اجتماعی

وضعیت بغرنج “سقط‌جنین” و سقوط آزاد کاهش جمعیت در ایران!

عوامل اقتصادی حتی جزء عوامل اولیه اقدام به سقط جنین عمدی یا سقط جنین جنایی نیست و بالاترین علت آن نوع نگرش به زندگی و فرزند‌آوری است؛ ایران ۱۵ سال است که جمعیت خود را جایگزین نمی‌کند!

به گزارش تفاهم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران پویا؛ برنامه محدود کردن جمعیت و تنظیم خانواده در ایران با این کلیشه‌ غلط آغاز شد که کاهش جمعیت برای مردم مفید است! از سال 1368 برنامه کاهش موالید آغاز شد، در آن زمان به‌طور میانگین هر خانواده دارای 7 فرزند بود، در آن زمان ضرورت کاهش جمعیت تشخیص داده شد، برنامه مدون بر این بود که طی 23 سال این تعداد فرزند به 4 فرزند در خانواده برسد اما در سال 1373 نرخ باروری میانگین 4 فرزند در هر خانواده محقق شد؛ بنابراین شیب نزولی نبود بلکه نوعی سقوط بود! از سال 1390 به بعد، وقتی ابعاد بحران جمعیتی کشورمان کاملاً آشکار شد که سازمان ملل، بحران جمعیت ایران را اعلام کرد! با این وجود که ایران به شدت به سمت پیری حرکت می‌کند و قطعاً در آینده یک بحران عظیم را خواهیم داشت، باید مسئولان کشور در خصوص مسائلی مانند جلوگیری از سقط، عوامل ناباروری، موانع ازدواج و ازدواج منجر به فرزند و افزایش جمعیت تدابیر اساسی بیندیشد. از دیگر مشکلاتی که موجب کاهش جمعیت ایران شده، سقط‌جنین است؛ هشدارهای پی‌ در پی مسئولان در پی کاهش جمعیت، امروز کشور را در سطح بین‌ الملل زیر سؤال برده و ایران را با چنین رشد جمعیتی، کشوری سالمند پیش‌ بینی می‌ کنند!

محسن فتحی-عضو هیئت مدیره بهداشت و درمان مجلس یازدهم در مورد سقط‌ های روزانه کشور عنوان کرد: متاسفانه میزان سقط جنین در کشور بسیار بالا رفته است که تعدادی از آنها مجاز و تعدادی نیز غیرمجاز هستند.

آمار نشان می دهدتولد سه ماهه اول سال 98 در مقایسه با تولدهای سال 1379 با کاهش 13 درصدی مواجه بوده که در دو دهه اخیر ایران بی‌ سابقه است؛ روند تغییرات باروری در سه کشور ایران، ترکیه و آمریکا نشان می‌ دهد که ایران با سرعت زیادی تنها در 20 سال، نرخ فرزندآوری خود را به کمتر از 2 فرزند رسانده است و 15 سال است که جمعیت خود را جایگزین نمی‌ کند!

عوامل اقتصادی حتی جزء عوامل اولیه اقدام به سقط جنین عمدی یا سقط جنین جنایی نیست و بالاترین علت آن نوع نگرش به زندگی و فرزند‌آوری است؛ عواملی که موجب سهولت سقط جنین و بالا رفتن عجیب آمار آن شده است، عبارتند از:

1-خلاء اطلاعاتی جامعه در باره پیامدهای سقط جنین

2-سهولت دسترسی به داروهای سقط جنین

3-عدم وجود نظارت دقیق بر عملکرد ماماها و پزشکان حوزه زنان و زایمان

4- سقط‌ های قانونی یا درمانی که منشاء عقلی و پزشکی محکمی ندارند

تغییر نگرش جوانان امروزی به زندگی مشترک، تحصیلات بیشتر و رفاه بالاتر به خودی خود تغییر دیدگاه مثبتی است اما وقتی مانند یک هدف برای ازدواج تعیین شود، تغییری آسیب‌ پذیر تلقی شده و باید آن را مدیریت کرد؛ اما مدیریت کردن به معنی حذف یک نگرش یا ایده‌ آل نیست بلکه باید به گونه ای باشد که به اهداف دیگر صدمه نزند از جمله مشکلاتی که وجود دارد به مشکلات خانوادگی مثل تفاوت سطح فرهنگی، سطح توقع خانواده‌ها، بیماری والدین، اختلاف والدین و… اشاره کرد.

از عواملی که در کاهش آمار ازدواج دخیلند همچنین می‌ توان به مانع‌ انگاری تحصیلات اشاره کرد؛ به این معنی که به خاطر افزایش سطح تحصیلات از ازدواج ممانعت می‌ شود! نتایج بررسی‌ ها نشان می‌ دهد که گرایش به تحصیلات حداقل دو تا 3 سال به افزایش سن ازدواج منجر می‌ شود.

مورد بعد بی کاری است؛ بیکاری یکی از معضلات اجتماعی است که می‌ تواند برای قشر تحصیل‌ کرده و غیرتحصیل‌کرده اتفاق بیفتد که شاید بهتر است ریشه آن را نوع آموزش اشتباه در دبستان و دانشگاه  و عدم مهارت‌آموزی جست‌ و جو کنیم؛ در کنار این، خدمت سربازی نیز موجب به هدر رفتن دو سال از بهترین سال‌ های زندگی یک پسر می‌ شود!

مورد بعد مسئولیت‌ پذیر نبودن است؛ یکی از مسائلی که امروز پیش آمده، عدم مسئولیت‌ پذیری دختر و پسر است؛ پسران امروز حتی با داشتن شرایط مناسب برای ازدواج، اقدامی برای تشکیل خانواده نمی‌ کنند و ترجیح می‌ دهند زندگی راحت و بدون دغدغه‌ ای داشته باشند، کارهایی را که دوست دارند انجام دهند یا حتی به دلیل تنوع از ازدواج امتناع می‌ کنند و برخی از دخترها نیز برای اینکه آزادی‌ شان سلب نشود، تصمیم به ازدواج ندارند و ترجیح می‌ دهند تنها باشند!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا