کارآفرینان جوان همواره به دنبال خلق فرصت های نو با چاشنی خلاقیت هستند، غافل از آنکه فرصت های بکر بسیاری در بازارهای کمتر مورد توجه وجود دارد، که می توان آن ها را احیا نمود. این ها دقیقا همان بازارهایی هستند که محصول یا خدماتی ارائه می دهند که در آن ها رقابت وجود ندارد و یا رقابت بسیار کمتری وجود دارد. در واقع شما باید در جستجوی کسب و کاری باشید که کمتر به آن توجه شده است و یا سازمان های بسیار کمی در آن فعالیت کرده اند و هیچ فشار رقابت برای کاهش قیمت ها وجود ندارد. چرا که تا مادامی محصولات تولیدی در شرکتی تحت فشار قیمت گذاری قرار بگیرد ، احتمال شکست به شدت بالا می رود.
در یک کلام ، کسب و کارهای جدیدی که در تمام مشاغل و صنایع بدنبال فضای بازاری بدون مدعی اند، مسیر موفقیت را بسیار هموارتر طی می نمایند واز سود بیشتری بهره مند خواهند شد.
در واقع در بازارهای کمتر مورد توجه ، به جای تمرکز بر روی فضای رقابتی، روی بازار فعلی تمرکز می کنند. در این کسب و کارها به گونه ای متفاوت فکر می شود و خلاقیت سیستماتیک به آن ها کمک می کند تا از فرصت های پیشروی خود با چاشنی ریسک پذیری بهترین بهره برداری را نمایند. واضح تر بگوییم، این کسب و کارها نماد بخشی از بازار است که در آن طعمه ها و فرصت هایی وجود دارد که کسی به سراغ آنها نرفته است، بنابراین نیازی به درگیری و رقابت نیست. البته این دیدگاه تجارت سنتی را به چالش می کشاند. در دیدگاه سنتی کسب و کارهایی که هزینه ی بیشتری را متقبل می شوند، ارزش بیشتری را به مشتریان شان ارائه می دهند. در حالیکه در در بازارهای کمتر مورد توجه می توان با هزینه ی کمتری و تنها با بهره مندی از خلاقیت و نوآوری ارزش متمایز را به مشتریان ارائه داد.
اما چگونه به بازارهای کمتر مورد توجه ورود نماییم. اگر می‌خواهید خدمات یا محصول شما دیده شود، ابتدا باید شکافی را پیدا کنید که نیاز مشترک گروهی از مخاطبان در آن نهفته است و تا امروز کمتر کسی در صدد رفع آن نبوده است یا گاهی ممکن است گوشه کاملا بکر باشد و شما بعنوان اولین نفر این نیاز را شناسایی کرده باشید. شما کاشف این نیاز بوده اید و از اینرو در این حیطه هیچ رقیبی نخواهید داشت. البته در بازارهای کمتر مورد توجه تعداد مشتریان کمتر است. بازار مواد غذایی ارگانیک نمونه خوبی از این بازارهاست. چرا که فروش در این بازار در مقایسه با مارکت انبوه نسبتاً محدود است.
تمرکز و حفظ منابع بیشتر از مزیت های بی نظیر این بازارهاست. از آنجایی که خدمات در این روش برای مشتریان کمتری ارائه می‌شود، شرکت ها می توانند منابع بیشتری را برای شناسایی بازار هدف خود در نظر بگیرند که منجر به اثربخشی بیشتر بازاریابی می‌شود.از سویی رقابت کمتری نیز در این حوزه وجود دارد و قطعا هرگز شرکت های بزرگ به این حیطه ورود نخواهند کرد. شاید همین امر حاشیه ی سود شما را بالا خواهد برد، چرا که فشار کم رقابتی به بازارها امکان می دهد تا با قیمت‌های بالا بفروشند و حاشیه سود بالایی کسب کنند. آنها محصولات انحصاری را ارائه می‌دهند که مصرف کنندگان معمولا حاضر به پرداخت قیمت‌های بالاتری هستند و همین امر نوعی وفاداری در میان مشتریانتان ایجاد خواهد کرد.
شناخت هر چه بیشتر و دقیق تر بازارهای کمتر مورد توجه می تواند حوزه ی جذابی برای بسیاری از فعالیت های کارآفرینانه و کسب و کارهای کوچک و زود بازده باشد.
