صنعت و دانشگاه و ارتباط میان این دو نقش مهمی در ایجاد اشتغال پایدار و به دنبال آن حل معضل بیکاری دارد. چون امروزه داشتن مهارت بدور از مدرک تحصیلی و تحصیلات دانشگاهی در جهت پیدا کردن شغل ، نقش مهم و اساسی دارد.
اگر همین امروز به دنبال یک برقکار برای سیم کشی های برق ساختمانتان هستید، ترجیح تان کدام است؟ کار را به دست یک برقکار ماهر کاربلد بسپارید، یا از یک مهندس برق تازه فارغ التحصیل شده استفاده نمایید. بگذارید با مثال مشخص تری موضوع را مطرح نماییم. البته نمی توان اولویت و مزیت داشتن مدارک دانشگاهی را رد کرد، قطع به یقین داشتن مدرک تحصیلی به همراه تخصص و مهارت ، بهترین وضعیت ممکن است واغلب همه افرادی که دارای مدرک و مهارت در یک زمینه هستند صاحب شغل می شوند.
اما نکته ی مهم اینجاست که جویندگان کار بدانند که تنها با داشتن مدرک تحصیلی، نمی توان صاحب شغل شد، اگر چه بسیاری از کارفرماها و ادارات دولتی مدرک را ضروری میدانند ، ولی بدون مهارت هم فردی را استخدام نمی کنند. اما دراین بین افراد بسیاری را می توان سراغ داشت که مدرک هم ندارند ، ولی توانسته اند صاحب شغلی موفق شوند، ولی به دور از استثنائات، آمار افرادی که فقط مدرک دارند و صاحب مهارت خاصی نیستند، به مراتب بیشتر است و اینان دقیقا همان بیکاران جامعه را تشکیل می دهند. در واقع بوضوح می توان اذعان داشت که مدرک ممکن است در به دست آوردن فرصت شغلی نقش آفرین باشد، اما قطعا در حفظ و یا رشد و پیشرفت آن تاثیرگذار نیست و اینجاست که کارفرما علاقه مند به جذب و اشتغال مدیرانی است که کاربلد و با مهارت باشند.
البته خوشبختانه وضعیتی که این روزها با آن روبرو هستیم ، بسیار امیدوار کننده است. چرا که بسیاری از جوانان و البته خانواده هایشان به عنوان یک اهرم فشار، به وضوح دریافته اند که تنها راه اشتغال و موفقیت فرزندانشان از دانشگاه گذر نمی کند. این آگاهی و نگاهی که جوانان و خانوادههایشان در باره پیدا کردن مسیر شغل و زندگی خود به دست آوردهاند ،بسی امیدوار کننده است. با نسلی آگاه به واقعیتهای زندگی روبرو هستیم و این آگاهی موضوعی ارزشمند است. این نگاه آسیبهای حاصل از بیکاری و هزینههای گزاف بیثمر برای تحصیل را کاهش خواهد داد.همانطور که آمار حاکی از آن است که سرانه ی مطالعه در کشور به طور نامحسوسی در حال افزایش است و این در حالی است که تب رفتن به دانشگاه به مراتب فروکش نموده است.
شاید به همین علت است که بسیاری از کارشناسان بر این عقیده اند که سال هاست که مسیر بازار کار و دانشگاه از هم جدا شده است. در هر صورت فارغ التحصیلان دانشگاهی دو راه بیشتر پیش رو ندارند. یا باید جذب ادارات و اماکن دولتی شوند و یا باید در بخش خصوصی مشغول به اشتغال باشند. اگر چه نهادهای دولتی ، جمعیت کمتری از تحصیلکرده های ما را جذب می کند و اکثر حوزه ی اشتغال در دست نهادهای خصوصی است ،از اینرو واضح و مبرهن است که بخش خصوصی بیشتر از مدرک تحصیلی بر مهارت افراد تمرکز دارد. همچنین ناگفته نماند که بخش دولتی هم ظرفیت جذب تمامی فارغالتحصیلان دانشگاهی را نداشته و آزمونهای استخدامی هیچ تناسبی با تعداد فارغالتحصیلان ندارد. هرچند در همین آزمونهای استخدامی هم بر رشتههای کاملا مرتبط با شغل اعلام شده تمرکز نمیشود.
از اینرو کافی است ، برای استخدام به یک شرکت خصوصی مراجعه کیند . اگر در بزرگ ترین کمپانی های جهان چون مایکروسافت، گوگل و یا اپل هم مشغول به کار شوید، به این موضوع اهمیت نمی دهند که شما از بهترین دانشگاه کشور فارغ التحصیل شده باشید یا ناشناخته ترین دانشگاه. حضور در بازار خصوصی مستلزم داشتن توانایی و مهارت کافی است. بالای هفتاد درصد جوانان جویای کار فاقد مهارت هستند و یکی از دلایل عدم اشتغال به کار آنها همین فقدان مهارت است. متاسفانه موارد مذکور حاکی از آن است که به نظر میرسد ، آموزش عالی در ایران در ایفای نقش خود به عنوان یک پرورش دهنده ی نیروی کار موفق نبوده و شکاف میان صنعت و دانشگاه در ایران به روز به روز در حال زیاد شدن است. در بسیاری از رشته ها بوضح نمی توان فهمید که مدرک چه دستاوردی ممکن است برای افراد از لحاظ اشتغال و اقتصادی داشته باشد. اینجاست که می توان به نقش مدرک در بازار اشتغال اشاره نمود.