امروز دوازدهم اردیبهشت ، روز گرامیداشت مقام شامخ معلم است. معلمانی که دروازه های تربیت یک نسل اند و آینده ی یک کشور را رقم می زنند. این مناسبت بهانه ای است تا به مشکلات معیشتی این قشر زحمتکش و انسان ساز نگاهی جدی تر داشته باشیم. تأمین نبودن معلم ها به لحاظ معیشت و جایگاه نه تنها موجب بیانگیزه شدن معلم ها در شغل حساس معلمی میشود و این یکی از بزرگ ترین خطرات پیش روی نظام تعلیم و تربیت هر کشوری است. البته سال هاست که تکریم مقام معلم تنها در حد سخنرانی ها و همایش های یک روزه باقی مانده است، در حالیکه نظام آموزش و پرورش کنونی با مشکلات متعددی مواجه است که اولویت نداشتن موضوع آموزش در دولتهای مختلف این مشکلات را مزمن کرده است.
با این وجود هنوز حقوق و مزایای معلمان با آنچه که در خور تلاش ها و وظایف شان است ، فاصله ی قابل توجهی دارد. البته متاسفانه در طی این سال ها ، عده ای برای توجیه کم بودن این دستمزدها اشاره به ساعت کم کاری معلمان و تعطیلات شان داشته اند. در حالیکه کار آموزش معلمان حتی در آموزش های مجازی دوران کرونا نه تنها در ساعات کاری، بلکه تقریبا بصورت بیست و چهار ساعته صورت می گرفت. مازاد بر اینکه آیا باید به ارتشی ها تنها در زمان جنگ حقوق داد؟ یک نظامی در زمان غیر نظامی خودش را به روز نگه می دارد تا در جنگ از توانش استفاده کند. معلمین زحمتکش ما نیز همواره در حال تلاش و زحمت اند تا بتوانند پاسخگوی سئوالات دانش آموزان باشند و در تابستان ها هم آموزش ضمن خدمت می بینند و طرح درس می نویسند.
حتی با وجود یک دهه وقفه در اجرایی شدن طرح رتبه بندی معلمان اکنون نیز اعتراضات و نارضایتی های معلمان در مراحل اجرا شدن این طرح به شدت فراگیر است. چرا که آنچه قانون در نظر گرفته است و آنچه که قرار است اجرایی شود تفاوت بسیار زیادی با یکدیگر دارند. طرحی که در اسناد بالا دستی همچون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (ابلاغی رهبری)، نقشه جامع علمی کشور و برنامه ششم توسعه، بر آن تأکید شده است.
البته این را هم باید در نظر گرفت معلم ، معلم است. چه معلمان عزیزی که استخدام دولت و آموزش و پرورش اند و چه عزیزانی که با حداقل دستمزد در مدارس خصوصی و غیر انتفاعی مشغول به خدمت اند. شهریه های بالای مدارس غیر انتفاعی از یکسو و حقوق دستمزد ناچیز معلمان غیر انتفاعی از سوی دیگر با توجه به شرایط اقتصادی کنونی و سختی معیشت باید هر چه سریع تر مورد بررسی و رسیدگی جدی قرار بگیرد.
بماند که بسیاری از معلم های مدارس غیر دولتی بیمه ندارند. البته در مناطقی که هم بر اساس نظارتهای سازمان مدارس غیرانتفاعی مدیران مدرسه مجبور میشوند معلم را بیمه کنند، برای توجیه قانونی بودن کارشان معلمها را پانزده روز بیمه میکنند. حقوق معلمهای غیرانتفاعی حتی از یک کارگر ساده نیز به مراتب پایین تر است. شهریه های چند ده میلیونی و بعضا صد میلیونی و حقوق های چند میلیونی که البته جای هیچ اعتراضی را باقی نمی گذارد و هر گونه شکایتی می تواند معلم را مثل آب خوردن از کار بیکار نماید. معلمانی که نه سنوات دارند و نه سابقه کار که دورههای آموزشی در ارتقای شغلی شان تاثیر گذار باشد.
امید آن می رود ، اجرای درست طرح رتبه بندی معلمان در کنار ساماندهی وضعیت سایر معلمان موسسات خصوصی، کمی اوضاع معیشتی این قشر دلسوز را بهبود بخشد.