اشتغال، پادزهر آسیب های اجتماعی
شرایط اقتصادی این روزها، عرصه را برای بسیاری از خانواده های ایرانی تنگ کرده است. گپ طبقاتی بین طبقات مختلف جامعه و افزایش روز افزون قیمت ها و به تبع آن کاهش قدرت خرید به اندازه ی کافی در ایجاد افزایش آسیب های اجتماعی تاثیرگذار است.
اما دراین بین، یکی ازمهم ترین واصلی ترین، عوامل ایجاد کننده ی آسیب های اجتماعی، بیکاری است و اشتغال نیز مهم ترین مولفه کاهش آسیب های اجتماعی به شمار می رود. به عبارتی باید تاکید کرد،بیکاری آسیبهای اجتماعی را دوچندان میکند لذا باید اقدامات عملیاتی در زمینه اشتغال انجام داد. پدیدهها و مسائل اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. بیکاری از آن دست مسائلی است که میتواند باعث بروز آسیب های اجتماعی شود. رهبرمعظم انقلاب اسلامی نیز بارها در دیدار با مسئولین و کارگران با تاکید فراوان بر مسئله اشتغال، این مسئله را در درجه اول اهمیت خواندند و تصریح کردند، اگر مسئله اشتغال به شکل مناسبی حل شود، آسیب های اجتماعی از جمله مواد مخدر، مشکلات جوانان و آفت های ناشی از بیکاری هم کاهش محسوس خواهد یافت.
چرا که منزلت و پایگاه اجتماعی خانواده و رفاه و راحتی آن ها مستقیما به اشتغال ارتباط پیدا می کند. البته این به منزله این نیست که بیکاری تنها عامل آسیبهای اجتماعی است و یا همه کسانی که درگیر آسیب های اجتماعی هستند، الزاما بیکارند و یا آن هایی که درگیر این آسیب ها نمی شوند حتما شاغلاند. پدیده ها و مسائل اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و بیکاری از آن دست مسائلی است که ردپای آن در قریب به اتفاق آسیب های اجتماعی نمایان است.
قطع به یقین می توان اذعان داشت، اشتغال به مثابه اکسیری است که به محض ورود در گستره هر آسیب اجتماعی می تواند نقش پیشگیری کننده و یا درمان را داشته باشد. از دیدگاه جامعه شناسان و روان شناسان، بیکاری یکی از ریشه های مهم بزهکاری و کجروی افراد یک جامعه است .
علاوه بر این بیکاری ، زمینه ساز بسیاری از انحرافات اجتماعی است. افراد با زمینه قبلی و برای کسب درآمد بیشتر دست به سرقت می زنند. چرا که فرد به دلیل نداشتن شغل و درآمد ثابت برای تامین مخارج زندگی مجبور است به هر طریق ممکن زندگی خود را تامین نماید. از نظر چنین فردی بزهکاری به ظاهر معقول ترین و بهترین راه است و البته حاصل تحقیقات صورت گرفته نیز حکایت از تاثیر قاطع بیکاری و فقر بر افزایش انواع مختلف بزهکاری ها و آسیب های اجتماعی دارد.
فقر و مشکلات معیشتی و اقتصادی که معلول بیکاری اند از جایگاه ویژه ای برخوردارند. عدم بضاعت مالی مکفی خانواده و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای طبیعی و ضروری از فراهم ساختن امکان تحصیل حتی در مقاطع متوسطه ، تامین پوشاک مناسب گرفته تا نیازهای اولیه دیگر همچون مسکن و …. باعث ایجاد نوعی افسردگی و سرخوردگی در اقشار ضعیف جامعه می گردد و موجب می شود عده ای برای التیام ناراحتی های ناشی از مشکلات خود مستقیم و یا غیرمستقیم ، وارد چرخه معیوب آسیب های اجتماعی گردند.
در شرایط کنونی، آمار بیکاری در سطح کشور بسیار بالاست که این مسئله مشکلات جامعه را بطور فزاینده ای افزایش داده است. بسیاری از جوانان به دلیل عدم دستیابی به شغل مناسب به مسائل دیگر از جمله قاچاق و اعتیاد روی آورده اند و ازاینرو تقویت تولید اشتغالزا و درآمد منجر به رفع بیکاری، منجر به کاهش آسیبهای اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی می گردد. به گفته کارشناسان ،اشتغال به عنوان یک عامل کلیدی هم می تواند از ورود افراد به اعتیاد جلوگیری کرده و هم می تواند در بازتوانبخشی و درمان فرد معتاد نقش بسزایی بازی کند.
نبود شغل یکی از مهم ترین مشکلات بهبود یافتگان بیماری اعتیاد است و عامل مهمی در بازگشت افراد به اعتیاد به شمار می آید.چرا که اگر بتوان برای معتادین رها یافته از اعتیاد با توجه به مهارت های شغلی آن ها، کار و شغل ایجاد کرد نه تنها ازبازگشت مجدد آنان پیشگیری می شود بلکه زمینه توانمند سازی و بازگشت آنان به کانون خانواده و اجتماع نیز فراهم می گردد. به هرحال یکی از مولفه هایی که می تواند در ایجاد نشاط اجتماعی موثر باشد، موضوع اشتغال است. اشتغال می تواند امید را در جامعه افزایش داده و مردم شادابی و نشاط بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر هر چه شاخص سلامت روانی و نشاط اجتماعی بیشتر باشد، گرایش به آسیب های اجتماعی نیز کمتر خواهد شد.به امید این که با آموزشهای پیشگیرانه بتوانیم تا حد زیادی به رفع معضل آسیبهای اجتماعی کمک نماییم و برای رفع مشکلات آسیبهای اجتماعی نیزبرنامه ریزی مدونی داشته باشیم.
سیده مینا دیوبند سردبیر روزنامه تفاهم