شکست تحریم با مدیریت مناطق آزاد
کشور ما به دلایل شرایط خاص خود همواره در معرض خطرات متعدد قرار دارد. لذا لازم است در شرایط عادی از تمام فرصتها به بهترین وجه ممکن استفاده شود. مناطق آزاد به عنوان دریچهای برای ورود به بازارهای جهانی میتوانند نقش مؤثری در این حوزه داشته و با تقویت بنیانهای اقتصادی کشور عبور از بحرانها را تسهیل نمایند.
به گزارش تفاهم آنلاین، اقتصاد کشور ما همواره با تهدیدهای متعددی مواجه است. لذا پیشبینی راهکارهایی برای افزایش تابآوری در برابر بحرانهای اقتصادی کاملاً ضروری است. مناطق آزاد تجاری یکی از جدیدترین و مؤثرترین ابزارهایی هستند که قرار است ناجی اقتصاد کشور در شرایط بحرانی باشند.
در واقع پس از شکست انحصار دولتی در مواجهه با با بحرانهای اقتصادی و کاهش آسیبهای آن، کارشناسان به این نتیجه رسیدند که باید دریچهای هرچند محدود به اقتصاد جهانی باز شود تا در مواقع بحرانی، تابآوری اقتصاد کشور را افزایش دهد. اما سوال اینجاست که آیا مناطق آزاد تجاری در کشور ما نقش خود را در این زمینه به درستی ایفا میکنند؟
اهداف ایجاد مناطق آزاد تجاری
مهمترین هدف از ایجاد این مناطق، توسعه صادرات کشور میباشد. تحقیقات نشان میدهد حتی کشورهایی که اقتصاد کاملاً محدود و بسته داشته و تنها از طریق مناطق آزاد تجاری خود با بازارهای دنیا در ارتباط هستند به شرط مدیریت صحیح میتوانند موفقیت قابل توجهی در این زمینه کسب نمایند. اهداف آرمانی مناطق آزاد تجاری عبارتند از:
– جذب سرمایه خارجی برای رونق تولید داخلی
– واردات مواد اولیه و تکنولوژی تولید به منظور ایجاد ارزش افزوده و صادرات
– اشتغالزایی
– رونق و پیشرفت صنایع داخلی
– افزایش سهم تولیدات داخلی از بازارهای خارجی
– متنوعسازی صادرات کشور
– آشنایی با قواعد تجارت جهانی و ورود به بازارهای جهانی
چگونه مناطق آزاد تابآوری اقتصاد را افزایش میدهد؟
مناطق آزاد مناطقی از قلمروی یک کشور است که در آن قوانین و موانع گمرکی وجود ندارد تا واردات، سرمایهگذاری، تولید و ایجاد اشتغال در آن تسهیل شود. اما مبنای این تسهیلات باید واردات مواد اولیه، ارزشآفرینی و سپس صادرات دوباره آن به بازارهای جهانی باشد.
در واقع این مناطق باید به بستری برای تقویت بنیانهای اقتصاد کشور تبدیل شود تا توان تحمل بحرانهای اقتصادی را داشته باشیم. اگر از این امکانات و تسهیلات برای واردات به سرزمین اصلی سوءاستفاده شود در واقع اصل اثرگذاری این مناطق زیر سؤال میرود.
به عبارت سادهتر اگر به هر دلیلی، مناطق آزاد به ابزاری برای تسهیل و افزایش واردات کشور تبدیل شود به بیراهه رفته و نه تنها تابآوری اقتصاد را افزایش نمیدهد بلکه تیشه به ریشه آن میزند. یک استراتژی سودمند برای هدایت مناطق آزاد، بکارگیری اصل “برتری نسبی” است. هر کشوری با توجه به منابع و نیروی کار خود در تولید برخی محصولات نسبت به دیگر کشورها از برتری نسبی برخوردار است.
لذا تمرکز بر بهبود تولید و تکمیل زنجیره ارزش آفرینی آن و در نهایت افزایش صادرات، انتخاب مناسبی برای بهرهگیری از تسهیلات مناطق آزاد تجاری است. به عبارت سادهتر، دولت باید برای ایجاد زیرساختها و اعطای تسهیلات، چنین محصولاتی را در اولویت قرار دهد تا اثرات آن در توسعه صادرات کشور نمایان شود.
نباید فراموش شود هر اقدامی در این مناطق باید در راستای توسعه صادرات ارزیابی شود. در دنیایی که توسعه اقتصادی بدون داد و ستد با دنیا امکانپذیر نیست باید به این مناطق به عنوان دریچهای برای ورود به بازارهای جهانی بها داده شود.
در کشور ما عدم وجود زیرساختها و وضع قوانین دست و پاگیر و محدود کننده برای راهاندازی واحدهای تولیدی در این مناطق کارآمدی آنها را به شدت کاهش داده است.
سهم بسیار اندک مناطق آزاد تجاری از صادرات کشور نشان میدهد فرآیند بهبود کیفی تولیدات داخلی و رونق صادرات آنها در این مناطق به درستی اجرایی نشده است. اگر در شرایط عادی از فرصت جذب سرمایه و واردات مواد اولیه و تکنولوژی تولید در مناطق آزاد به درستی استفاده شود در شرایط تحریم فشار کمتری به اقتصاد کشور وارد میشود.