رونق کسب و کارها زیر سایه ی هوشمند سازی
کمتراز چند ماه به انتخابات مهم ریاست جمهوری ایران باقی نمانده است و بنظر می رسد، کاندیداهای محترم همگی درصدد آنند، که تحولات اقتصادی در کشور را در راس و اولویت برنامه های خود در نظر گرفته و البته مردم هم این موضوع را یکی از بزرگ ترین انتظارات خود از رئیس جمهورآینده خود می دانند.
از اینرو هنگامی که با کلید واژههایی همچون شفافیت، توسعه کسب و کار و افزایش تعاملات بینالمللی مواجه می شویم والبته دغدغههایی همچون مدیریت منابع، درآمدهای غیرنفتی، توسعه بانکداری اسلامی ونظایرآن ازسمت دولت، چگونگی تدوین مسیراین اقدامات ازاهمیت بسزایی برخوردار می شود. فارغ از تلاش و اقدامات دستگاهی باید به ایجاد مکانیزم های بهینه ملی نیز توجه ویژه ای کرد که بی شک ،مهم ترین آن چیزی جز هوشمند سازی اقتصاد کشور نیست. هوشمند سازی اقتصاد؛ یکی از طرح های وزارت اقتصاد درسال 1398 بود که طبق گفته وزیر اقتصاد، اقداماتی همچون تدوین و ابلاغ سیاست ها و راهبردهای بانکداری دیجیتال به بانک ها، گرفتن اظهار نامه های مالیاتی در فضای الکترونیکی و الکتریکی شدن زیر مجموعه های وزارت اقتصاد از جمله گام های طی شده برای رسیدن به این نوع اقتصاد بوده است.
به عبارتی باید تاکید کرد،اقتصاد هوشمند یکی از مولفه اساسی شهرهوشمند در هر جامعه ایی می باشد، در واقع شهرهوشمند یک مفهوم و واقعیتی است که با توجه به گسترش تکنولوژی اطلاعات در شهر و در راستای پاسخگویی به نیازهای شهروندان و افراد یک جامعه به اطلاعات و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری در زندگی شهری آنان ساخته می شود. به نوعی می توان گفت:شهر هوشمند ؛ رویکردی جدید در مدیریت شهری می باشد که به واسطه این تکنولوژی مهم شهروندان آن می توانند به راحتی با سازمان ها و ارگان های دولتی و خصوصی ارتباط برقرار کرده واز این طریق در هزینه و وقت شان صرفه جویی کنند و همه این ابزارها برای بالا بردن کیفیت زندگی شهروندان است. در این راستا،از جمله راهکارهایی که برای رسیدن به یک اقتصاد پایدار می تواند کمک شایانی نماید،شهر هوشمند است،یعنی اقتصادی هوشمند بر پایه واساس شهری هوشمند است.
در این زمینه، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، هوشمندسازی اقتصاد می تواند با کاهش هزینه های مبادله، کم رنگ کردن واسطه گری در حوزه های کسب و کار، ارتقای شفافیت و افزایش اثر بخشی با محوریت فناوری های پیشرفته، تغییر اساسی در قاعده ی بازی های سنتی ایجاد کرده و روند تغییرات تولید ثروت را افزایش دهد و البته کاهش ارتباطات چهره به چهره، شفافیت فزاینده و در نتیجه کاهش و حذف فساد از سایر مزایای آن محسوب می گردد. اما در این جا یک سوال مهم مطرح می شود و آن هم در خصوص چگونگی تدوین مسیر اقدامات منتج به هوشمند سازی اقتصاد است. چرا که فارغ از تلاش و اقدامات دستگاهی باید به ایجاد مکانیزم های بهینه ی ملی نیز توجه کرد.
منظور از اقتصاد هوشمند؛ افزایش بهره وری، فعال کردن ICT و تولید پیشرفته و ارسال خدمات و نوآوری با فعالیت ICT است که مانند محصولات، خدمات و مدل های تجاری که در بستر زیر ساخت های لازم قابل عرضه می باشد. به بیان دیگر، اقتصاد هوشمند؛ ترکیبی از تشکیلات اقتصادی و نوآوری یا اقتصاد ایده هاست و نکته قابل توجه اینجاست که کلید رونق این اقتصاد، استفاده از سرمایه ی انسانی، دانش، مهارت ها و خلاقیت های نخبگان و توانایی در اثر بخش کردن ایده ها و در نهایت تبدیل آن ها به محصولات و خدمات با ارزش است. به همین علت شرکت های دانش بنیان و کارآفرین نقش پررنگی درتحقق اهداف اقتصاد هوشمند بازی می کنند. چنین اقتصادی دارای پتانسیل تغییرات بنیادین در فعالیت های اقتصادی، محیط اجتماعی و به تبع آن رشد اقتصادی و نوآوری سریع در کشورها می باشد. اقتصاد هوشمند را یکی از پایه های اصلی اقتصاد در دنیا بر می شمارند. فناوری های نوینی که اگرچه دیر آمدند اما جای خود را زودتر از آنچه که متصور شویم در اقتصاد دنیا باز کرده اند.
با توجه به تمامی مطالب مذکور، دولت ها به دلیل نقش مهم و تاثیر گذار خود در تامین بودجه زیر ساخت های ارتباطی کشورها، جز مهمی از بسترهای ایجاد اقتصاد هوشمند را به خود اختصاص می دهند. دولت هوشمند می تواند منتج به یک اقتصاد هوشمند شود. دولت ها نقش اساسی را در گسترش اقتصاد هوشمند دارند. چرا که اقتصاد هوشمند، خود نیازمند امکانات هوشمند از جمله: زیر ساخت ها و ارتباطات هوشمند، حمل ونقل شهری هوشمند، انرژی هوشمند ، امنیت هوشمند، سلامت هوشمند، کسب و کار هوشمند و حتی شهروند هوشمند می باشد. بنابراین از طریق سیاست گذاری ها، تامین زیر ساخت های لازم و نیز کاهش فاصله یا نابرابری در بهره گیری از فناوری اطلاعات و حتی بسته های تشویقی برای توسعه ی هر چه بیشتر آن، نفوذ و گسترش هوشمند سازی اقتصاد را تسهیل می کند. تحولات دنیا به سمت و سویی پیش می رود که توسعه اقتصاد هوشمند درکشور یک الزام است، نه یک انتخاب.البته ناگفته نماند، تحقق این امر در واقع آغاز یک وفاق و باور ملی در مسیری جدید است.
اگرچه تحقق این ساختار جدید مسلما با چالشهای متعدد، پیچیده و درعین حال جذاب مواجه است اما باید برای تحقق اهداف آن باید با شتاب بیشتری حرکت کرد تا از قطارتوسعه عقب نمانیم.بنا براین برای رسیدن حتمی و کامل به اقتصاد هوشمند، دولت هنوز گام های زیاد و بزرگی را در پیش دارد که باید هر چه سریع تر با برنامه ریزی دقیق و مدون و یاری گرفتن از نخبگان و متخصصین این حوزه در جهت عملیاتی شدن آن تلاش نماید.
سیده مینا دیوبند سر دبیر روزنامه تفاهم