تبعات خامفروشی مواد معدنی
نقش مواد معدنی استراتژیک در تحقق دانش و توسعه کشور بسیار حیاتی است. در حالی که کشور ما از لحاظ ذخایر معدنی در فهرست برترینهای جهان قرار دارد ولی سهم اقتصاد معدن در اقتصاد کشور ما قابل توجه نیست. خامفروشی مواد معدنی تبعات اقتصادی فراوانی برای کشور دارد لذا موازنه میان تولید و مصرف مواد معدنی ضرورت دارد.
به گزارش تفاهم آنلاین، در دنیای امروز، مواد معدنی استراتژیک، ابزار تحقق دانش و لازمه توسعه است. لذا خامفروشی مواد معدنی تنها از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت نیست. از عصر سنگ و آهن گرفته تا عصر تکنولوژی امروز و عصر ذرات بنیادین و بلورهای هوشمند آینده، در تمامی اعصار نیاز به مواد معدنی وجود داشته، دارد و خواهد داشت.
زیرا برای تولید ابزار و تجهیزات دقیق و هوشمند به این مواد معدنی نیاز هست و تنها روشهای تغییر و تبدیل این مواد برای مصرف تغییر مییابد. بنابراین خامفروشی مواد معدنی مانعی برای توسعه و پیشرفت و در نتیجه کسب ثروت افزایش رفاه در جامعه است.
اهمیت اقتصاد معدن در کشور ما
به طور متوسط در کشورهایی که صاحب معدن هستند سهم صنایع معدنی در تولید ناخالص ملی حدود 7 درصد است 30 درصد اقتصاد این کشورها به اقتصاد معدنی اختصاص دارد.
در کشور ما سهم صنایع معدنی در تولید ناخالص ملی حدود یک درصد است و تنها 5 درصد اقتصاد کشور به اقتصاد معدنی اختصاص دارد.
این در حالی است که 3 درصد از ذخایر معدنی دنیا و 70 نوع ماده معدنی مختلف در کشور ما وجود دارد. علاوه بر ذخایر معدنی غنی، کشور ما از امتیازاتی چون نیروی کار فراوان نیز برخوردار است که میتواند در مسیر ارزش آفرینی مواد معدنی بسیار مفید باشد.
تبعات خامفروشی مواد معدنی
محدود کننده مبادلات تجاری
رواج خامفروشی، تنوع و قیمت صادرات کشور را محدود میسازد. بدیهی است خریداران خارجی، خرید مواد خام با قیمت پایین را ترجیح میدهند زیرا در این شیوه منافع فراوان ارزشآفرینی و فروش محصولات متنوع نصیب آنها میشود.
مضاف بر اینکه در خامفروشی امکان تفکیک مواد معدنی وجود ندارد. در حالی که به عنوان مثال برخی ناخالصیهای موجود در کانسنگ آهن در صورت جداسازی و پالایش، ارزشمند است و برای تولید محصولات خاصی کاربرد دارد. بنابراین در خامفروشی، چنین موادی عملاً هدر میرود و به رایگان در اختیار خریدار قرار میگیرد.
کاهش ثروت ملّی
ذخایر معدنی کشور، ثروت ملّی است که منابع آن تمام شدنی است. لذا باید مصرف آن مطابق برنامهریزی استراتژیک و آیندهنگرانه صورت گیرد. بنابراین هم خامفروشی مواد معدنی، هم ارزش صادراتی بسیار اندکی دارد و هم موجب کاهش ثروت ملی میشود.
تضعیف صنعت
مواد معدنی، سرمایه و ثروت مولدی است که با تأمین مستقیم خوراک صنایع اصلی و تأمین غیرمستقیم خوراک صنایع تبدیلی، چرخ صنعت کشور را به حرکت در میآورد. لذا خامفروشی با هدر دادن مواد معدنی حیات صنایع مختلف کشور را تهدید میکند.
افزایش واردات
در دنیای امروز، کشورهایی که تکمیل زنجیره ارزش را در اختیار دارند بیشترین منفعت را کسب مینمایند. تکمیل زنجیره ارزش و شکلگیری صنایع وابسته و تبدیلی علاوه بر تولید ثروت، وابستگی کشور به واردات را کاهش میدهد در حالی که گسترش خامفروشی مانع از شکلگیری روند صنایع تکمیلی شده و موجب افزایش واردات محصولات مصرفی میشود.
از دست دادن فرصتهای شغلی
در صورت تکمیل فرایند فرآوری مواد معدنی و شکلگیری صنایع تکمیلی، همزمان با ارزشآفرینی، فرصتهای تازهای برای اشتغال ایجاد میشود. بنابراین خامفروشی مانعی برای اشتغالزایی و افزایش سطح رفاه در جامعه نیز محسوب میشود.
سخن آخر
با پذیرش دو حقیقت “محدودیت ذخایر معدنی” و “نقش حیاتی مواد معدنی در تحقق دانش ” ضرورت ایجاد موازنه میان تولید و مصرف مواد معدنی نمایان میشود.
لازم است با استفاده بهینه از مواد معدنی، سرمایهگذاری در صنایع تبدیلی و تکمیلی و جلوگیری از خامفروشی مواد معدنی حرکت در مسیر توسعه کشور را تسهیل نماییم.