اقتصادی

توسعه پلتفرم‌های بومی برای برای حکمرانی در فضای مجازی

یک پژوهشگر فضای مجازی گفت: اگر نتوانیم به سمت توسعه و گسترش پلتفرم‌های بومی برویم در آینده نمی‌توانیم در حوزه فضای مجازی حکمرانی داشته باشیم.

به گزارش تفاهم آنلاین به نقل از مهر، محمدحسین کاشی با اشاره به موضوع حکمرانی در فضای مجازی و لزوم پرداختن کشور به این مفهوم اظهار داشت: حکمرانی در اصطلاح به سیستمی برای مدیریت یک پدیده در بالاترین سطح ممکن گفته می‌شود که بتوان روی یک محیط با بالاترین مکان و ابزار مدیریت، بالاترین احاطه و تسلط را داشت؛ با این مفهوم ما در کشور روشی در لایه کلان به نام حکمرانی در فضای مجازی نداریم و به دلیل آنکه در این فضا تسلطی روی محتوا، ابزارها و پلتفرم‌ها نداشته و نداریم، نمی‌توانیم فضای مجازی‌مان را با هر مدلی مدیریت کنیم و نمی‌توانیم بگوییم که در این حوزه حکمرانی انجام می‌شود.

این پژوهشگر فضای مجازی گفت: برخورد کشورها در مقوله حکمرانی در فضای مجازی را می‌توان در ۳ دسته بندی تعریف کرد؛ دسته اول شامل کشورهایی می‌شود که در لایه حکمرانی کلان دنیا فعالیت می‌کنند و تقریباً روی ابزارها، محتوا و پلتفرم‌ها تسلط کامل دارند. کشورهایی مانند امریکا، بخشی از کشورهای اتحادیه اروپا و حتی به تازگی چین و شاید روسیه در این رده بندی قرار می‌گیرند؛ این کشورها به دلایل مختلف در مرز دانش تولید تجهیزات، سخت افزارها و نرم افزارهای کلان مدیریت فضای مجازی هستند.

کاشی افزود: دسته دوم کشورهایی هستند که به دلایل مختلف با کشورهایی که در این فضا حکمرانی می‌کنند ارتباط نزدیک دارند؛ این ارتباط ممکن است تجاری، فرهنگی و یا سیاسی باشد؛ به همین دلیل این کشورها خود به صورت مستقل حکمرانی در فضای مجازی ندارند و سیاستهایشان تابعی از سیاست‌های کشورهای دسته اول است.

در این دسته بندی می‌توان برخی کشورهای شرق آسیا مثل کره جنوبی و ژاپن را قرار داد. البته این کشورها در برخی حوزه‌های حکمرانی حرف برای گفتن دارند. در اروپا نیز اغلب کشورها در این لایه قرار می‌گیرند که با دسته اول در ارتباط هستند مانند اسپانیا، پرتقال و فرانسه؛ در آمریکای لاتین نیز کشورهای بسیاری از دسته اول تبعیت می‌کنند.

این پژوهشگر فناوری اطلاعات ادامه داد: در این دسته بندی، کشورهایی شامل دسته سوم می‌شوند که برخوردشان در فضای مجازی مانند دسته دوم نیست، اما خودشان هم سیاست واحدی در این حوزه ندارند و نمی‌توانند حکمرانی کنند. این کشورها در برخی موارد رویکردهای منفعلانه به کار می‌گیرند و فضا را کاملاً رها می‌کنند و در برخی موارد نیز رویکردهای سلبی را برمی‌گزینند و جلوی ورود و استفاده از سرویس و تکنولوژی را می‌گیرند.

وی تاکید کرد: البته دسته چهارمی نیز وجود دارد که مفهوم فضای مجازی برایشان هنوز به صورت کامل جدی نیست و این حوزه را جزء زندگی شان در نظر نگرفته‌اند و به همین دلیل در این دسته بندی نمی گنجند. می‌توان برخی کشورهای افریقایی و برخی کشورهای منطقه آسیای میانه را که دارای دغدغه‌های متعدد بسیاری هستند در این رده بندی جای داد.

کاشی گفت: کشور ما تقریباً در دسته سوم این طبقه بندی قرار دارد و در برخی موارد هم ممکن است به دلیل مصرف کننده بودن به حالت دوم نزدیک شود. چرا که یک تکنولوژی و یا یک پلتفرم وارد کشور می‌شود و ما از آن استفاده می‌کنیم و با صاحبان آن تکنولوژی و تولیدکننده ابزار در ارتباط هستیم و در برخی موارد نیز به دلیل تحریم‌ها با تولیدکننده و صاحبان تکنولوژی در ارتباط نیستیم و رویکرد سلبی مانند فیلترینگ را در پیش می‌گیریم.

وی افزود: به بیان ساده‌تر، ما در عمل خیلی مواقع قدرت لازم را حوزه فضای مجازی نداریم و پلتفرم‌های بزرگ از ما حرف شنوی ندارند. همین طور به دلیل عدم وجود پلتفرم‌های همه گیر داخلی، سرویس و یا خدمات واحدی برای طیف گسترده‌ای از کسب وکارها برای ارائه خدمات در بستر پلتفرم‌های بومی وجود ندارد.

این پژوهشگر تاکید کرد: با این وجود ما تا زمانی که سرویس‌های اصلی و بومی خود و به بیان دیگر سرویس‌های شبکه ملی اطلاعات را راه اندازی نکنیم نمی‌توانیم در زمینه حکمرانی در فضای مجازی حرفی برای گفتن داشته باشیم. به همین دلیل در آینده موضوع حکمرانی در فضای مجازی مقوله جدی در کشور نخواهد بود و تنها در حد حرف باقی می‌ماند.

وی با اشاره به استفاده بیش از ۶ سال از شبکه اجتماعی اینستاگرام در کشور و حضور چندین میلیونی کاربران ایرانی در این شبکه، گفت: طی این ۶ سال نتوانستیم شبیه به اینستاگرام را در کشور ایجاد کنیم و در پروژه بومی سازی پیام رسان ها شکست خوردیم. چرا که موضوع تنها تامین زیرساخت‌های سخت افزاری و شبکه نیست.

ظرفیت‌های متعدد کشور در ایجاد زیرساخت‌های کلان بومی برای توسعه سرویس‌های بزرگ مانند پیام رسان ها، مسیریاب‌ها و شبکه‌های اجتماعی بزرگ دارای نواقص جدی است، حتی در بخش نرم افزار برای مدیریت سرویس‌های بزرگ و پلتفرم‌های همه جانبه نیز باید بیشتر فعال شویم.

کاشی با بیان اینکه هم اکنون بسیاری از پلتفرم‌هایی که در کشور مورد استفاده قرار می‌گیرند توسط شرکت‌های خارجی توسعه یافته و در ایران تنها فارسی سازی شده‌اند، گفت: ما در زمینه پیام رسان ها به عنوان یک سرویس پایه در حوزه زیرساخت‌های مربوط به فضای ابری (کلاد) و CDN دچار خلا هستیم و یک دیتاسنتر استاندارد با شرایطی که بتوان به صورت همه جانبه نیازهای نرم افزاری لایه اکتیو و سخت افزاری یک پلتفرم بزرگ را پاسخگو باشد، نداریم.

این کارشناس خاطرنشان کرد: حتی از لحاظ نرم افزاری و بعد کاربرپسندی هم سرویس‌ها و نیز پیام رسان های بومی ما نتوانستند یک سرویس خوب و کاربرپسند را به صورت کامل به کاربرانی ارائه دهند که از چند سال پیش با تلگرام آشنا بوده و همه نیازهایشان را از طریق این پیام رسان دریافت می‌کردند. ذائقه کاربران ایرانی هم اکنون در بسیاری از سرویس‌ها بسیار به روز بوده و از تکنولوژی‌های جدید استقبال می‌کند. این درحالی است که سرویس‌های بومی در مدتی که وارد شده‌اند به دلایل مختلف در پاسخگویی به نیاز کاربران و ذائقه طیف گسترده کاربران حرفه‌ای ناکام بوده‌اند.

وی گفت: هم اکنون نیز اگر نتوانیم به سمت توسعه و گسترش پلتفرم‌های بومی برویم شاید چند سال آینده نتوانیم در این حوزه حکمرانی داشته باشیم. با اخباری که در این حوزه از شرکت‌های بزرگ خارجی به گوش می‌رسد و پروژه‌هایی که با مفهوم اینترنت بدون مرز توسط اسپیس ایکس، آمازون و گوگل طراحی شده و نیز سرویس‌های جدید نسل‌های آینده تلفن همراه، دیگر رگولیشنی (رگولاتوری) روی اینترنت وجود نخواهد داشت که ما بتوانیم آن را کنترل و یا حکمرانی کنیم.

کاشی اضافه کرد: اگرچه این طرح‌ها همگی برنامه‌های کلان جهانی در حوزه فناوری هستند که ایجاد هر کدام هزینه بسیار بالایی برای شرکت‌های فناور دنیا خواهد داشت و تا نهایی شدن و تجاری شدن این سرویس‌ها فرصت باقی است، ولی در صورت وجود این سرویس‌ها در آینده شاید حرف جدی برای گفتن نداشته باشیم.

این پژوهشگر با بیان اینکه ما در حوزه حکمرانی فضای مجازی از نگاه اجرای قوانین دارای خلا قانونی هستیم و بسیاری از قوانین ما نارسا بوده و یا به روز نبوده و شرایط فعلی کشور را شامل نمی‌شوند، گفت: لایه مهمتر از قانون، موضوع نبود پیوست اقتصادی برای پروژه‌های کلان فضای مجازی است.

وی افزود: برای مثال بودجه اصلی یک سازمان یا ارگانی صرف ساخت موتور جستجوی داخلی می‌شود. اما به این توجه نمی‌شود که این موتورجستجو چقدر می‌تواند کاربر ما را از سرویس‌های دیگر مشابه بی نیاز کند و تا چه حد سرویس پایدار و به روزی خواهد بود. در اینجا چون به رویکرد اقتصادی طرح توجهی نشده است، این طرح به یک سرویس آزمایشگاهی تبدیل می‌شود و زمانی که نمایش تمام می‌شود و شرکت مجری هزینه اش را دریافت کرده، دیگر خبری از آن سرویس نیست. در واقع این سرویس خودکفا نمی‌شود و تا زمانی که حمایت‌ها باقی است می‌تواند فعال باشد و بعد از آن از بین می‌رود.

این کارشناس فناوری اطلاعات ادامه داد: از سوی دیگر ما در یک سری حوزه‌ها آنقدر دیر عمل کرده‌ایم که دیگر قافیه را باخته‌ایم. مانند پیام رسان ها؛ اما هم اکنون به عصر پلتفرم‌ها رسیده‌ایم و باید برای آن برنامه ریزی کنیم.

وی گفت: در آینده نزدیک دیگر روی گوشی‌های کاربران تعداد زیادی اپلیکیشن نصب نخواهد شد بلکه گوشی به شیوه‌ای پلتفرمی تبدیل می‌شود. در آینده نزدیک گوشی‌هایی خواهیم دید که پلتفرم در آنها با سیستم مدیریت گوشی یکسان می‌شود و گجت ها داخل آن قرار گرفته و از طریق اتصال آنها، گوشی تبدیل به یک دستیار هوشمند خواهد شد و به زندگی کاربر، جهت می‌دهد. در این حالت افراد برای نیازهای گوناگون خود اپ های موبایل بسیاری را نصب نمی‌کنند و در واقع یک دستیار هوشمند با استفاده از یک موتور هوش مصنوعی و سایر داده‌های گردآوری شده از رفتار کاربر، به وی راهنمایی می‌کند و خدمات ارائه می‌دهد.

کاشی با بیان اینکه در آینده نزدیک دیگر نیازی به نصب اپلیکیشن‌های متعدد روی گوشی نیست و یک پلتفرم می‌تواند تمام کارهای ما را انجام دهد، گفت: این اتفاق خیلی دور نخواهد بود و شاید تا ۴ سال آینده محقق شود؛ هم اکنون نیز می‌بینیم که بسیاری از شرکت‌های بزرگ دنیا با راه اندازی دستیارهای هوشمند به این سمت در حال حرکت هستند.

این پژوهشگر فضای مجازی تاکید کرد: ما نیز اگر می‌خواهیم جلو بیافتیم و روی این حوزه مسلط باشیم باید از این پس روی فناوری‌های آینده کار کنیم. به عنوان مثال باید روی هوش مصنوعی، داده کاوی، بیگ دیتا، اینترنت اشیا و بلاکچین تمرکز کنیم.

وی با بیان اینکه ۵ مگاترند، آینده فضای مجازی را تغییر خواهند داد گفت: این مگاترندها شامل بیگ دیتا و تحلیل داده، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، زیرساخت‌های کلاد (CLOUD) و واقعیت افزوده می‌شود و سایر ترندها نیز در زیرمجموعه اینها فعال خواهند شد؛ برای مثال در ۵G، اینترنت اشیا بر بستر کلاد قرار می‌گیرد و شما می‌توانید یک سری ابزار را هوشمند کرده و به اینترنت متصل کنید. در تلفیق این ترندها شاهد بسیاری سرویس خواهیم بود.

کاشی تصریح کرد: برای رویارویی با این پدیده‌ها باید قوانین مرتبط با حکمرانی نوشته شود و حتی برای بسیاری از آنها دولت می‌تواند برنامه‌های تشویقی اعلام کند تا بخش خصوصی ترغیب به سرمایه گذاری در این حوزه شود. از سوی دیگر نیازمند پیوست اقتصادی برای طرح‌های کلان فناوری هستیم.

وی گفت: برای مثال شرکت‌های VOD و شرکت‌های IPTV در قالب پلتفرم شبکه نمایش خانگی در دوران کرونا در برآوردن نیاز مردم تا اندازه‌ای موفق عمل کردند؛ عامل موفقیت این طرح، وجود پیوست اقتصادی در حوزه پلتفرم محتوایی توسط بخش خصوصی بوده است. ما تا چندسال آینده مجبور می‌شویم در حوزه‌های مختلف پلتفرم داشته باشیم و اگر در این زمینه ورود نکنیم پلتفرم‌های خارجی این فضا را می‌گیرند.

همین طور که هم اکنون شبکه اینستاگرام برای بسیاری از کسب و کارهای خانگی، کوچک و حتی متوسط یک کانال مهم بازاریابی دیجیتال و خرید و فروش است و نقش مهمی را در بخش بازاریابی و خرید و فروش اینترنتی به صورت مستقیم و غیر مستقیم ایفا می‌کند.

این پژوهشگر فضای مجازی با اشاره به اینکه سیاست فضای مجازی در کشور ما یکسان نیست اما در کشورهای دیگر این سیاست، واحد است، افزود: برای مثال در سایر کشورها زمانی که قرار باشد از بخش خصوصی حمایت شود سیاست یکسانی در ابعاد قانونی، تسهیلاتی و اجرایی اعمال می‌شود. اما در ایران اینگونه نیست و بخش خصوصی حوزه فناوری اطلاعات با بیش از ۱۰ مدل مشکل قانونی و اجرایی مواجه است؛ برای مثال به بخش خصوصی می‌گویند باید در قالب استارت‌آپ درخواست تسهیلات کند اما زمانی که شرکت استارت‌آپی تاسیس می‌کند درگیر مالیات، بیمه و تعداد متعددی عوامل قانونی دیگری می‌شود که جلوی فعالیت وی را می‌گیرد.

در واقع عده‌ای جوان کم تجربه در سن کم برای دریافت تسهیلات باید درگیر تاسیس شرکت و مشکلات پیرامونی آن شوند و این امر باعث از بین رفتن تمرکز این تیم برای تجاری کردن محصول خود می‌شود.

کاشی با بیان اینکه قانون تجارت در کشور ما مربوط به دهه ۱۳۳۰ شمسی است و خلاهای قانونی به راحتی قابل حل نیستند، گفت: چندصدایی های موجود در این بخش می‌تواند با محوریت مرکز ملی فضای مجازی رفع شده و این فضا به سمت تک صدایی برود. در همین حال دولت تصدی گری نداشته باشد و ورود بخش خصوصی به این حوزه را با سیاست‌های تشویقی تسهیل کند.

این پژوهشگر فضای مجازی با بیان اینکه شبکه ملی اطلاعات مفهومی است که می‌تواند همه نیازهای یک شهروند ایرانی را با تمام امکانات در فضای مجازی ارائه دهد، گفت: مشکل ما در این شبکه مشکل فنی و زیرساختی نیست بلکه هم اکنون با مشکل محتوایی و سرویس روبرو هستیم که اگر این موضوع حل شود، مفهوم این شبکه برای کاربران جا می‌افتد.

وی با اشاره به اینکه هم اکنون کشورهایی مانند روسیه، چین و حتی آمریکا یک سری سرویس‌های بومی دارند، تاکید کرد: این شرایط در چندسال اخیر در کشور ما نیز روند قابل قبول تری را طی کرده و سرویس‌های بومی کم کم در حال شکل گیری هستند.

کاشی با تاکید بر اینکه هرجایی که بخش خصوصی با مدلی خودکفا حرکت کرده شاهد موفقیت‌های بهتری نسبت به مدل‌های دولتی هستیم، خاطرنشان کرد: وزارت ارتباطات، معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور و سایر ارگان‌های مربوط به این حوزه، باید اولویتهای کشور را به سمت استارت‌آپ ها ببرند و در حوزه‌هایی مانند علوم انسانی، مدیریت و حل مسائل بومی در صنعت، که با خلا راهکارهای استارت‌آپی مواجه هستیم، این بخش بتواند تاثیرگذار باشد. و مانند بسیاری از کشورها، راهکارها و سرویس‌های استارت‌آپی در این بخش تسهیلگر حوزه صنعت و کاتالیزور برای حل مشکلات متعدد این حوزه در آینده باشد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا