دلایل بی انگیزگی در کار؟
بی انگیزگی در محیط کار از سندرم های روانی اجتماعی است که کمتر کسی لااقل در بازه زمانی کوتاهی آن را تجربه نکرده است. منظور از بی انگیزگی همان روزهایی است که به سختی سر کار حاضر شده اید و در محل کارتان بی حوصله اید و کمترین پتانسیل و راندمان کاری را دارید. بی انگیزگی در محیط کار سبب می شود که سپری کردن زمان در محل کار همچون یک مبارزه ی طاقت فرسا باشد و در طولانی مدت با ایجاد استرس حتی شما را تا مرز افسردگی پیش ببرد.
عموما افراد در شروع هر کاری سرشار از انگیزه اند. روز اول استخدام و روز اول کاری خود را به یاد بیاورید. سرشار از انگیزه بودید و هر روز صبح با شور و اشتیاق هر چه تمام تر در محل کارتان حاضر می شدید. اما درعمل چه اتفاقی می افتد که بعد از مدتی افراد انگیزه ی روزهای اول کاری خود را ندارند؟ این بی انگیزگی از کجا نشات می گیرد؟
کارمندان بی انگیزه ، دارای علائم و مشخصه هایی هستند که آن ها را از افراد با انگیزه متمایز می سازد. از دیر رسیدن به محل کار و زودتر ترک کردن آن گرفته تا کیفیت ضعیف در انجام مسئولیتها و وظایف محوله. آن ها دائما از مسئولیت هایشان شکایت می کنند و از دستورات مدیران مافوق خود براحتی سرپیچی می کنند. بیشتر وقت کاری خود را با موبایل و چرخیدن در فضای مجازی سپری می نمایند و از طولانی کردن زمان های استراحتی همچون نهار استقبال می کنند. از وظایف کاری خود مدام سر باز می زنند و حتی در تحویل یک گزارش ساده ی روزانه تاخیر دارند و شاید ده ها و صدها بازخورد دیگر که تنها منشا آن ها می تواند نبود انگیزه در محیط کاری باشد.
به جرات می توان گفت ، عدم علاقه یکی از فاکتورهای اصلی در ایجاد بی انگیزگی در محیط کار است. وقتی که افراد از سراجبار و تنها برای گذران معیشت خود در شغل فعلی خود مشغول اند ، جای هیچ تعجبی برای بی انگیزگی باقی نمی ماند. یکی دیگر از فاکتورهای مهمی که از شما یک فرد منفعل و بی انگیزه می سازد، ناامنی شغلی است. ثبات و پایداری در شغل ، شور و اشتیاق شما را افزایش می دهد. همواره نگران از دست دادن شغل در افرادی که در شغل های موقت به سر می برند از کمترین انرژی و انگیزه برخوردارند.
البته به همان میزان که عدم ثبات شغلی در کاهش انگیزه ی کاری موثر است، بی عدالتی در موقعیت های کاری شما هم قاتل انگیزه است. وقتی که می بینید افرادی بی تخصص و تجربه در موقعیت های شغلی بهتر از شما قرار می گیرند، عامل مهمی در از بین رفتن انگیزه ی کاری شماست. رهبران ضعیف، بی انگیزه ترین کارمندان را جمع می کنند. عدم کفایت کاری و به عبارتی عدم توانایی یک مدیر می تواند در محیط کاری کسل کننده و بی انگیزه را ایجاد نماید و از همه مهم تر، نداشتن پیشرفت و توسعه ی شغلی می تواند از شما یک فرد بی انگیزه در محیط کاری بسازد. وقتی که شما سال ها علی رغم تمام تلاش و کوشش تان همواره یک کارمند ساده باقی مانده اید و هیچ روند روبه رشدی در کارتان نمی بینید حق دارید که با انگیزگی در محیط کارتان حاضر شوید.
اگر کارآفرینان جوان به دنبال کارمندان با انگیزه هستند که موفقیت هرچه بیشتر کسب و کارشان را بیمه نمایند، باید قدرشناس باشند. هر کس زحمات خود را چون خانه ای روی آب بی اجر و مزد ببیند ، مطمئنا انگیزه ای برای جانفشانی نخواهد داشت وغیرانجام وظایف روتینش کار دیگری را به عهده نخواهد گرفت. هر شخصی که تلاش می کند، به دنبال آن است که تلاش و مشارکتش دیده شود و مورد تمجید و تحسین قرار گیرد و این دقیقا همان علتی است که کارکنان برای انجام حتی جزئی ترین کارها از خود بی انگیزگی نشان میدهند و حاضر نیستند حتی ده دقیقه بعد از اتمام ساعات کاری در محیط کار خود حاضر باشند.
اما آنچه در این بین حائز اهمیت است که باید مراقب این بی انگیزگی باشید. بی انگیزگی در محیط کار به یاس و ناامیدی منتهی می گردد و در نهایت منجر به استرس و نگرانی در شما خواهد شد. علاوه بر آنکه بطور مستقیم سلامت روان شما را نشانه گرفته و رفته رفته شما را به سمت افسردگی سوق خواهد داد و بازدهی و راندمان کاری شما را کاهش خواهد داد.
مهندس امین رشیدی