نهم مهرماه، مصادف با روز جهانی سالمندان بود. سالمندانی که نه تنها در فرهنگ و دین ما به عنوان انسان های ارزشمند و سرمایه های هر خانواده ای به حساب می آیند، بلکه تکریم و احترام به آن ها در تمامی فرهنگ ها از ارزش بسزایی برخوردار است.
فراری از سالمندی نیست و این یکی از به یاد ماندنی ترین سال های زندگی است. بخشی از زندگانی انسان که در حال مشاهده و به ثمر رسیدن تلاش های زندگی اش است.دورانی که به شرط تامین بودن و برطرف شدن نیازهای مادی و اجتماعی و سلامتی، می تواند یکی از برجسته ترین، زیباترین و پرخاطره ترین برهه های زندگی به شمار رود و مرحله ی نهایی تکامل و رشد انسان باشد. منتهی همانطور که بیان شد به شرط مرتفع شدن بخشی از نیازهای ضروری، بالاخص نیازهای اقتصادی که می تواند نقش تعیین کننده ای در زندگی سالمندان عزیز داشته باشد.
توجه به نیازهای سالمندان به خصوص نیازهای اقتصادی از جمله مشکلاتی است که قریب به اتفاق سالمندان ایران با آن دست و پنجه نرم می کنند، دارای اهمیت ویژهای است. متاسفانه این روزها که تورم و شرایط اقتصادی حال حاضر فراهم نمودن مایحتاج اولیه ی زندگی را حتی برای جوانان با مشکلات عدیده ای مواجه ساخته است، برای سالمندان چه بسا که سخت تر است. فردی که نوه ها و نتیجه ها چشم به دستان او دارند و با توجه به بالا رفتن سن ازدواج چه بسا سال ها باید خرج خود و فرزندانش را بپردازد، لزوم توجه به نیازهای اقتصادی این سرمایه های زندگی که بطور مستقیم عزت نفس آن ها را به خود وابسته کرده است، بسیار حائز اهمیت است. عموم سالمندان وضعیت مالی آن ها به واسطه حقوق بازنشستگی که اگر بازنشسته باشند و حقوقشان به موقع پرداخت شود، در شرایط مساعدی قرار ندارند و دخل و خرجشان به هم نمی خورد. بماند که آمارها نشان می دهد که قریب به پنجاه درصد از سالمندان در ایران تحت حمایت هیچ سازمانی نبوده و با نیازها و مشکلاتشان دست و پنجه نرم می کنند.
اخبارهای منفی، وضعیت ملتهب جامعه و شرایط کرونا در این چند سال اخیر ، دست به دست هم داده تا آن ها را رنجیده تر و خانه نشین نماید. یادمان باشد با توجه به هرم جمعیتی ایران و افزایش روز افزون افرادی که وارد دوران سالمندی می شوند ، نیاز به یک برنامه ریزی مدون و مشخص برای این پیک جمعیتی سالمندی در ایران وجود دارد. سپری کردن دوران سالمندی در ایران به هیچ وجه ساده نیست، وضعیت زندگی سالمندان در ایران با استانداردهای بین المللی فاصله ی بسیاری دارد. بار اقتصادی حاکم در جامعه، سالمندان ایرانی را به شدت ناامید و زمین گیر می کند. چرا که آنان عموما در خانه یا غصه ی فرزندان بیکار خود را دارند و یا در حال حساب و کتاب کردن آب باریکه ی دوران بازنشستگی شان تا انتهای ماه هستند. بماند که کافی است یک یا دو فرزند در شرف ازدواج هم داشته باشند که هزینه های سرسام آور شروع تنها یک زندگی، بطور مثال خرید و حتی اجاره ی یک خانه ی 50 متری در یک کلانشهر عمده ی پس انداز دوران جوانی شان را به باد دهد.
مستمری های دریافتی شان که در برابر تورم کمر شکن این روزها، به هیچ وجه کفاف مخارج زندگی آن ها را نمی دهد. این روزها باید به شرایط روانی سالمندان توجه ویژه ای داشت. قرار گرفتن آن ها در صف های طولانی مرغ و تخم مرغ و بارهای روانی وارده ، هرگز در شان این بزرگواران نیست. عدم آرامش اقتصادی این روزها سبب می شود، فرد به لحاظ روانی احساس نامساعدی داشته باشد و حتی دردهای جسمانی اش هم مساعد شود. بماند که هزینه های هنگفت درمانی نیز رفته رفته به این آلام اضافه می گردد.
سالمندان ؛ بزرگان و الگوهای یک جامعه هستند و وجودشان ثمره ی یک عمر تلاش و خدمت صادقانه است. وجود و بروز ناامیدی در آن ها یک جامعه به سرعت می تواند به نسل جوان آن نیز تسری پیدا کند و جوانان از همان بحبوحه جوانی از فکر به آینده ای ناخوشایند و بی حمایت دوران سالمندی در رنج و ناراحتی خواهند بود. سالمندان هر جامعه ای سرمایه های یک جامعه اند که تکریم و پاسداشت آن ها، تقویت کننده ی پایه های فرهنگ و اخلاق در یک جامعه است.
منبع: نقش نیوز