یادداشت

زنگ خطرهای جدی بحران آب!

روا صابری

 

در سکوت شب‌های ایران، فاجعه‌ای آرام و بی‌صدا در حال وقوع است. زمین تشنه ما به آرامی در حال فرو ریختن است، نه به دلیل زلزله یا سیل، بلکه به خاطر تشنگی‌ای که خودمان به آن تحمیل کرده‌ایم. آب‌های زیرزمینی، این گنجینه‌های پنهان که قرن‌هاست حیات در این سرزمین خشک را ممکن ساخته‌اند، امروز در معرض نابودی کامل قرار دارند. وضعیت به حدی بحرانی است که کارشناسان هشدار می‌دهند ممکن است تا ۲۰ سال آینده بسیاری از شهرهای ما به شهرهای متروکه تبدیل شوند. داستان این بحران از جایی آغاز می‌شود که ما فراموش کردیم ایران سرزمینی خشک است. با افزایش جمعیت و توسعه کشاورزی ناپایدار، به سراغ آخرین ذخایر آبی خود رفتیم. تعداد چاه‌ها از ۴۰ هزار حلقه در پنج دهه پیش به نزدیک ۸۰۰ هزار حلقه امروز رسیده است. این یعنی ما داریم از آینده خود وام می‌گیریم تا امروز را بگذرانیم. نتیجه این رفتار غیرمسئولانه، پدیده‌های وحشتناکی مانند فرونشست زمین است که اکنون در بسیاری از نقاط کشور شاهد آن هستیم. تهران سالانه ۳۶ سانتیمتر نشست می‌کند، این عدد در دشت مشهد به ۲۵ سانتیمتر می‌رسد. برای درک فاجعه آمیز بودن این ارقام کافی است بدانید که اتحادیه اروپا عدد ۱.۵ سانتیمتر در سال را به عنوان حد بحرانی تعیین کرده است.

نوشته های مشابه

اما فرونشست تنها مشکل ما نیست. با ادامه این روند، تا دو دهه آینده حدود ۱۲ میلیون هکتار از بهترین زمین‌های کشاورزی ما برای همیشه از بین خواهند رفت. آب‌های زیرزمینی در ۲۷۰ دشت کشور به دلیل افت شدید سطح آب، شور شده‌اند و دیگر قابل استفاده نیستند. تالاب‌های ما که زمانی مأمن پرندگان و تنوع زیستی بودند، امروز ۸۰ درصدشان خشک شده‌اند و به کانون‌های گردوغبار تبدیل شده‌اند. اینها فقط آمار و ارقام نیستند، اینها زنگ خطرهای جدی برای بقای ما در این سرزمین هستند. علل این فاجعه چندوجهی است. از یک سو، مدیریت ناکارآمد منابع آب و صدور مجوزهای بی‌ضابطه برای حفر چاه، از سوی دیگر الگوی کشت نادرست و انتخاب محصولات آب‌بر در مناطق خشک. ما هنوز در بسیاری از نقاط کشور هندوانه و محصولات کشاورزی پر آب می‌کاریم، محصولاتی که به آب فراوان نیاز دارند، در حالی که می‌توانیم به کشت‌های کم‌آب‌بر و سازگار با اقلیم روی آوریم. مشکل دیگر، فقدان آگاهی عمومی است. بسیاری از مردم هنوز تصور می‌کنند منابع آب زیرزمینی بی‌پایان هستند و نمی‌دانند که هر قطره آبی که امروز اسراف می‌کنیم، از آینده فرزندانمان دزدیده‌ایم.

اما همه چیز از دست نرفته است. راهکارهای عملی وجود دارد که می‌تواند این روند مخرب را کند یا حتی معکوس کند. نصب کنتورهای هوشمند روی تمام چاه‌ها، اجرای طرح‌های تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها، مهار سیلاب‌ها و هدایت آنها به سفره‌های زیرزمینی از جمله این راهکارها هستند.

زنگ خطرهای جدی بحران آب!
زنگ خطرهای جدی بحران آب!

در بخش کشاورزی، تغییر الگوی کشت، توسعه سیستم‌های آبیاری تحت فشار و بازچرخانی آب می‌تواند معجزه کند. اما هیچ یک از این راهکارها بدون مشارکت عمومی مؤثر نخواهد بود. هر یک از ما در این بحران سهم داریم و هر یک از ما می‌توانیم بخشی از راه حل باشیم. تعمیر شیرهای چکه‌کن، استفاده از وسایل کاهنده مصرف آب، انتخاب محصولات کشاورزی با آب‌بری کمتر، گزارش چاه‌های غیرمجاز و حمایت از تولیدکنندگانی که بهینه مصرف می‌کنند، کارهایی است که همه ما می‌توانیم انجام دهیم. به یاد داشته باشیم که حفاظت از آب‌های زیرزمینی فقط وظیفه دولت یا کشاورزان نیست، این مسئولیتی همگانی است.اگر امروز اقدام نکنیم، فردا بسیار دیر خواهد بود. شهرهای ما با کمبود شدید آب مواجه خواهند شد، مهاجرت‌های محیط‌زیستی افزایش خواهد یافت و امنیت غذایی کشور به خطر خواهد افتاد. بحران آب‌های زیرزمینی ایران تهدیدی جدی‌تر از هر تحریم خارجی است، چون این بار دشمن، خودمان هستیم. اما هنوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا