمْضا» است یا از «رَمَضَ» اگر از «رمضا» است آن سنگ گرم باشد که هر چه بر آن نهند بسوزد و اگر از «رمض» است باران باشد که به هر چه رسد آن را بشوید.»
در ابتدای خطبه طولانی پیامبر اکرم (ص) نیز که در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد شده است گوشه ای از فضیلت این ماه بیان شده و آمده است: «ای مردم بدرستی که رو کرده به سوی شما ماه خدا و رحمت و آمرزش الهی، ماهی که نزد خدا بهترین ماهها و روزهایش بهترین روزها و شبهای بهترین شبها. ای مردم! درهای بهشت در این ماه گشوده است؛ و درهای آتش بسته… و شیاطین در بندند…»
سخن در باب فضیلت این ماه بسیار است و مجال اندک.اما برای ورود به بحث حقیقت روزه و آثار و ثمرات آن لازم بود شناختی هر چند اندک از فضیلت این ماه داشته باشیم چرا که درخت عمل در سرزمین معرفت می روید اگر این معرفت درست باشد عمل صالح نیز درست و در غیر این صور ت عمل ما آفت پذیر خواهد بود.
حقیقت روزه
قرآن کریم در اشاره ای بسیار کوتاه، اما پر مغز و پر معنی حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه ۱۸۳ سوره بقره می خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! روزه بر شما واجب شد همانگونه که بر پیشینیان شما واجب گردید باشد که پرهیزکار شوید.»
خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز می کند و چه خطابی برتر از خطاب معبود با انسان، که چنین نوای گوش نوازی قبل از هر چیز تمامی سختی های روزه را از یاد انسان می برد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهی می فرمایند: «لذّة ما فی النداء اَزال تَعَ بَ العبادة و العناء؛ لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختی عبادت را از بین می برد».
در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را که در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان می کند و می فرماید: «لعلّکم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت کوتاه میتوان دنیایی از معنا را فهمید چرا که تقوا «خیر دنیا و آخرت» و «سرآمد همه کارهاست» و رسیدن به این مهم یعنی نهایت کمال آدمی و سعادت دنیا و آخرت.
چنانکه تقوا همه جانبه است و فقط به تقوای قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، محدود نمی شود و شامل همه این ابعاد می گردد. روزه نیز فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شامل می شود و در یک کلام آنکه تمامی وجود آدمی در اختیار احکام و فرائض الهی باشد.
چنین روزه ای سپر آدمی است در برابر آتش، بهشت را واجب می کندو خالص شدن آدمی را به همراه می آورد و به میراث روزه که همان یقین به ذات اقدس الهی است نایل می کند. در حدیث معراج آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرم ود: روزه حکمت به ارث می نهد و حکمت معرفت و معرفت یقین می آورد و، چون بنده به یقین رسید دیگر برای او اهمیتی ندارد که چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختی یا به آسانی».
اما روزهای که فقط امساک از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهی و واجبات خداوندی باشد بهره آن همان گرسنگی و تشنگی و رفع تکلیفی بیش نخواهد بود. چنانکه پیامبر خدا (ص) می فرمایند: «بسا روزه داری که بهره او از روزه اش گرسنگی و تشنگی است و بسا شب زنده دا ری که بهره او از عبادت شبانه اش فقط بی خوابی است.» چه خسران زده ایم اگر تشنگی و گرسنگی را تحمل کنیم و دست خالی این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را که همان اصل روزه است به همراه داریم، اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره کرده ایم سپری که از ما در برابر آتش محافظت نمی کند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود که پیامبر عظیم می فرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها» روزه سپر است تا زمانی که (آدمی با اعمال ناشایست) آن را ندارد»
مراتب روزه
چنانکه تقوا را مراتبی است و انسانها در بهره مندی از آن یکسان نیستند روزه هم که ابزاری برای رسیدن به تقوا است درجات و مراتبی دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه برای آن قایل شده اند.
روزه عوام که همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمی دفع تکلیف می کند.
روزه خواص: که علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز می کنند سایر اعضای بدن نظیر چشم و گوش و دهان و… از گناهان دوری می کنند که افطار چنین روزه ای، ارتکاب گناه و انجام معصیت است.
امام علی (ع) چنین مرتبه ای را اینگونه معرفی می فرمایند: «روزه داری، پرهیز از حرامهاست، چنانکه انسان از خوردن و آشامیدن خودداری می کند».
روزه خواص خواص: که علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزه دار، دل را از مشغول شدن به افکار دنیوی و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت کند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانکه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛ بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار».
این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقای الهی است و رسیدن به چیزی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده، و به خاطر احدی خطور نکرده است.
رشیدالدین میبدی در تفسیر گرانسنگ کشف الاسرار با بیانی لطیف این مرتبه از روزه را چنین بیان می دارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقیقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانکه تو تن را به روزه داری و از طعام و شراب بازداری ایشان دل را به روزه در آرند و از جمله مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزه داری. ایشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. میدان روزه تو یک روز است، میدان روزه ایشان یک عمر».