کار به شرط پشت میزنشینی
در روزهایی که کارآفرینی و ایجاد کسب و کار از دیدگاه بسیاری از شهروندان مستلزم شرایط مالی مناسب و تجربه فراوان است و اکثر افراد کارآفرین متحمل دشواری های بسیاری در مسیر کسب و کار خود شده اند، عده ی کثیری از جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی درصدد پر کردن فرم استخدام و یافتن شغل مناسب هستند. یقینا در میان مشکلات و آسیب های اجتماعی فعلی جامعه ایرانی، معضل بیکاری در میان سایر معضلات جدی همچون طلاق و اعتیاد، سهم بسزایی در ایجاد و گسترش بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی عهده دار است. چالشی که علت آسیب ها و نارسایی های بسیار دیگری نیز می باشد. اکنون در دورانی به سر می بریم که یکی از ویژگی های شاخص و بارز جامعه کنونی ، رشد و گسترش فزاینده جوانانی معطوف می شود که از تحصیلات آکادمیک برخوردار هستند و توام شدن آن با بیکاری ، بار و میزان فشار روحی به خود و خانواده ی خود تحمیل می کنند.
از اینرو فرهنگ پشت میزنشینی و کارهای دولتی به شدت در میان جوانان افزایش یافته و شاید بتوان گفت که به یک آفت نیز تبدیل شده است و باعث گردیده جوانان تمایل کمتری به مشاغل خانگی و کارآفرینی داشته باشند. چراکه قریب به اتفاق آن ها بر این باورند کارمندی، شغلی ثابت و بی دغدغه است. شاید در مواردی آب باریکه ای محسوب شود ولی همیشگی است، سرمایه نمی خواهد و از ساعت 2 بعدازظهر در خدمت خودت هستی و بسیاری از مزایای دیگر که در وصف شغل کارمندی ذکر می شود.
اینچنین می شود که جوانان در تلاش رسیدن به شغل دلخواه شان یعنی همان کارمندی، طلایی ترین سال های عمرشان را براحتی از دست می دهند و ترجیح می دهند برای یک ازدواج موفق اول یک شغل مناسب داشته باشند و بعد به دنبال عشق بروند. البته شاید شما هم مثل خیلی ها فکر می کنید، که پشت میزنشینی و زندگی کارمندی هزار و یک مزیت دارد، اما اگر قرار باشد برای رسیدن به آن سال ها پشت آزمون های استخدامی سازمان های دولتی بمانیم خواهیم فهمید که پشت میز نشینی تنها راه دستیابی به آرزوهایمان نیست.
باید برای افزایش آمار اشتغال جوانان را از پشت میز نشینی و کارمندی به سمت کارآفرینی و کسب مهارت هدایت کنیم. متاسفانه جوانان بویژه قشر تحصیل کرده ی دانشگاهی، هر کاری را شغل نمی دانند و بیش از 90 درصد آن ها به فکر پشت میزنشینی هستند. بسیاری می خواهند جایی باشند که با توجه به مدرکشان هر چه سریع تر مدیر شوند و یا دست کم به عنوان نیروی اداری و کارمندی مشغول به فعالیت شوند. شاید تعداد معدودی باشند که با چشیدن طعم بیکاری حاضرند در هر جایی مشغول به کار شوند.
اما نمی توان به مسئله ی گرایش جامعه به پشت میزنشینی به صورت تک بعدی نگاه کرد و مانند مقامات دولتی دلیل اصلی بیکاری بسیاری از جوانان را تنها بوجود این طرز تفکر مرتبط ساخت. کارشناسان عمده ترین دلیل بیکاری را نبود مهارت های مورد نیاز بازار کار از سوی جویندگان کار عنوان می کنند. به همین علت درصد بسیار کمی از فارغ التحصیلانی که دوره های مهارتی را گذارانده اند، بیکار می مانند و در سریع ترین زمان ممکن جذب بازار کار می شوند.
جوانان در دوران تحصیل خود و نه پس از اتمام تحصیلاتشان باید به این مفهوم مهم دست یابند که پشت میزنشینی در ادارات و دستگاه دولتی تنها راه رسیدن به اشتغال نیست و فرهنگ سازی مناسب و جذب کارجویان ،زمینه ی لازم را برای افزایش توان مهارتی جامعه فراهم کنند.
اگر واقعا اعتقاد به اشتغال وجود دارد باید دولت کارآفرینان را گرد خود جمع نماید و در حوزه ی اقتصاد و حوزه ی وزارت کار از آن ها استفاده کند. اما متاسفانه مشاهده می شود که به جای کارآفرینان و تولید کنندگان، تاجران و بازرگانانی که تنها به دنبال صرفه های اقتصادی هستند وارد عرصه ی کار شده اند و به همین علت است که با شرایط روبرو نمی توان به وعده ها و شعارهای دولت در بحث اشتغال دل خوش کرد.