
اول؛ آتش بس یعنی پیروزی ما. بله، آمریکا فهمید نمی تواند ایران را مثل عراق، افعانستان، لیبی، سوریه و… یک شبه اشغال کند! ایران نه حکمرانانش و نه مردمش دیگر تسلیم نمی شوند و حتی می توانند ضربات محکمی هم به دشمنانش بزند.
دوم؛ برخی شاید بگویند موشک های ما نخورد به هدف و همچنان ضعیفیم! ولی این حرف های خودتحقیرانه ناشی از قلب های ناخالص گویندگان آن است چرا که پر واضح است که آنکس که پیشنهاد آتش بس می دهد قطعا همان کسی است که در موضع ضعف قرار دارد. آن هم پس از حمله ما به منافع آمریکا! چه کسی پیشنهاد آتش بس داد؟ واقعیت آن است شاید عده ای واقعیت قدرتمندی ایران را نبینند اما خود آمریکا و اسرائیل که تن شان به تن موشک های ما خورده واقعیت را می دانند که چنان دست تسلیم بالا برده اند.
سوم؛ باید قدر این قدرت نظامی را بدانیم و تقویتش کنیم اما قدرت مهم تر از آن، قدرت مردمی است که پای کار ماندند و با آرامش شان و ماندشان در عرصه به موفقیت ایران کمک کردند.
چهارم؛ نکته مهمی که هرگز نباید از آن غافل و دور شویم موفقیت جمهوری اسلامی در تحکیم پایه های تمدن ایرانی اسلامی است! چرا که آنچنان ساختاری بنا نهاده ایم که با اقتدار و سربلندی در طول این ۵ دهه حتی ذره ای خاک از ایران عزیز جدا نشده و حتی لحظه ای پای بیگانه به اشغال این سرزمین عزیز باز نشده! این مقاومت، حاصل تمدن سازی نوین اسلامی ایرانی است.
پنجم؛ بازسازی تخریب های عمرانی، بازسازی وضعیت امنیتی و تقویت بیش از پیش نظامی از بدیهیات پس از آتش بس است!
ششم؛ همواره در هر شریطی حتی آتش بس نباید خود را فارغ از دفاع مقدس بدانیم! دفاع مقدس ما همیشگی است. و همیشه باید آمادگی لازم را داشته باشیم. تا غافلگیر نشویم.
هفتم؛ دشمن فهمیده بود و حالا مطمئن شد از قدرت بالای نظامی ایران! آنها شاید جنگ را متوقف کنند اما دست از دشمنی بر نمی دارند چه ترامپ باشد چه نه! همانطور که بعد از آتش بس ایران و عراق، با دست ناپاک منافقین به ایران حمله کردند الان هم باید مراقب بود و ایستاد با واکنشی تندتر از مرصاد!
هشتم؛ پیشتر هم با شناختی که از اوضاع داشتیم گفتیم که این جنگ تحمیلی با سربلندی ایران تمام می شود و روسیاهی اش می ماند برای آنان که در دل و زبان و عمل در این ظلم به ظالم کمک کردند! بله! دشمن کارش دشمنی است و بدبخت وطن فروشانی که شرف خود را فروختند!
نهم؛ فراموش نکنیم این مقاومت زیر سایه ایمان و باور قلبی و عملی به احکام، اندیشه ها و اخلاق اسلامی بوده و این پیروزی بی شک در پرتوی امداد الهی بوده و انشاا…ادامه خواهد یافت.
دهم؛ با تاکید تکرار می کنیم ضمن فرماندهی عالی رهبری و قدرت نظامی ارزشمندمان در این دفاع مقدس، جایگاه حمایتگر مردم به هیچ عنوان نباید فراموش یا نادیده گرفته شود. نزدیک شدن به مردم و خدمت به آنها بیشترین نقطه ای است که باید توسط حاکمیت تقویت شود. غیر از این راه به هر بهانه ای دشمن شاد می شود! بله دوستی و همراهی حاکمیت و مردم، دشمن و دوستانشان را به زمین خواهد زد.
یازدهم؛ دشمن به دشمنی اش ادامه خواهد داد روزی با جنگ نظامی دشمنی می کند روزی با جنگ فرهنگی روزی با ترور و روزی با آشوب داخلی، ما اما باید در مقابل در برابر آن مقاومت کنیم! هر نوع جنگی البته جنس مقاومت خود را می طلبد.
دوازدهم؛ همواره باید فعال باشیم نه منفعل! فراموش نکنیم نتیجه یک مقاومت فعالانه وادار کردن دشمنان به التماس برای آتش بس شد!
سیزدهم؛ ضمن اینکه آتش بس خوب است آن هم در شرایطی که آتش بس بر دشمنان تحمیل شد اما عقل سلیم می گوید، لازم است به آتش بس بدبینی هم داشته باشیم مثلا ممکن است آتش بس برای تجدید قوایشان باشد برای فراهم آوردن آشوب داخلی یا شناسایی محل سران نظامی یا برای کشف محل اورانیوم های غنی شده توسط آژانس و … مراقبت در این ابواب نیز ضروری و عقلانی است.
چهاردهم؛ بدیهی است در شرایط جنگی وجود فرماندهی واحد ضرورت دارد و ملزم به تبعیت از آن هستیم و باید از اختلاف افکنی و هر حرکت و حرفی که به هم جهتی ما لطمه وارد کند ، دوری کنیم. متاسفانه برخی بدون تخصص امنیتی و نظامی برای فرماندهان این عرصه از زبان تعیین تکلیف سخن می گویند که این اشتباه بزرگی است و باید از آن دوری کرد. هم عقل ، هم وطن پرستی و هم اخلاقِ انقلابی بر این مهم تاکید دارند که در عرصه جنگ باید هم جهتی را با فرماندهان و تصمیم گیران حفظ کرد.
منبع: الف