
سالهاست که در یاد و خاطرۀ تاریخی ایران، نام امام خمینی (ره) به عنوان یک رهبرالهی، انسانی متعهد و مسلمان واقعی درخشان است. او نه تنها در عرصههای سیاسی و اجتماعی بلکه در دل مردم و به عنوان یک نماد از ایمان، ایستادگی و جنبش انقلابی تا ابد زنده شده است.
دهه 40، سالهای ناآرامی و خفقان بود. مردم ایران در آن زمان در جستجوی رهایی از سلطه بیگانگان و ظلمهای داخلی بودند. در این فضا، امام خمینی (ره) با پیامهای ناب و روشن خود در برابر ستمگران ایستاد و صدای لبیکگویان به مبارزه پرداخت. او با نوشتهها، سخنرانیها و حتی حرکات خود، روحی تازه به جریانهای انقلابی بخشید و الهامبخش جوانان شد که در پی تحقق آرمانهای والای انسانی و الهی بودند.
امام خمینی (ره) به عنوان یک رهبر واقعی از خُود گذشت و در سختترین شرایط، همواره در کنار مردم قرار گرفت. او در سایهی ایمان و باور عمیق خود، توانست جمعیتهای بزرگ را به سمت هدف واحدی سوق دهد و آن امید به آزادی و تحقق آرزوهای مردم بود. در دل مردم، او تبدیل به یک نماد از شهامت و فداکاری شد، شخصیتی که نه تنها خود را در مقابل حاکمیت ظالم نشان داد بلکه راه را برای نسلهای آینده هموار کرد.
جوانانی که در دهه 40 تحت تأثیر آموزههای امام قرار گرفتند، نه تنها از نظر نظامی تحصیلی داشته بلکه از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز به تربیت خود ادامه دادند. آنها احساس مسؤولیت اجتماعی داشتند و آرزو کردند که فضایی برای انقلاب و تغییر به وجود بیاورند. آموزشهای امام خمینی (ره) به آنها آگاهی و آمادگی میبخشید تا در برابر ظلم و بیعدالتی ایستادگی کنند.
در واقع، وجود امام خمینی (ره) مثل یک چراغ در شب تاریک تسلسل مبارزات مردم ایران بود. هر بار که مردم در دل تنگنای جامعه و تحت فشار بودند، او میآمد با کلام آتشینش و رویکردهای جذابش، امید را در دلها جان میداد. او به مردم آموخت که مبارزه فقط در جنگهای فیزیکی نیست، بلکه جنگی بزرگتر در دلها و ذهنها وجود دارد که باید در آن پیروز شویم.
امام خمینی (ره) نه تنها جامعۀ خود را به سمت حقیقت و خودآگاهی هدایت کرد، بلکه به آنها آموخت که نباید از چالشها و مشکلات بترسند. او به همهی ما یاد آوری کرد که قدردان آزادی و استقلال کشور باشیم و آن را فدای هیچ آرزو و خواسته دنیوی نکنیم. راه او همچنان سرمشق نسلهای جدید ایران است و انقلاب اسلامی ایران به عنوان میراثی بینظیر از او باقیمانده است.
در تمام آن سالها، امام خمینی (ره) همچون دژی محکم در برابر طوفانهای تند سیاسی ایستاد و به مردم امید میبخشید. او با چشمپوشی از راحتی خود، جانفشانی کرد و در میزانی بزرگتر از آنچه که تصور میشد، ملت ایران را به سوی نابودسازی نظام فاسد رهنمون شد. آنگاه که در صفوف مردم قرار میگرفت، آتش مسلمان واقعی را در دل جوانان شعلهور میکرد.
امام خمینی (ره) با کلام دلنشین و قوی خود، نه تنها روحش را به جوانان پیوند میداد، بلکه اهداف بلندمدت انقلاب اسلامی را نیز برای آنان ترسیم میکرد. او به آنها آموخت که چگونه باید ایستادگی کرد، چگونه با دشمنان مقابله کرد و چگونه از ارزشهای انسانی و اسلامی دفاع کرد. جوانان در آن زمان به عنوان افسران فرهنگی و اجتماعی در پی تحقق آرمانهای امام خمینی (ره) قرار گرفتند.میتوان گفت که دهه 40 به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ایران به حساب میآید. مردم در سایۀ هدایت امام خمینی (ره) به یک نهاد اجتماعی و سیاسی تبدیل شدند که از ریشههای عمیق فرهنگی و مذهبی خود برخواسته بودند. این جوانان نه تنها در صحنههای نبرد حضور داشتند بلکه در حوزۀ فرهنگی، اجتماعی و علمی نیز تلاش میکردند تا فرهنگ و تاریخ ایرانی-اسلامی را حفظ کنند.
امام خمینی (ره) با برقراری یک نظام اسلامی، ساختار جدیدی از زندگی عمومی را پایهگذاری کرد. او با استقرار اصول اسلامی در بنیادهای قانونی و حقوقی، دیدگاههای خود را نسبت به آزادی، عدالت و عهدی که با خداوند بسته بود، به تصویر کشید. او به واژۀ “بسیج” معنی حقیقی بخشید و آن را نه تنها به عنوان یک سازمان نظامی بلکه به عنوان یک حرکت فرهنگی و تربیتی تعریف کرد.
حالا که به سالگرد ایشان نزدیک میشویم و یاد و نام او را زنده نگه میداریم، مسئولیت ما بهعنوان نسلهای آینده در گرامیداشت یاد او تنها محدود به سخن گفتن نیست، بلکه باید با عمل به آموزههایش و زنده نگهداشتن روح فداکاری در خود، آن همت و ولایتمداری را در زندگیمان جاری سازیم.