بنظر می رسد یک جای کار می لنگد…
با یک بررسی اجمالی در میان اطلاعات آماری می توان مشاهده نمود که ساعات کار مفید ایرانیان در مقایسه با بسیاری از کشورها مانند ژاپن، چین، کره جنوبی و حتی ترکیه بسیار کمتر است. بحث ساعات مفید کار در کشور ما از جمله مباحثی است که ریشه کاوی آن می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد. موضوع بهره وری در همه نظام های اقتصادی و سیاسی از ارزش و اهمیت والایی برخوردار است، چرا که اقتدار و ارتقای ملت ها به شدت وابسته به افزایش بهره وری بوده و می توان از آن به عنوان یک اولویت در عرصه های ملی یاد کرد.
رشد و پیشرفت بسیاری از کشورها که در گذشته نه چندان دور از جایگاه اقتصادی بالایی برخوردار نبوده اند، امروزه با پیروی از اندیشه بهره وری و بدنبال آن انگیزه های قوی برای کسب و کار سرعت گرفته است. متاسفانه به دلیل پایین بودن بهره وری در اقتصاد ایران چه در سرمایه و چه در نیروی کار، فاصله رشد اقتصادی کشور با سایر کشورهای پیشرفته بیش تر و بیش تر شده است. پایین بودن میزان ساعات مفید کاری روزانه در ادارات دولتی و بخش خصوصی کشور، سهم این امرمفید روزانه را به شدت کاهش داده، به قسمی که ساعات صرف شده برای کارهای متفرقه ای همچون صرف نهار و چای از انجام کار مفید بیشتر است. به طوری که میزان کار مفید در ایران هم اکنون هفته ای 6 تا 7 ساعت است، در حالی که بر اساس همین گزارش، میزان کار هفتگی در ژاپن بین 40 تا 60 ساعت و در کره جنوبی بین 50 تا 70 ساعت است. آمارهای منتشر شده نشان از ضعف عملکرد و بهره وری نیروی کار در ایران را دارد که مانند یک فرهنگ غلط همه گیر شده است.
افزایش بهره وری نهادهای تولیدی رابطه مستقیمی با تولید ملی دارد و در نهایت به عنوان اهرمی شتاب دهنده در تحقق اقتصاد مقاومتی موثر است. میزان افزایش تولید ناخالص ملی و به تبع آن رشد پس اندازها توسط نیروهای کار و صاحبان سرمایه همگی باعث افزایش سطح سرمایه گذاری ها و بهبود زیر ساخت ها خواهد شد. البته اتکای کشور به درآمدهای نفتی و کمرنگ شدن نقش آفرینی افراد، پایین بودن دستمزدها، عدم تقویت فرهنگ کار و ضعف در مدیریت و عدم نظارت کافی همگی از جمله عواملی است که منجر به کم شدن انگیزه در جامعه برای خوب و مفید کار کردن است. در این خصوص باید گفت، که حفظ امنیت شغلی نیروی کار؛ یکی از راهکارهای ارتقای بهره وری است چرا که درجوامع موفق از نیروی کار انتظار کار خوب دارند و در مقابل کارفرما خود را در برابر تامین هزینه های زندگی نیروی کار متعهد می داند. اما در کشورما، متاسفانه افراد با کوله باری از دغدغه های معیشتی مشغول بکارند که همین امر در کاهش انگیزه نیروی کار تاثیرگذار است. به همین علت عده ای از کارشناسان بر این عقیده اند که پایین بودن سطح درآمد و دریافتی های افراد از مهم ترین عوامل پایین بودن بهره وری نیروی کار در ایران است که باعث شده، افراد انگیزه افزایش سهم خود را در تولید و ارائه خدمات به سازمان های مربوطه از دست بدهند. بنابراین کارفرمایی که با این بازدهی نیروی کار مواجه است، رفته رفته قدرت پرداختی خود را از دست داده و نیروی کار نیز با بصورت فرسایشی عمل نموده و تولید نابود خواهد گشت.
بی شک ایجاد رابطه تعامل و استوار بر پایه یک اعتماد دونفره بین سازمان مربوطه و زیردستان می تواند یکی از راهکارهای مناسب در افزایش بهره وری باشد. نیروی انسانی؛ بنای اصلی تولید است و تکیه کارفرما به آن بسی بیشتر از سرمایه است، بنابراین شناخت راهکارهای افزایش بهره وری و بازدهی آن می تواند با ایجاد ارزش افزوده و سوددهی لازم به کاهش بیکاری و تورم نقش بسزایی ایفا نماید. شایان ذکر است؛ بدون گسترش دانش و فرهنگ کار در کشور نه در بخش خصوصی و نه در بخش دولتی نمی توان باز خوردهای مناسبی از میزان بهره وری افراد داشت.
سیده مینا دیوبند- سردبیرروزنامه تفاهم