
تابستان از راه رسیده و کوچه پس کوچههای شهر پر شده از تبلیغات رنگارنگ کلاسهای تابستانی. از زبان انگلیسی و ریاضی گرفته تا کلاسهای موسیقی، شنا، نقاشی و حتی رباتیک. والدین با چهرههای مشتاق و نگران، در حال برنامهریزی برای پر کردن سه ماه تعطیلات فرزندانشان هستند. اما در این میان، کمتر کسی از خود میپرسد: آیا این همه کلاس واقعاً برای بچهها مفید است؟ یا فقط کولهباری از خستگی و استرس را بر دوش آنها میگذارد؟ تابستان همیشه فصل استراحت، بازی و تجدید قوا بوده است.
بچهها بعد از نه ماه درس خواندن، فرصت پیدا کردند کمی آزاد باشند، با دوستانشان بازی کنند و انرژی بگیرند برای سال تحصیلی جدید. اما این روزها، تابستان برای بسیاری از کودکان تبدیل شده به ادامه سال تحصیلی، با این تفاوت که به جای مدرسه، در کلاسهای مختلف مینشینند. والدین با نیت خوب اما گاهی بدون برنامهریزی دقیق، انبوهی از کلاسها را برای فرزندانشان ثبتنام میکنند، غافل از اینکه ممکن است بیش از آنکه به آنها کمک کنند، آسیب بزنند.
یکی از بزرگترین مشکلات این کلاسهای فشرده، خستگی مفرطی است که در بچهها ایجاد میکند. تصور کنید کودکی که تازه از فشار امتحانات پایان سال رها شده، مجبور باشد صبح زود بیدار شود و از کلاسی به کلاس دیگر برود. این کار نه تنها فرصت استراحت را از او میگیرد، بلکه میتواند باعث بیزاری او از یادگیری شود. روانشناسان کودک هشدار میدهند که کودکان هم مانند بزرگسالان به زمان استراحت نیاز دارند. زمانی که بتوانند بدون برنامه از پیش تعیینشده، آزادانه بازی کنند و خلاقیتشان را پرورش دهند.
مسئله دیگر، هزینههای گزاف این کلاسهاست که فشار مالی زیادی به خانوادهها وارد میکند. بسیاری از والدین با وجود مشکلات اقتصادی، حاضرند هزینه زیادی بپردازند تا فرزندانشان “از دیگران عقب نمانند”. این نگرانی که مبادا کودکشان چیزی را از دست بدهد، آنها را وادار میکند بدون توجه به علاقه و استعداد واقعی فرزندشان، در هر کلاسی که مد شده است ثبتنام کنند. در حالی که ممکن است همان پول و زمان اگر به درستی برنامهریزی شود، بسیار مؤثرتر صرف شود. اما شاید بزرگترین آسیب این کلاسهای بیهدف، از بین بردن فرصت تجربههای واقعی زندگی است. تابستان زمانی است که بچهها میتوانند مهارتهای اجتماعی مهمی را یاد بگیرند؛ چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند، چگونه اختلاف نظرها را حل کنند، چگونه خودشان را سرگرم کنند. این مهارتها در هیچ کلاس آموزشی تدریس نمیشود، اما برای موفقیت در زندگی از هر درس دیگری مهمتر است. وقتی تمام وقت بچهها با کلاسهای ساختاریافته پر میشود، فرصت یادگیری این مهارتهای حیاتی را از دست میدهند.
نکته جالب اینجاست که بسیاری از والدین حتی از علایق واقعی فرزندانشان اطلاعی ندارند. آنها بر اساس ترسها و آرزوهای خودشان برای بچهها برنامهریزی میکنند، نه بر اساس استعدادها و تمایلات واقعی کودکان. ممکن است کودکی استعداد فوقالعادهای در نقاشی داشته باشد، اما به جای پرورش این استعداد، مجبور باشد وقتش را در کلاسهای زبان بگذراند که هیچ علاقهای به آن ندارد.
راه حل چیست؟ اول از همه، والدین باید بپذیرند که تابستان قرار نیست زمان “پر کردن رزومه” باشد. بهتر است به جای ثبتنام در ده کلاس مختلف، یک یا دو فعالیت را انتخاب کنند که واقعاً با علایق و نیازهای کودک همخوانی دارد. دوم اینکه به بچهها فرصت “بیبرنامه بودن” بدهند. زمانی که خودشان تصمیم بگیرند چه کار کنند، با چه کسی بازی کنند و چگونه وقتشان را بگذرانند. این آزادی برای رشد خلاقیت و استقلال آنها ضروری است. پیشنهاد دیگر این است که خانوادهها فعالیتهای مشترک را جایگزین بعضی از این کلاسها کنند. رفتن به پارک، کتاب خواندن با هم، آشپزی کردن یا حتی تماشای یک فیلم در کنار هم، نه تنها هزینه کمتری دارد، بلکه روابط خانوادگی را هم تقویت میکند. این تجربههای مشترک تأثیر عمیقتری بر رشد عاطفی کودکان دارد تا بسیاری از کلاسهای آموزشی.
در نهایت، والدین باید یاد بگیرند هر کودک منحصر به فرد است و نیازهای خاص خود را دارد. بعضی بچهها واقعاً از کلاسهای تابستانی لذت میبرند و انرژی میگیرند، اما بعضی دیگر فقط به استراحت و بازی نیاز دارند. تشخیص این تفاوتها و احترام گذاشتن به آنها، هنر بزرگ والدین هوشیار است.

تابستان فرصت طلایی است برای بچهها تا چیزهایی یاد بگیرند که در مدرسه نمیآموزند: لذت آزادی، شادی کشف کردن و ارزش گذراندن وقت با کسانی که دوستشان دارند. شاید بهتر باشد به جای تبدیل تابستان به فصل دوم مدرسه، آن را به زمانی تبدیل کنیم که بچهها واقعاً از آن لذت ببرند و خاطرات خوشی بسازند که سال بعد به آن فکر کنند و انرژی بگیرند. در پایان، کودکی که شاد و پرانرژی باشد، در سال تحصیلی جدید هم دانشآموز بهتری خواهد بود