دولت ها، اصلی ترین حامی کارآفرینان
دولت ها همواره در همه جوامع، اصلی ترین حامی کارآفرینان می باشند.رشد اقتصادی فراوان همراه با توسعه ی اقتصادی، فراهم نمودن زمینه های اشتغال جوانان و حل معضل بیکاری از مهم ترین اهدافی است که دولت ها در هرجوامعی به دنبال تحقق آن هستند. در ایران نیز موارد مذکور از اهمیت ویژه ای برخوردار است و همواره در راس هدف های دولت های پیشین و دولت حال حاضر بوده است. توجه به سرمایه گذاری در کارآفرینی و تغییر تمامی رویکردهای اقتصادی به ویژگی های یک جامعه ی کارآفرین، در کنار سرمایه گذاری های فیزیکی می تواند تاثیر فراوانی در رشد اقتصادی و به خصوص اشتغال در کشور داشته باشد. افزون براین مطلب، توسعه ی کارآفرینی برای تحقق اهداف دولت بالاخص خصوصی سازی و تحقق بخش خصوصی، بسیار موثر بوده و سهم بخش خصوصی را در تولید ملی افزایش می دهد. اما تحقیقات نشان می دهد که افراد تنها با تکیه بر مکانیزم بازار و خصوصی سازی قادر به خلق نوآوری و ارتقای سطح کیفی و اقتصادی جامعه نیستند و بی شک ،نقش دولت در نوآوری و رشد توسعه اقتصادی هر کشور غیرقابل انکار است. اصلاحات در بخش ساختارهای عمومی یک دولت بروکراتیک و تبدیل آن به یک دولت کارآفرین یکی از راه حل های اصلی پیشرفت دولت هاست. دستیابی به آرمان های توسعه پایدار کشور برای فتح بازارهای جهانی و رسیدن به جایگاهی شایسته، بدون همکاری دولت امکان پذیر نمی باشد. از طرفی دولت به تنهایی هرگز نمی تواند برمعضل بیکاری و اشتغال زایی در جامعه غلبه کند، مگر با تکیه بر کارآفرینی و تاثیر مثبتی که دراشتغال زایی خواهد داشت. بیان این مبحث، واگذار نمودن تمامی مسوولیت ها به پای دولت نیست ، چرا که ایده های خلاق و نوآورانه و ایجاد راهکارهای مناسب کارآفرینانه در ذهن فرد جرقه می زند و سپس در جامعه تسری پیدا می کند. اما نبود یک دولت کارآفرین که حامی طرح ها و ایده های خلاق افراد جامعه باشد، یکی از بزرگ ترین مشکلات پیش روی کارآفرینان است.
دولت کارآفرین به دنبال ایجاد شرایط مطلوبی است که با ایجاد رقابت بین سازمان ها و توانمند سازی هر چه بیشتر جامعه، بسیاری از وظایف را به بخش خصوصی محول سازد. از اینرو در دولت کارآفرین، جوانان جویای کار و ایده هایشان نقش سرمایه هایی را دارند که حفظ و ارج نهادن به آنها، امری ضروری محسوب می شود. تمرکز بر تهدید ها و تبدیل آن ها به فرصت ها از سایر خصوصیات دولت مذکور است. بطور مثال در شرایط فعلی که سایه ظالمانه ترین تحریم ها برسر ایران قرار دارد، تکیه برفکر و استعداد جوانان ایرانی و دادن فرصت برای بومی سازی صنایع و پرورش استعدادها، مصداقی روشن از این امر است. جهت بخشیدن به سیاست ها و منابع مالی دولت به سمت رشد و پرورش کارآفرینی تنها برعهده دولتمردانی است که خود را با دغدغه های مردم شریک می دانند.
در دولت کارآفرین؛ احترام و گرامیداشت شهروندان در راس امور کاری قرار داشته و با جذب استعدادهای کارآفرین و استفاده از پتانسیل و تخصص آنها برای نوآوری و راهکارهای جدید برای حل مسائل قدیمی، عملکردی متفاوت به نمایش می گذارد، زیرا افراد کارآفرین می توانند از طریق درآمد زایی از اموال و دارایی های دولت، کمک های شایانی به این بخش نمایند. به عنوان یک مثال کوچک، اگر نهادی تفکر کارآفرینانه داشته باشد، می تواند از فضاهای آموزشی و تفریحی خود در بسیاری از ساعات و روزهای تعطیل، درآمدهای قابل توجهی کسب نماید. این مثال ،تنها گوشه ای از بکار گیری فکر خلاقانه در بسیاری از سازمان های دولتی محسوب می شود.
توجه به روی کار آمدن مدیرانی لایق و مدبر، با روحیه ای منعطف برای پذیرش نقد و انتقاد از جمله مواردی است که کار را برای نیروهای مستعد کارآفرین هموارتر می سازد. این مهم ،متاثر از ایجاد تشکلهای تخصصی و کارآفرینی مربوط به افراد توانمند بوده که ارتقاء و توانمندی فعالیتهای آنان در ارجحیت امور کشور قرار گیرد. امید آن می رود که دولت منتخب و دلسوز، از دهها سال آزمون و خطا و تکرار تجربه های ناموفق در عرصه های اقتصادی تجربه ی لازم را بدست آورد . در پایان باید بیان کرد، نباید هیچ تامل و تعللی در اصلاحات اقتصادی کشور صورت گیرد و دولت همواره موظف است درچارچوب تعهداتی که به مردم ایران داده است، عمل کند و این امر تنها با ایجاد راهکارها و برنامه ریزیهای درست، قابل اجراست و ما میتوانیم شاهد یک دولت کارآفرین باشیم.
دکتر حوریه یحیایی