شورا، سیاست و مردم
۱- مدتی است که دردها و اسیب های جامعه و مردم را می نویسم. عملکرد مدیران دستگاه های اجرایی را نقد می کنم . از فقر و فساد و تبعیض می گویم اما سعی کرده ام رویکردهای من جهت گیری حزبی و گروهی نداشته باشد و منتسب به این یا آن جناح و حزب نشوم. به خاطر مشی استقلالی ام به جز چند رسانه مکتوب و مجازی ، یادداشت هایم را پوشش نمی دهند و هر گروهی می خواهد در زمین آنان بازی کنم اما تاکنون تن به هیچ پیشنهادی نداده ام و این راه را به توفیق الهی ادامه خواهم داد.
۲- چه خوشمان بیاید یا نیاید، جامعه ایران سیاست زده است. نگاه ها و تحلیل ها و کنش ها از کلان ترین تا خرد ترین موضوعات با معیار سیاست سنجیده می شود و جنبه تخصصی و کارشناسی نظر شما خیلی اهمیت ندارد.
وقتی رنگ سیاست به همه جا زده شود و کارکرد هر چیزی را سیاسی بدانیم، حب و بغض های حزبی و جناحی؛ تخصص، حرفه ای گری و تعهدات انسانی و اخلاقی را از میدان بدر خواهد کرد.
۳- شوراها نیز از آفت سیاست زدگی مصون نیستند. شورایی که باید وکیل مردم و حافظ منافع عمومی شهر باشد نباید به وکیل احزاب و حامی منافع حزبی و باندی بدل شود. شورای شهر جایگاه بیان دیدگاه ها، نیازها و مشکلات مردم است و باید با مصوبات خود، مدیریت شهری را در ریل صحیح قرار دهد و بر عملکرد آن نظارت کند و نباید به ابزاری در دست گروه های سیاسی و باندها تبدیل گردد.
۴- شورای مطلوب، شایسته سالاری را بدون توجه به زد و بندهای سیاسی و سهم خواهی های مرسوم مراعات می کند و به افراد فرصت طلب قدرت مانور نمی دهد و نمی گذارد ساختار مدیریت شهری و حتی بدنه حرفه ای آن دچار تحولات و ضربات جبران ناپذیری شود.
۵- شورای سیاست زده، تفسیر سیاسی و محدود از امور شهر دارد، در چارچوب باید ها و نباید های باندی و سیاسی کار می کند، نه منافع عمومی. برنامه ریزی بلند مدت نمیکند و همه چیز به حوادث روزمره بستگی دارد. بدیهی است تداوم چنین رویه ای، توسعه شهر را متوقف ، مردم را ناراضی و مایوس و نهاد شورا را بی اعتبار می کند.
* نقی هدایتی