آموزش بزرگسالان – خصوصیات و ویژگیها
رفتار اجتماعی انسانها بهطور شگفت آوری پیچیده می باشد. هر برخورد تازه اجتماعی، ظاهرا بهگونهای متفاوت بر رفتار اجتماعی ما تاثیرگذار است و متقابلا اعمال ما، از لحاظ اجتماعی در سایرین موثر است.
در سنین بزرگسالی تقریبا تمام زندگی ما در اجتماع سپری میشود، در جایی که ما با سایر افراد ارتباطات متقابلی داریم. ما روابط اجتماعی را از همان برخوردهای اولیه با والدین و بستگان نزدیک خود شروع کرده و زمانی که به بالغ می شویم بر بسیاری از شیوههای رفتار اجتماعی، تسلط داریم. رفتار اجتماعی انسانها بهطور شگفت آوری پیچیده می باشد. هر برخورد تازه اجتماعی، ظاهرا بهگونهای متفاوت بر رفتار اجتماعی ما تاثیرگذار است و متقابلا اعمال ما، از لحاظ اجتماعی در سایرین موثر است. تحولات اقتصادي و اجتماعي بهويژه تکنولوژی، فکر گسترش آموزش و پرورش را توسعه داد. بهطوریکه بعد از دهه ۱۹۵۰ بهدنبال برنامه رشد و توسعه در کشورها، توجه به آموزش بزرگسالان شدت بيشتري پیدا کرد. همچنين متخصصان توسعه ثابت کردند که هيچ کدام از جنبههاي توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي بدون تدارک اين نوع آموزش براي کساني که از آموزش رسمي بيبهره بودهاند، تحقق پیدا نخواهد کرد.
باید عنوان کرد که آموزش بزرگسالان فعالیتی است سازمان یافته بهمنظور ایجاد جامعه در حال یادگیری از طریق انتقال دانش و مهارت روزآمد به بزرگسالان تا بتوانند در جهت تکامل و رشد پیش بروند و در سرنوشت جامعه از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به صورت فعالانه مشارکت داشته باشند.
طبقهبندي آموزش بزرگسالان
برنامههاي آموزشي را که معمولا براي کمک به حل مشکلات فردي و اجتماعي افراد تنظيم ميشود، به چند دسته مي توان طبقه بندي کرد. اين طبقه بندي نشانگر وسعت حوزه عمل آموزش بزرگسالان است و در بسياري از موارد، دو يا سه مورد از اين برنامهها با یکدیگر ترکيب ميشوند و برنامه کاملتر و جامعتري را بهوجود ميآورند. بهطور کلی نظام آموزش بزرگسالان بر اساس شرایط اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی هر جامعهای متفاوت بوده و اهداف خاصی را نیز دنبال می کند. این اهداف عبارتند از:
سوادآموزي: که شکل مهم و ويژه آن آموزش خواندن و نوشتن و رياضيات پايه است و آموزش اين مواد، اساس و لازمه ساير برنامههاي آموزشي بزرگسالان میباشد.
آموزش فني و حرفهاي: این نوع آموزش، افراد را براي اشتغال در یک حرفه خاص آماده ميکند و آگاهي و دانش آنها را درباره پيشرفتها و نوآوريهايي که در زمينه حرفه آنان صورت گرفته است، افزايش ميدهد. گسترش و پيشرفت صنايع وتکنولوژي، آموزش حرفهاي را در هر جامعهای موجب میشود.
برنامههاي آموزشي در زمينه بهداشت: رفاه و زندگي خانوادگي، شامل مباحثي درباره اقتصاد و بهداشت رفاه و زندگي خانوادگي، شامل مباحثي درباره اقتصاد و بهداشت خانه و خانواده، نگهداري کودک، روابط افراد در خانواده، سلامتي و تندرستي و غيره.
برنامههاي آموزش سياسي، اجتماعي، مذهبي و ايدوئولوژيک: این نوع آموزش شامل کليه مباحث آموزشي درباره دولت، جامعه، سياست، روابط و اقتصاد ملي و بينالمللي و مانند آنها می باشد. هدف اساسي اين برنامههای آموزشی، آشنا کردن افراد جامعه با حقوق و وظايفشان و بالا بردن سطح آگاهي و رشد فکري بزگسالان میباشد. اين گروه از برنامهها به پيشبرد اهداف سياسي، اجتماعي و ايدئولوژيک يک جامعه کمک بسیار زیادی ميکند.
برنامههاي آموزشي: این نوع برنامههای آموزشی براي ارضاي نيازهاي روحي، سرگرمي و افزايش وسعت ديد بزگسالان انواع برنامهها را که هدفش يادگيري محض است، تدارک دیده است. به عبارت ديگر، برخلاف ساير برنامههاي فوق که در آن علاوه بر يادگيري هدفهاي خاص اجتماعي و اقتصادي مطرح می باشد، اين گروه از برنامهها جنبه شخصي و بهعبارت ديگر جنبه ذوقي دارد(صباغيان،۱۳۸۴،ص۲).
اهداف آموزش بزرگسالان
آموزش بزرگسالان باید به عنوان بخشي از فرآيند كلي رشد و تحول اجتماعي به شمار رود، به همین جهت نميتواند جدا از اهداف و خط مشي كلي و عمومي جامعه باشد. آموزش بزرگسالان در واقع وسيلهاي جهت محقق ساختن آرمان ها و مقاصد اجتماعي، سياسي و فرهنگي هرجامعهای می باشد. فايده اساسي تعيين اهداف اين است كه كوششهاي همهجانبه مربيان و فراگيران و ساير مسئولين اجرايي را هماهنگ و براي ايجاد موقعيت يا تغييرات خاصي در افكار، عقايد، ارزشها و طرز عمل افراد جامعه تحت پوشش و همجهت می گرداند. اصولا اهداف آموزشي دو نوع می باشند. نوع اول هدف های خاص و موردی هستند كه در دورههای مختلف تحصيلی و بر حسب نوع برنامه و محتوای ويژهای به دست می آورند.
بهطور کلی نظام آموزش بزرگسالان بر اساس شرایط اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی هر جامعهای متفاوت بوده و اهداف خاصی را نیز دنبال میکند. این اهداف عبارتند از:
نوع دوم، هدفهای عام و كلي آموزشي میباشند كه ماهيت همگاني دارند. اين اهداف تربيتي كه در آنها انسان بهطور اعم و ايجاد تغيير و تحول در وی مد نظر میباشد و بهصورت رشد معنوی، اخلاقی و اجتماعی پدیدار میشوند، سبب ايفای نقش فرد بهعنوان يك شهروند آگاه، خلاق، متعهد و مسئول میشوند.
۱ _ اهداف سياسی
بخشي از اهداف آموزش بزرگسالان دادن آگاهیهای سياسی به مردم است به شكلي كه بتوانند در حيات جامعه خود مداخله و مشاركت كنند، از مهمترين اهداف سياسی سوادآموزی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ايجاد روحيه آزادی خواهی و مقابله با هرنوع بردگي و استثمار فرد از فرد.
- ایجاد آگاهی در بزرگسالان نسبت به ضرورت وجود آزادی های سياسی و اجتماعی در جامعه.
- افزايش سطح آگاهی بزرگسالان در مورد مسائل جاری سياسی و مملكتی و ارتباطات بينالمللی و وجود روابط مبتنی بر استثمار و بهرهكشی در برخی از كشورها.
- ايجاد علاقه نسبت به مشاركت سياسی و مملكتی از قبيل شركت در انتخابات و سایر امور اجتماعی و سیاسی و … .
- آگاه نمودن بزرگسالان نسبت به نقش خويش در استحكام استقلال سياسي كشور.
۲ _ اهداف فرهنگی
- بالا بردن سطح فرهنگ جامعه و همچنين افزايش آگاهی افراد نسبت به گذشته فرهنگی كشور خود از جمله :
- بالا بردن معيارهای متداول فرهنگی.
- افزايش آگاهي بزرگسالان به گونه ای كه نقش خود را در سازندگی فرهنگ جامعه درك كنند و به شكل مثبت و ملموس به تغيير و اصلاح اين نقش بپردازند.
- رشد و گسترش دانش افراد در مورد مباني و ميراث فرهنگي جامعه.
۳ _ اهداف آموزشی
- ايجاد مهارتهای خواندن، نوشتن و رياضيات پايه در بزرگسالان بهگونه ای كه بازگشت به بیسوادی برای آنان امان پذیر نباشد.
- ایجاد آگاهی در بزرگسالان نسبت به مهارتها، استعدادها، توانايی و همچنين ناتوانی و كمبودهای خود.
- افزايش دانش و مهارتهای بزرگسالان به گونهای كه بتوانند در دورههای آموزشی بالاتر به تحصيل خود ادامه دهند.
- افزايش علاقه نسبت به مطالعه كتاب و استفاده از رسانه های گروهی.
- افزايش توان تعبير و تفسير پديدههای طبيعی و اجتماعی از طریق اصول ساده علمی.
- افزايش اطلاعات مربوط به رعايت اصول صحيح بهداشت و تندرستی، تنظيم خانواده، تغذيه و مراقبت و نگهداری کودکان.
- افزايش اعتماد به نفس در بزرگسالان از طريق افزايش آگاهی آنان و همچنين مقابله با خرافه و آنچه مانع از پيشرفت علم میشود.
- افزایش سطح فرهنگی بزرگسالان به گونه ای كه به آموزش و پرورش فرزندان خود حساس و علاقمند و نسبت به ادامه تحصيل خود فعال باشند.
- افزايش علاقه و شوق به پيشرفت.
- بالا بردن توان علمي بزرگسالان برای استفاده عملی از دانش خود جهت افزايش كيفيت زندگی فردی، اجتماعی، شغلی.
۴ _ اهداف اجتماعي
- افزايش اطلاعات بزرگسالان در زمينه وقايع و امور و مسائل جاری جامعه و مشاركت فعال آنان در امور اجتماعی.
- ايجاد روحيه مشاركت مثبت در فعاليتهای اجتماعي، مذهبی، فرهنگی.
- گسترش تواناییهای بزرگسالان نسبت به ضرورت و اهميت رعايت حفظ قوانين و مقررات اجتماعي .
- افزايش آگاهی افراد نسبت به حقوق و وظايف و مسئوليتهای خود.
- تحقق مساوات اجتماعی و تساوی حقوق و همچنين از بین بردن تفاوتهای موجود ميان اقشار جامعه .
- افزايش میزان علاقه بزرگسالان برای عضويت در سازمانها و گروههای تعاونی و اجتماعی.
- افزايش توانايی و مهارت بزرگسالان برای مشاركت در برنامههای اجرايی دولت و جامعه.
- درك فلسفه اجتماعی جامعه و نظام اعتقادی آن.
۵ _ اهداف اقتصادي
- افزايش اطلاعات در زمينه فناوری نوين كشاورزی، صنعت و بخش خدمات.
- گسترش تفكر پويا و ايجاد تمایل در بزرگسالان برای مشاركت و تعهد مسئوليت های گوناگون در مراحل مختلف كار.
- آموزش مهارت های لازم به بزرگسالان برای گذراندن زندگی.
- آموزش افرادی كه بتوانند خود را با شرايط جامعه انطباق دهند.
- كاهش میزان بيكاری از طريق افزايش توان شغلی بزرگسالان.
- تقويت احساس امنيت شغلي در كارگران از طريق آموزش مسائل ايمنی در محيط كار و شناخت حقوق و وظايف كارگران.
- افزايش بهره وری اقتصادی بزرگسالان از طريق تغییر طرز فکر آنها نسبت به كار و نقش اقتصاد در تحول و پيشرفت جامعه.
- آموزش نحوه استفاده و نگهداری صحيح از ابزار كار و توليد به بزرگسالان و ايجاد تحرك شغلی در بین آنها.
- افزايش میزان بهرهوری افراد از طريق ايجاد عادات شغلي مناسب.
۶ _ اهداف ايدئولوژی و مذهبی
- تحكيم اعتقادات ايدئولوژی و مذهبی
- افزايش آگاهي ايدئولوژی و مذهبي در بزرگسالان
- افزايش میزان توانايی و مهارت بزرگسالان در انجام امور مذهبی
- افزايش درك جهانبينی بزرگسالان جهت دور ریختن عقايد خرافی مذهبی و توجه به اصول علمی و تعاليم عاليه.
- ویژگی های آموزش بزرگسالان
بطور کلی باید عنوان کرد که شرایط و خصوصیات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی بزرگسالان، همچنین وظایف و مسئولیت هایشان، سبب می شود که برنامههای آموزشی آنان دارای ویژگی های خاصی باشد، مواردی که باید مورد نظر قرار گیرند، عبارتند از:
۱) انعطاف در زمان
در گذشته یکی از موانعی که معمولاً بر سر راه یادگیری و پیشرفت آموزش بزرگسالان وجود داشت، غیرقابل انعطاف بودن زمان و برنامه درس ها بود. ولی امروزه در اکثر کشورها به این مسئله توجه کافی میشود که سرعت و زمان یادگیری باید در حد توانایی و امکانات بزرگسالان باشد. قابل انعطاف بودن زمان یادگیری، یکی از اصول اساسی در برنامههای آموزش بزرگسالان می باشد، چراکه شرکتکنندگان در کلاسها باید بهرغم مسئولیتها و مشاغل مختلفی که دارند بهسهولت و آزادانه از فرصتی که برای آنان هتدارک دیده شده است بتوانند استفاده کنند. انعطاف در زمان به این معنی است که نه تنها باید زمان کلاسها و برنامهها برای بزرگسالان مناسب باشد، بلکه امکانات لازم برای مطالعه مستقل آنان نیز باید فراهم شود.
۲) انعطاف در مکان
یکی از ابعاد انعطافپذیر بودن مکان این است که افراد بتوانند بدون در نظر گرفتن محل زندگی خود به مطالعه و گسترش دانش و معلومات خود بپردازند. مثلاً بزرگسالان باید در دورافتادهترین روستاها نیز از برنامههای آموزشی استفاده کنند.
بعد دیگر انعطاف پذیری در مکان این است که مسئله اختصاصی بودن مکان آموزش اصولاً مطرح نباشد و کارایی، دانش و مهارتی که افراد در یک مکان آموخته است، در مکانهای دیگر نیز قابل قبول باشد. به عبارت دیگر، آموزش بزرگسالان نباید تنها به آموزش کلاسیک و رسمی محدود شود. به عنوان مثال باید داشن و معلومات بزرگسالان درباره موضوعات متفاوت که در اثر تماس ها و برخوردهای گوناگون اجتماعی به دست آمده است، در ارتقای سطح معلومات و درجه تخصص آنان در نظر گرفته شود.
۳) انعطاف در سن
فرصتهای آموزشی مختص یک سن خاص نیست و استفاده از آن باید برای همه و بدون در نظر گرفتن سن آنان امکان پذیر باشد.
۴) انعطاف در پذیرش
هیچ فرد بزرگسالی نباید تنها به این دلیل که شرایط لازم برای حضور در کلاس را ندارد، از آموزش محروم شود. البته منظور این نیست که مثلاً فردی بدون داشتن سوابق تحصیلی برای شرکت در دانشگاه پذیرفته شود، بلکه مقصود این است که پذیرش بزرگسالان در برنامههای آموزشی در سطوح مختلف، با توجه به امکان استفاده از فرصتی که فراهم شده است، باید بر اساس تجارب، دانش و معلومات آنها باشد نه بر اساس معیارهایی از قبیل مدرک تحصیلی.
۵) توام شدن آموزش و مسئولیتهای شغلی
بزرگسالان باید بتوانند در طول مدت زمانی که به کار اختصاص یافته در کلاسهای آموزشی نیز حضور یابند. به عبارت دیگر، حضور آنان در کلاس باید به عنوان بخشی از کارشان به حساب آید.. این مورد در برخی از کشورها در مورد سوادآموزی اجرا می شود. بدین معنی که کارگران و سایر افراد شاغل کمسواد و یا بیسواداین امکان را دارند که یک ساعت از کار روزانه خود را به شرکت در کلاس های درسی اختصاص دهند. این مسئله در سایر موارد (به غیر از سوادآموزی) به میزان کمتری مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه در همه موارد، بزرگسالان، باید بتوانند کار و آموزش را با هم توام کنند.
صفیه رجائی هرندی
safiyehrajaee@gmail.com