در طول تاریخ بشر، ما انسان ها همیشه تشنه ثروت و قدرت بودهایم. از اینرو بسیاری از افراد در جایی برای پولدار شدن وقت و انرژیشان را سرمایه گذاری می کنند که نه آن حوزه فعالیت، پتانسیل ثروت کردنشان را دارد و نه آن ها روحیه انجام آن کار را دارند و نهایتا شکست را تجربه می کنند. از اینرو باور اکثر افراد جامعه درباره ی ثروتمند شدن در دو قالب کلی می گنجد: افراد مولتی میلیاردر یا وارث ارثی هنگفت از پدرشان بوده اند و یا این همه ثروت را از راه نامشروعی کسب نموده اند. اما یقین داشته باشید که گزینهی سومی نیز وجود دارد. او یک فرد کارآفرین ثروتمند است. ثروت شورانگیز کارآفرینان برتر جهان، افراد زیادی را ترغیب به مطالعه و بررسی راه و روش بدست آوردن این همه سرمایه می کند. کسانی که به این فهرست راه پیدا کرده اند، اول از همه یک جیب بزرگ داشته اند که هیچ محدودیتی برای پرواز دادن رویاهایشان قرار نداده اند و دوم اینکه کسب و کار خودشان را راه انداخته اند. ثروت بیشتر از این که مربوط به مقدار پول موجود در حساب بانکی باشد، مربوط به نحوه تفکر افراد است و این ضمیر ناخودآگاهتان است که اسباب ثروتمند شدنتان را فراهم می نماید.
البته شاید این تشبیه کاملا درستی نباشد، اما مفهوم را بیان می کند. وقتی شما برای دیگران کار می کنید و یا به عبارت ساده کارمند هستید، سقف درآمد شما حتی در صورت افزایش حقوق همیشه محدود است و علاوه بر آن ریسک از دست دادن شغل همیشه برایتان وجود دارد. بسیاری از افراد پیرامون ما ازاینکه برای دیگران کار میکنند، حالشان بد است. چرا که در ازای آزادی کمتر و عدم حس شکوفایی استعدادهای درونی شان برای آرزوهایشان سقفی قائلاند که همین امر سبب ایجاد حسرتی بزرگ تا پایان زندگی کاریشان است و در مقابل کسانی هستند که دل به دریا می زنند و می توانند از احساس خوب امکان دستیابی به آرزوهایشان و ثروتی نامحدود نهایت لذت را ببرند.
حال با این سئوال روبرو خواهیم بود؟ آیا هر کسی می تواند کارآفرین باشد که به تبع آن به ثروت های نجومی دست پیدا کند. بله می تواند، شاید افراد بسیاری این پاسخ مثبت را در گروی سرمایه ای عظیم برای شروع کار و یا برخوردار بودن از هوشی سرشار و یا تجربه ای در زمینهی استارت آپ ها بدانند. اما مطالعه زندگی کارآفرینان بزرگ تنها یک ویژگی اصلی بیش از حد ساده را نشان می دهد، که یک فاکتور کلیدی و تعیین کننده می باشد و آن چیزی به غیر از اشتیاق برای انجام کار نیست. چرا که اگر خودتان بهترین نباشید، ساخت تولید بهترین برایتان سخت و غیرممکن خواهد بود. شاید بپرسید، اگر اینقدر راحت است چرا همه این کار را انجام نمی دهند؟ سئوال خوبیست. اما کارآفرینی سخت است. کارآفرینان سبک زندگی خاصی را برای خود تبیین می کنند که شاید هر کسی از عهده ی آن همه اراده و پشتکار برنیاید…
: اینطور نیست که امروز ایده ای به ذهن آن ها خطور کند و بعد از گذشت یک هفته و یا یک ماه رهایش کنند و سراغ ایده ای دیگر بروند. کارآفرینان موفق با انگیزه ای فراوان تنها به جلو می نگرند و هر روز خود را در کسب و کارشان به عنوان قطعه ای کوچک از یک پازل بزرگ کنار هم می چینند.
بنابراین با در دست گرفتن کسب و کارهای خانگی و گسترش آن ها حتی در سطوح جهانی، میتوان یک کسب و کار موفق رقم زد و شم اقتصادی خود را بکار گرفت، ولی هرگز نمی توان در زمره ی کارآفرینان به سبک نام های یاد شده در فهرست زیر قرار گرفت. در سی و دومین سال رتبهدهی به میلیاردرهای جهان، جف بزوس (مدیر عامل آمازون) با ثروت بالغ بر 100 میلیارد دلاری، توانست جایگاه نخست فهرست ثروتمندان جهان را کسب کند،
بیل گیتس (بنیانگذار شرکت مایکروسافت) با ثروت
90 میلیارد دلاری در جایگاه دوم قرار گرفت و وارن بافت (دارنده ی هلدینگی با بیش از شصت شرکت زیر مجموعه ای) در جایگاه سوم از این رتبه بندی قرار گرفت.
یک مشخصه ی اصلی و مشترک در زندگی افراد بالا این است که آن ها در شروع کار، هرگز به دنبال ثروت های افسانه ای نبوده اند، آن ها با کار و حرفهی خود عجین شده اند و در تمام مدت، ارادهی خود را بر برنده شدن قرار می دهند، زیرا فقط هدف را رصد می کنند. کارآفرینی یک رویداد نیست، بلکه یک روند است. کارآفرینان شغل خود را تبدیل به یک تفریح می کنند. آن ها چنان با روحیه و با انرژی به کار روزانه ی خود می پردازند که اگر به پول هم نیازی نداشته باشند باز هر روز صبح به سر کار می روند. بطور مثال وارن بافت به عنوان سومین مرد ثروتمند جهان در هشتاد و چند سالگی هر روز صبح به محل کارش می رود و با کارمندان جوانش مشغول به کار می شود. او همچنان در یک خانه ی محقر زندگی می کند و به جای ماشین های لوکس و رنگارنگ، ماشینهای کاربردی سوار می شود.
اگر می خواهید یک کارآفرین ثروتمند باشید، آنچه باید شما را از سایر افراد دور و برتان متمایز کند انرژی، اراده و پافشاری است. سخت نیست که انسان مشتاق موفقیت باشد و بخواهد کسب و کار خود را به رشد و تعالی برساند. میلیاردر بودن کار چندان سخت و دور از دسترسی نیست. کاری نکردن باعث شک و ترس می شود و اقدام کردن باعث اعتماد به نفس و شهامت. بنابراین به جای اینکه تنها ناظر موفقیت دیگران باشید، در خانه بنشینید و تنها به مشکلات خود فکر کنید، از هم اکنون با اراده ای قوی آغاز کنید و بدانید این استعداد شماست که جایگاه شما را در آینده می سازد و هر چه از استعدادهایتان بیشتر استفاده کنید، شادتر و ثروتمند تر خواهید بود و این یکی از اصول اصلی ثروتمند شدن می باشد.