یادداشت

اگر ملاک شایستگی باشد!

میلاد رسول مهر و رحمت حضرت محمد (ص) و شکافنده علوم حضرت امام صادق (ع) و هفته وحدت را تبریک عرض می کنم.

با استقرار دولت آیت الله رئیسی ، روند تغییر مدیران عالی کشور از وزرا تا معاونان و روسای سازمان ها و استانداران و … آغاز گردیده است. به طور طبیعی ، هر دولتی حق دارد کارگزاران خود را از بین افراد مورد اعتماد و نزدیک به خود انتخاب کند و معمولا انتخاب کارگزاران دولت بر اساس مقررات و ضوابط قانونی کشور، صلاحیت ها ، شایستگی های فکری و علمی و توانایی افراد برای اجرای ماموریت های دولت و نیز رضایت هواداران و افکار عمومی انجام می گیرد. این که کارگزاران دولت هم از ویژگی های لازم برخوردار باشند و هم چنین رضایت مردم و طرفداران را جلب کند ، معمولا اتفاق نمی افتد و نمونه مشخص آن ، انتخاب استاندار گیلان است که هنوز توافق جمعی بین اصولگرایان وجود ندارد و اختلافاتی که علنی شده و بیانیه هایی که صادر می شود و افشاگری هایی که صورت می گیرد!. ریشه در همین امر دارد . با توجه به موارد فوق ، لازم می دانم که در این خصوص به چند نکته اشاره کنم:
۱- در بینش پیامبر اسلام (ص) تنها معیار، فضیلت و برتری‌های شخصی نبود؛ بلکه حضرت، ایمان و تعهد، لیاقت، علم و آگاهی را لحاظ می‌کردند. در روایتی آمده است پیامبر اکرم (ص) پس از فتح مکه عازم نبرد حنین شدند و جوانی 21 ساله به‌نام عتاب بن اسید را به فرمانداری مکه برگزیدند. این انتصاب باعث اعتراض برخی شد و حضرت در پاسخ معترضان فرمودند: به‌دلیل کم‌بودن سن و بی‌تجربگی وی مخالفت نکنید؛ زیرا، برتری او نسبت به دیگران، علم و آگاهی اوست و آن کس که برتر است، بزرگ‌تر است ،
امام علی (ع) در نهج‌البلاغه، علت سقوط دولت‌ها و حکومت‌ها را چهار چیز شامل : زایل‌کردن مسائل اساسی، مشغول‌کردن خود به فروعات، حاکم‌کردن اراذل و فرومایگان و کنارزدن شایستگان در عرصة مدیریتی می‌دانند.
۲- در قانون اساسی ما و در برنامه چهارم و پنجم و ششم توسعه، مقوله نظام شایستگی و اهدافی هم چون: استقرار نظام شایسته سالاری ، ایجاد ثبات در خدمات مدیران، رعایت عدالت در انتصاب ها، کاهش تأثیر تغییرات سیاسی در انتخاب و انتصاب مدیران مورد توجه قرار گرفته است . وجود نظام شایسته سالاری باعث قوام، مقبولیت و مشروعیت دولت خواهد شد؛ بنابراین، انتخاب و گزینش مدیران شایسته در رأس سازمان ها، به خصوص دستگاه های اجرایی، از اهمیت خاصی برخوردار است.
۳- در نظام اداری ما به شیوه‌ای عجیب، سیاست بر همه چیز تأثیرگذار است. بسیاری از عزل و نصب‌ها بر همین اساس انجام می‌شود؛ درحالی‌که از نظر قانون، پست‌های سیاسی، معرفی و کاملاً مشخص شده‌اند؛ یعنی دخالت سیاست یا سیاسی‌کاری در بقیة مشاغل اشتباه و نادرست است. این موضوع باعث بی‌ثباتی مدیریتی و زمان خدمت مدیران را بسیار کوتاه می‌کند. تغییر و تحولات زیادی در حیطة مدیریتی انجام می‌پذیرد و گروه‌های مختلف ذی‌نفوذ برای انتصاب اشخاص مدنظر خود، شروع به رایزنی می‌کنند و گاهی به گروه‌های فشار تبدیل می‌شوند.
۴- بدون تردید، دولت برای تقویت کارآمدی و شایستگی و کسب رضایت عمومی ناگزیر به انتخاب افراد شايسته برای مناصب اجرایی است و از سوی دیگر، دولت هم برای انتصاب کارگزاران اجرایی، تحت فشار گروه های مختلف است ؛ اما آن چه مسلم است این است که دولت نباید شایسته گزینی را فدای فشار گروه های ذی نفوذ کند . در بسیاری از مواقع، تن دادن به این فشارها و راضی کردن یک گروه به ناراضی کردن گروه دیگر منجر می شود و همین امر به تنش و اختلاف بین هواداران دولت، دامن می زند. آن چه که ما در گیلان و در انتخاب استاندار گیلان مشاهده می کنیم ، ریشه در همین مساله دارد.
۵- دولت قاعدتا برای حفظ پایگاه اجتماعی خود بایستی به مطالبات هواداران خود و افکارعمومی در انتخاب مدیران توجه کند و تلاش نماید با گزینش افراد متخصص، متعهد و سالم و کارآمد، هم به انتظارات طرفداران و مردم پاسخ گوید و هم بتواند برنامه های اجرایی خود را عملی کند . حیثیتی کردن انتصابات و شکل گیری نوعی تقابل اجتماعی و سیاسی ، توان دولت را برای خدمتگزاری به مردم می گیرد و هزینه توسعه کشور را بالا می برد. اگر ملاک شایستگی باشد ، این مشکلات هم کمتر اتفاق می افتد.

* نقی هدایتی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا