کارآفرینی

تفاوت بین کارآفرینی و اشتغال زایی

آگاهی داشتن از تفاوت بین کارآفرینی و اشتغال زایی باعث شفاف سازی در جامعه و افراد خواهد شد که بدانند آیا در ردیف کارآفرینان قرار دارند و یا در ردیف اشتغال زایی ها، یا هیچ کدام.

برای اینکه با پیش زمینه ی ساده و کاربردی وارد بحث مقاله شویم بهتر است که ابتدا به تعریف درست و مشخصی از هر کدام از کارآفرینی و اشتغال زایی برسیم، تا به واقعیت نزدیک تر شویم.

 

کارآفرین کیست و کارآفرینی چیست؟

کارآفرینی از خلق کردن و نوآوری خدمت یا محصولی حاصل می شود که توسط شخصی به واقعیت خواهد پیوست. در نتیجه شخصی که خلاقانه دست به نوآوری زده است را کارآفرین گویند و به همان خلق ایده و نوآوری کارآفرینی می گویند.بطور مثال مشاغل خانگی یک نوع کارآفرینی محسوب می شود

 

اشتغال زایی چیست ؟

اشتغال زایی به ایجاد شغلی در محل یا مکانی که آن شغل نبوده است ولی همان شغل توسط افراد دیگر در مکانی دیگر در حال انجام می باشد تعریف می شود. پس در اشتغال زایی شما با مقوله ای جدید و ابتکاری روبرو نخواهید بود، بلکه زمینه ی ایجاد شغل برای افرادی فراهم می شود تا بتوانند به واسطه ی آن شغل داشته باشند.

تا به اینجا بصورت مختصر و البته واضح به تفاوت بین کارآفرینی و اشتغال زایی پی بردیم. و البته کافی نمی باشد و نیاز ضروری به مباحث بیشتری در این زمینه می باشد چون با تعاریف این دو مفهوم آشنا شدیم و نیاز به دانستن تفاوت های اساسی در این دو حوزه می باشد.

 

 

تفاوت های بارز و آشکار بین کارآفرینی و اشتغال زایی در بین کارمندان و کارآفرینان

  • کار آفرینی به بخش های خصوصی تعلق می گیرد و افراد عادی جامعه که زیر نظر هیچ گونه ارگان دولتی نیسند دست به خلق کارآفرینی و نوآوری می زنند، درصوتی که عمدتا اشتغال زایی زیر نظر و حمایت ارگان های دولتی می باشد و سازمان ها برای رفع مشکلات بیکاری اقدام به جذب نیرو با گسترده تر کردن سازمان ها، ادارات و کارخانه های دولتی می کنند.

 

  • کارآفرین خود اداره ی تمام امور را از سود و زیان متحمل می شود ولی در اشتغال زایی که کارمندان مطرح هستند کارمندان بصورت مقرر حقوق دریافت می کنند که از سودهای مربوطه بی نصیب خواهند ماند.

 

  • کارآفرین صاحب شغل است در حالیکه کارمندی که با اشتغال زایی مشغول به کار می باشد برای پول و داشتن درآمد کار می کند. کارمند برای جلب رضایت رئیس خود سخت تلاش می کند و سود حاصل از تلاش کارمند متوجه رئیس او می باشد و شاید از سود حاصل درصدی هم متوجه کارمند باشد. کارمند کار می کند، پول خود را خرج می کند و سالها این روش را مداوم ادامه می هد و با ترس از اخراج شدن از کار زندگی می کند و نسل های بعد از او هم که همین روش را انتخاب کنند گرفتار همین ترس می شوند مگر نسل باهوش تری داشته باشند.

  • کارمند برای پول کارمی کند و پول و کارمند هر دو برای کارآفرین کار می کنند.

 

  • کار آفرین در عمق بلاتکلیفی ها خود را شکوفا می کند، کارآفرین با مهارت کارآفرینی به دنیا نمی آید بلکه مهارت های لازم را آموزش می بینند و سوار بر ماشین ریسک و سبقت می شود و هدف های تنظیم شده ی خود را در مسیر راه جستجو می کنند.

 

  • به نظر می رسد که کارآفرین ترسو نباشد در حالی که کارمند همیشه با ترس و اضطراب اخراج شدن همراه هستند. . همانطور که پیتر دراکر گفت ، “هر وقت یک کسب و کار موفق را مشاهده کردید ، شخصی یک بار تصمیم جسورانه ای گرفت.”
  • کارمندان در هنگام دریافت دستمزد از کارآفرینان ، برای نقش خود دستمزد می گیرند، ولی کارآفرینان گاهی آخرین کسانی هستند که در یک شرکت حقوق دریافت می کنند ، زیرا جبران خسارت آنها به طور مستقیم با عملکرد و سود گره خورده است.

 

  • کارمندان از داشتن شغل ثابت و پایدار قدردانی می کنند این در حالی می باشد که کارآفرین بدون امنیت شغلی راحت تر است. کارآفرین به خوبی می داند که ایجاد تجارت جدید چقدر می تواند خطرناک باشد به همین دلیل ترجیح می دهد که برای ایجاد شرکتی جدید شغل پایدار را فدا کند.

 

  • کارمندان همیشه از قوانین وضع شده می بایست پیروی کنند و موظف به رعایت قوانین مجموعه خود می باشند، ولی کار آفرین باید قوانین را در هم شکند. بله درست است این یک متناقض نما یا پارادوکس می باشد. این به ظاهر عجیب به نظر می رسد ولی درست است چون کارآفرین باید بازی را برهم زند، قانون ها را بشکند و اختلال در چیزی ایجاد کند تا یک تجارت موفق را بدست بیاورد. اما برای ادامه دادن کار شرکت، کارکنان می بایست در آن لحظه و شرایط با کارآفرین باشند تا به موفقیت برسند.

 

  • کارمندان مسئولیت بخشی از وظایف و تصمیمات را برعهده دارند در حالی که کارآفرین مسئولیت تمام بخش ها را برعهده دارد. چه تصمیمات مثبت باشد و چه منفی در نهایت این کارآفرین است که تحت تاثیر تصمیمات قرار می گیرد.

 

  • کارمندان همیشه در حال کارکردن هستند در حالی که کارآفرینان همیشه در حال فروش محصول و خدمات هستند. کار بیشتر می تواند برای کارمندان خسته کننده باشد.

 

  • کارمندان در تعامل های اجتماعی بیشتری قرار دارند در صورتی که کارآفرین در ابتدا تنها می باشد.

 

  • کارمندان همیشه از شکست ناراضی و ناخرسند خواهند بود و ترس از دست دادن شغل ثابت و پایدارشان باعث ناراحتی در آنها می شود. ولی کارآفرین می داند که در شکست ها تجارب و توفیقات بدست خواهند آمد.

 

  • کارمندان در حالی کار می کنند که کارآفرینان خودشان و کسب و کارشان را رونق دهند و ایده ها و آرزوهایشان را بسازند.

برای اینکه شما یک کارآفرین باشید نیازی به یک مدیر عالی بودن از قبل و یا داشتن شغلی خصوصی نیست، چون تنها چیزی که شما را به یک کار آفرین تبدیل خواهد کرد ذهنیت می باشد، و شما می بایست ذهنیت یک کارآفرین را داشته باشید.

خوشبختانه روش هایی برای داشتن ذهنیت یک کارآفرین که شما را به موفقیت برساند وجود دارد و شما می توانید آنها را آموزش ببینید و ذهنیت را در خودتان ایجاد کنید و عمل کنید.

در پایان از شما درخواست می کنیم از تجارب خود ما و دیگر علاقه مندان به این حوزه را از طریق بخش نظرات راهنمایی فرمایید.

منبع:سایت تفاهم آنلاین

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا