دسته‌بندی نشده

کسب و کارهای کوچک و توسعه پایدار

کسب و کارهای کوچک و نوپا ، موتور محرک اقتصادی اند و به عنوان راهکاری برای افزایش تولید ملی، خودکفایی و از همه مهم تر، ایجاد یک اشتغال پایدار از ارزش بسزایی در توسعه اقتصادی برخوردارند. اما از آنجایی که بنگاه های کوچک بر خلاف بنگاه های بزرگ توان دستیابی به انواع روش های تامین مالی و نفوذ لازم برای تامین اعتبارات خود را دارا نیستند، نیازمند حمایت های همه جانبه از سوی نهادهای دولتی و حاکمیتی می باشند و بدون این همراهی نمی توانند مسیر توسعه را به درستی و سلامت طی نمایند.

جوامع توسعه یافته به خوبی دریافته اند که ایجاد اشتغال و توسعه ی صنایع وظیفه ای نیست که دولت بتواند به تنهایی تمام زمام آن را بطور مستقیم برعهده گیرد. بلکه دولت به طور غیرمستقیم ، نقش حمایت کننده از کسب و کارهای کوچک را دارد. البته این نقش بسیار پر رنگ و حائز اهمیت است.

در سال های اخیر، کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان اصلی ترین منابع ایجاد شغل در کشورهای توسعه یافته شناخته شده اند. از اینرو الزامات پایداری کسب و کارهای کوچک ، امری ضروری و غیراجتناب برای حرکت به سمت توسعه ی پایدار است. کسب و کارهایی که در فراز و نشیب های اقتصادی بسیار آسیب پذیرند و همچون کسب و کارهای بزرگ ، تاب و تحمل لازم در برابر ناملایمات اقتصادی را ندارند. اما با یک برنامه ریزی مدون و شناسایی صحیح عوامل استراتژیک موثر برعملکرد آن ها می توان باعث رشد و تقویت آن ها شد و از آن در برابر بسیاری از مشکلات محافظت نمود.

ایالات متحده ی آمریکا ، محل تولید و رشد بزرگ ترین شرکت های نوظهور (استارت آپ) دنیا همچون گوگل ، مایکروسافت ، آمازون و … می باشد و باید به این نکته توجه داشت که همگی این شرکت ها در سال های نه چندان دور کوچک بوده اند و با فراهم بودن بستری مناسب رشد کرده و هم اکنون به غول های اقتصادی دنیا تبدیل گشته اند. ایجاد بستر رقابتی مناسب و کمک به آموزش نیروهای ذبده و توسعه این بنگاه ها با حمایت های مالی نهادهای متولی، تخفیف های مالیاتی و اجازه ورود به پروژه های پیمانکاری دولتی تنها بخشی از حمایت ها و تسهیلات در نظر گرفته برای سرمایه گذاران بنگاه های خرد و کوچک است. حتی با توجه به اینکه در آمریکا  بنگاه های بزرگ و چند ملیتی نقش اصلی و پررنگی در نظام اقتصادی کشور را دارا می باشند ولی این امر هرگز باعث کم توجهی و غفلت نسبت به رشد کسب و کارهای کوچک و نوپا نشده است.

اگر بخواهیم مثالی از کشورهای در حال توسعه موفق در زمینه مذکور را نیز در نظر بگیریم ، هند از جمله کشورهایی است که نسخه ای موفق در زمینه اصلاحات اقتصادی در جهت حمایت از کسب و کارهای نوپا ارائه داده است. در این کشور نحوه حمایت اعتباری از این بنگاه ها متفاوت بوده و این حمایت و اعتباردهی بسته به میزان عملکرد این نهادها، متغیر می باشد. مقایسه سیاست های حمایتی در زمینه حمایت از کسب و کارهای نوپا نشان می دهد که در ایران عمده ی سیاست ها یکنواخت و متکی بر تزریق منابع است و بدون توجه به تفاوت بنگاه ها صورت می پذیرد. در حال که سیاست های اعتباری در دنیا بصورت یکنواخت توزیع نمی گردد و بسته به اعتبار بنگاه ها اقدام به تخصیص منابع می کنند. بی شک ، مطالعه قوانین ویژه و نهادهای حمایتی دولتی که متولی این سیاست ها بوده اند و همچنین بررسی و استفاده از تجربیات مالی بنگاه های کوچک و نوپا در کشورهای توسعه یافته می تواند ره گشای بسیاری از مشکلات موجود در این حوزه باشد.

توسعه اقتصادی
توسعه اقتصادی

در حالی که اصلی ترین چالش دولت از زمان آغاز فعالیت ، موضوع اشتغال و حل معضل بیکاری در کشور بوده است، راه اندازی کسب و کارهای کوچک ، بستری برای شکوفا شدن خلاقیت نیروی انسانی و فرصت های شغلی در مدت زمان کم ، مدلی مناسب بنظر می رسد. به همین منظورعزم جدی دولت برای حمایت از کسب و کارهای کوچک و نوپا امری مهم تلقی می گردد. با چنین نگرشی علاوه بر ایجاد اشتغال با بهره گیری از این سبک مراکز کسب و کار با جهت دار نمودن این شرکت ها به محقق نمودن سیکل تکمیل زنجیره توسعه اقتصادی کشور به معنی واقعی می توان دست یافت.

مصطفی یحیایی – ارشد علوم ارتباطات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا