کارآفرینییادداشت

لزوم حمایت بیش از پیش از کسب و کارهای نوپا

این روزها دیگر اهمیت کسب و کارهای نوپا در توسعه ی اقتصاد کشورها بر کسی پوشیده نیست، بطوریکه بسیاری از اقتصاددانان نیز وزن اصلی توسعه در کشورهای توسعه یافته را به بخش کسب و کارهای نوپا و به تبع آن کارآفرینی در آن ها نسبت می دهند. ایران نیز طی سالیان اخیر در شرایط تحریم، خود را در وضعیت خودکفایی و کشف و ارزیابی و بهره برداری از فرصت های داخلی قرار داده و همواره بدنبال فراهم کردن فرصت های بیشتری در راستای توسعه ی کارآفرینی پیش روی کارآفرینان برای رونق هر چه بیشتر کسب و کارها ملزم نموده است. تلاش در حوزه های مختلفی مانند اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی یا آموزشی بر فرایند بهره برداری از فرصت های کارآفرینانه که بتواند در پیشبرد اهداف مورد نظر تاثیرگذار باشد. از اینرو کارآفرینی به‌عنوان یک راهبرد اثر بخش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته شده است و اجرایی ترین و عملی ترین استراتژی برون رفت از بن بست ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی در جوامع دنیاست. از اینرو کشورهای پیشرفته و تراز اول دنیا از لحاظ اقتصادی، به خوبی دریافته اند که توسعه کارآفرینی، نقش شایسته ای برای حضور فعال در بازارهای جهانی، مقابله با رقبا، اشتغال‌زایی پایدار، توسعه عدالت، کاهش فقر و بیکاری و حلال مشکلات جامعه و دولت خواهد بود و نقش بسیار مهمی در افزایش تولید و ثروت کشورها ایفا می‌کند.کارآفرینی؛ کیفیتی است که افراد را قادر می سازد، یک فعالیت جدید را شروع کنند و یا با قدرت بی نظیری فعالیت اقتصادی موجود را توسعه دهند. کشورهای در حال توسعه و یا باصطلاح جهان سوم نیز به این مهم پی برده و گرایش به کارآفرینی در راس برنامه ریزی های دولتی و آموزشی خود قرار داده اند. اما در جهان سوم، رشد کارآفرینی و بررسی اهمیت آن همواره با چالش ها و مشکلاتی همراه بوده که نتوانسته همپا با سایر کشورهای جهان رشد کند. از ملزومات تمایل برای ایجاد یک کسب و کار جدید و نوپا و فعالیت های کارآفرینانه، فراهم بودن بسترهای فرهنگی، اقتصادی و قانونی است و قوانین و مقررات دولتی و فعالیت های اقتصادی دولت‌ها معمولا به گونه ای شکل می گیرد که گویی دولت ها رقیبی برای بنگاه‌های کوچک و کسب‌وکارهای نوپا هستند.
فقدان عوامل انگیزش در تحرک کارآفرینان و موانع بزرگ در تامین مالی کسب و کارهای نوپا و از همه مهم تر موانع اداری در تسهیل شرایط کارآفرینی بسیار به چشم می خورد. کارآفرینان در این شرایط قبل از آنکه رقابت بخش خصوصی را برای فعالیت خود مانعی احساس کنند، قوانین و بروکراسی های پیچیده ی اداری و انحصارات دولتی را پیش روی خود می دانند. وجود قوانین اداری بعضا زائد و فشارهای درونی و خارجی تحمیلی بر برنامه ریزان اقتصادی با اعمال محدودیت های بوجود آمده مانع نیل به اهداف کارآفرینانه می شود و این امر باعث ایجاد دلسردی و سرخوردگی در کارآفرینان خواهد شد. در بسیاری از موارد نیزعدم توجه به یک نوآوری به دلیل مغایرت با استانداردهای قدیمی و از قبل تعریف شده منجر به شکست ایده و سکون آن می شود و بسیاری از ایده های خلاقانه ای که هر کدام در پس حمایت های  کوچک شاید امروز به طرحی متحولانه تبدیل می شدند در آرشیو ها و بایگانی های سازمان های دولتی و غیر دولتی خاک می خورند.از اینرو دولت نقش مهمی در شکل دادن به قوانین بازی برای کارآفرینان را ایفا می کند و تلاش های دولت در سطح اجتماعی می تواند محدودیت های کسب و کارهای نوپا را بوسیله ی کم کردن هزینه های فرصت آفرین کاهش دهد.در بسیاری از کشورهای جهان سوم ،حمایت لازم از جهات مختلف از کارآفرینان به عمل نمی آید و آنچه تعیین‌کننده ی و گرداننده اصلی اقتصاد است، چیزی جز دلالی و واسطه گری و رانت خواری نمی باشد. و این گونه کسب و کارها در فضای ناسالم اقتصادی به سود های کلان دست یافته و انگیزه های تلاش و خدمت برای کارآفرینان را به قصد خدمت و توسعه و نوآوری در نطفه خفه می کنند.
توجه به آموزش های لازم و ظرفیت سازی علمی از طریق مراکز توسعه ی کارآفرینی در کشورهای جهان سوم بسیار ضعیف عمل شده است. چرا که آموزش رابطه ای مستقیم و تاثیرگذار بر کمیت و کیفیت عملکرد کارآفرینان بوده و در کشورهای پیشرفته نه تنها دولت در برداشتن موانع و مشکلات پیش روی کارآفرینان پیش قدم بوده، بلکه سعی در شکوفاسازی توان بالقوه ی نیروی جوان کشور در حوزه ی کارآفرینی دارند. به همین علت معضلاتی همچون پایین بودن تولید، بیکاری، تورم بالا، بهره وری پایین  و کیفیت نامطلوب و وابستگی و تک محصولی بودن اقتصاد در اکثر کشورهای در حال توسعه به وفور دیده می شود. ضعف آموزش عالی، انتظارات از حکومت، ریسک گریزی و عدم توجه به آموزش حین کار و توانمند سازی افراد می تواند مراحل احیای و ثبات فرهنگ کارآفرینی را هر چه بیشتر به تعویق بیاندازد.
قلمرو سیاست های دولت در زمینه افزایش عایدی و کاهش ضرر و زیان بنگاه های کارآفرین را می توان در بخش های متعددی بررسی نمود. سیاست‌های که می تواند زمینه ای را فراهم آورد که برای بروز کارآفرینی مولد بیشترین سهم را ایفا نماید. از اینرو با توجه به تمام مطالب مذکور، وام و اعتبارات لازم یکی از بزرگترین و بارزترین اقدامات کمک به بنگاه های کوچک و فعالیت های کارآفرینانه ی نوپاست. زیرا عموم این قبیل فعالیت‌ها، با توان مالی کم شروع به کار کرده و به همین علت سهولت در دادن وام از ویژگی های ظرفیت سازی سرمایه مالی آن ها تلقی می شود. در ایران نیز شاید مدت زمان زیادی از ورود کارآفرینی بطور رسمی به محافل علمی و عملی در فعالیت های اقتصادی  اجتماعی نگذشته باشد، اما مسئولان و مدیران باید با سیاست گذاری‌های صحیح و در نظر گرفتن اولویت ها برای فراهم کردن زیرساخت های لازم برنامه ریزی کرده تا با میدان دادن به جوانان نخبه و برطرف نمودن چالش های پیش رو بتوان شاهد تغییرات موثر در ایجاد بینش و الگوی کارآفرینی در بین جامعه و دولتمردان بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا