زبان فارسی ، هویت ملی ما
زبان فارسی را پارسی نیز میگویند و اما زبان فارسی ، سرمایهای بزرگ برای ملت ما بشمار می رود. این میراث گرانبها توسط نیاکان عزیز ما ، به یادگار رسیده است. ولی متاسفانه ، این زبان ارزشمند در میان بی توجهی ها ، مهجور مانده است.در این بین با ورود فضای مجازی به زندگی افراد ،استفاده از کلمات بیگانه تشدید شده است ، آنهم کلماتی که اغلب آنها معادل فارسی دارند .همه ما باید بدانیم ، واژه ها و کلمات حامل فرهنگ ،آداب و رسوم و باورهای افراد جامعه و یک ملت هستند و لذا اگر زبان یک ملت آسیب ببیند ، فرهنگ و هویت ملی آن نیز آسیب خواهد دید .
به این جمله فارسی توجه کنید: “کمپین مسابقات فوتبالیست ها در سیتی سنتر ابوظبی استقرار یافته است و ویدیوی ارسالی از این تورنومتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.” و یا ” فیلم های سلبریتی های شرکت کننده در فستیوال پاریس از اشل های استاندارد تبعت نمی کند.” در این دو جمله ی کوتاه تا چه حد از کلمات بیگانه و نامانوس استفاده شده است؟!
جملات محاوره ای و نوشتاری از این دست که نشان از اثرگیری غیرمتعارف زبان فارسی از زبان انگلیسی دارد و در گذر زمان منجر به نابودی زبان شیرین مادری مان خواهد شد، بسیار زیاد است. زبان پارسی یکی از ارکان اصلی هویت ما ایرانی هاست و سرمایه ای بزرگ برای ملت است و همچون سایر منابع طبیعی به صورت خدادادی بوجود نیامده است، بلکه این زبان از پدران، اجداد و نیاکان مان به جا مانده است. بدین منظور هر ساله، روز 25 اردیبهشت ، بنام روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نامگذاری شده است. نام و آوازه ی فردوسی در همه جای جهان شناخته و ستوده شده و شاهنامه ی فردوسی به عنوان اثری بی بدیل و شگفت انگیز مورد توجه ی زبان شناسان است. اهمیت حفظ و زبان پارسی زمانی بیشتر احساس می شود که این حماسه سرای ایران باستان در وصف آن فرمود: بسی رنج بردم در این سال سی، عجم زنده کردم بدین پارسی.
متاسفانه هجوم فرهنگ های غربی در طی این سال ها ، سبب کم رنگ شدن رابطه ی میان جوانان با پیشینه ی آن ها شده و همین امر باعث می شود که جوانان منزلت و گذشته ی با عظمت کشورشان را به فراموشی بسپارند. از اینرو حفظ و صیانت از زبان هر کشوری به مثابه ریسمان قوی در اتصال تاریخ و جوانان آن است. زبان فارسی در سده های مختلف ، ابزار مهمی برای حفظ هویت ایرانی بوده و نقش بسیار پررنگی در احیای فرهنگ ملت بزرگ ایران دارد. عده ای از افراد تحصیلکرده و حتی مقامات و مسئولین دولتی استفاده از کلمات بیگانه را در مصاحبه ها و صحبت هایشان را نمادی از باسوادی و بروز بودن می دانند و همین امر سبب شده که این روزها استفاده از کلمات بیگانه در زبان و سخنان محاوره ای به شدت افزایش یابد.
استفاده از کلماتی چون “نوستالژی” برای نشان دادن احوالات روشنفکران اهل هنر، “پروپاگاندا” و “هزمونی” توسط سیاسیونی که یادشان رفته که معادل فارسی این کلمات در زبان فارسی وجود دارد و بازیگرانی که در صحبت هایشان مدام از کلمه ی “پارتنر” به جای نقش مکمل بهره مند می شوند. همه و همه ، گام های کوچکی در راستای نابودی زبان فارسی، میراث پیشینیان ماست. زبان ما هویت ماست و تک تک ما ایرانی ها برای حفظ و احیای زبانمان باید نسبت به آن غیرت و تعصب داشته باشیم. همه کشورهای دنیا دریافته اند که اگر بخواهند ، فرهنگ کشور خود را ترویج دهند ، بهترین روش آن آموزش زبان ملی شان در کشورهای دیگر است تا به همراه زبان ، فرهنگ کشورشان را هم گسترش دهند. اما متاسفانه آنچه مسلم است ، متولیان فرهنگی ، زبان فارسی را به حال خودش رها کرده اند و متاسفانه در بسیاری از موارد ، کوچک ترین حرکتی از آن ها مشاهده نمی شود و یا به نوعی در این زمینه ضعیف عمل کرده اند.
تغییر نام کلمات وارد شده ی بیگانه تنها بخش کوچکی از ماجراست. کار فرهنگی پشت صحنه ای که باید از این پس در راستای ترویج معادل فارسی آن کلمه رخ بدهد ، اصل ماجراست که جامعه را مستلزم به استفاده از کلمات فارسی می نماید. البته در این راستا ، قانون مصوب 28 آذرماه سال 1375 بوده به گونه ای که آئین نامه اجرایی آن در هیات دولت مورد تصویب قرار گرفته است. طبق این قانون همه دستگاههای اجرایی، قانونگذاری، قضایی، سازمانها، نهادها، شرکتها و موسسات دولتی موظف هستند از به کارگیری کلمات و واژههای بیگانه در گزارشات، مکاتبات، سخنرانیها و مصاحبههای رسمی خود داری نمایند و حتی در این قانون ، صراحتا به ممنوعیت به کارگیری عناوین و اصطلاحات بیگانه، کارخانهها، کارگاهها و اماکن تولیداتی، خدماتی و تجاری نیز اشاره شده است.
با این وجود ، امروزه شاهد بسیاری از کارخانه های تولیدی و مراکز خرید و مغازه ها در سطح شهر هستیم که نام غربی را بر فارسی ترجیح دادند. از کارخانجاتی چون رب مکنزی، نوشیدنی هایی چون فروت لند گرفته تا مراکز خریدی چون بام لند، سام سنتر، اسکای سنتر و … همه و همه بدون هیچ نظارتی وام دار کلمات بیگانه اند. رسانه ها نیز در این حوزه وظیفه ی خطیری بر عهده دارند. رسانهها باید هدفمند و قدرتمند از معادلهای واژههای بیگانه برای نهادینه کردن آن بین مردم استفاده کنند. البته باید بپذیریم که در طول این سال ها ، فرهنگستان لغت هم نتوانسته کارنامه ی خوبی در حوزه ی پاسداشت زبان فارسی از خود ارائه دهد و پذیرفتن این ضعف شاید اولین قدم در راستای حفظ و پاسداشت زبان مادری باشد.
مهسا صالحی – کارشناس ارشد مدیریت مالی